تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب‌الله العزيز المحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| تصویر =NUR10655J1.jpg
| تصویر =NUR10655J1.jpg
| عنوان =تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
| عنوان =تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
| عنوان‌های دیگر =الـمحیط الاعظم و البحر الخصم فی تاویل کتابک الله العزیز المحکم
| عنوان‌های دیگر =المحیط الاعظم و البحر الخصم فی تاویل کتابک الله العزیز المحکم


الـمحیط الاعظم و البحر الخضم فی تاویل کتاب الله العزیز المحکم
المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تاویل کتاب الله العزیز المحکم
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[آملی، حیدر بن علی]] (نويسنده)
[[آملی، سید حیدر]] (نویسنده)


[[موسوی تبریزی، محسن]] (محقق)
[[موسوی تبریزی، محسن]] (محقق)
خط ۲۷: خط ۲۷:
| چاپ =3
| چاپ =3
| تعداد جلد =7
| تعداد جلد =7
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6694
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10655
| کتابخوان همراه نور =10655
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۳: خط ۳۴:
}}
}}


'''تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم''' تفسير بزرگی است که با نام‌هاى گوناگونى در آثار [[آملی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] آمده است كه در مجموع چهار نام است:
'''تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب‌الله العزيز المحكم'''، تألیف [[آملی، سید حیدر|سيد حيدر آملى]]، تفسير بزرگی است که با نام‌هاى گوناگونى آمده است:


#«المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم»: اين نام را مؤلف پس از پايان مقدمات هفت‌گانه و شروع به تفسير فاتحه آورده است و ظاهرا نام كامل و اسم با مسماى اين تفسير همين نام است و به همين خاطر محقق فرزانه سيد محسن موسوى تبريزى همين عنوان را براى اين تفسير انتخاب نموده است.
#«المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم»: اين نام را مؤلف پس از پايان مقدمات هفت‌گانه و شروع به تفسير فاتحه آورده است و ظاهرا نام كامل و اسم با مسماى اين تفسير همين نام است و به همين خاطر محقق فرزانه سيد محسن موسوى تبريزى همين عنوان را براى اين تفسير انتخاب نموده است.
خط ۴۶: خط ۴۷:
مرحوم آيت‌الله نجفى مرعشى در برگ آخر نسخه كتابخانه‌اش نوشته: اين كتاب تفسير المحيط الأعظم به خط سيد حيدر آملى مى‌باشد.
مرحوم آيت‌الله نجفى مرعشى در برگ آخر نسخه كتابخانه‌اش نوشته: اين كتاب تفسير المحيط الأعظم به خط سيد حيدر آملى مى‌باشد.


مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، ج20، ص161 گويد: محيط اعظم و بحر خضم در تأويل كتاب الله عزيز محكم، چنان‌كه در اول نسخه به همين عنوان موسوم گرديده، تألیف سيد ركن‌الدين حيدر بن على حسينى آملى است.
مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، ج20، ص161 گويد: محيط اعظم و بحر خضم در تأويل كتاب الله عزيز محكم، چنان‌كه در اول نسخه به همين عنوان موسوم گرديده، تألیف سيد ركن‌الدين حيدر بن على حسینى آملى است.


[[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخه‌اى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است.
[[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخه‌اى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است.


[[حسن‌‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]] آملى گويد: از جمله آثار بسيار بسيار گران‌قدر آن عالم بزرگ (سيد حيدر آملى)، تفسير عظيم الشأن ايشان است، موسوم به تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم كه الحمدلله به همت دانشمند محترم آقاى سيد محسن موسوى تبريزى چهار جلد آن احيا و منتشر گرديده است.
[[حسن‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]] آملى گويد: از جمله آثار بسيار بسيار گران‌قدر آن عالم بزرگ (سيد حيدر آملى)، تفسير عظيم الشأن ايشان است، موسوم به تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم كه الحمدلله به همت دانشمند محترم آقاى سيد محسن موسوى تبريزى چهار جلد آن احيا و منتشر گرديده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
نويسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد.
نویسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد.


در نقل مطالب و حقايق به [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]]، كشاف، تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]] معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و بحر الحقايق [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدين دايه]] تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد.
در نقل مطالب و حقايق به [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]]، كشاف، تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]] معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و بحر الحقايق [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدين دايه]] تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد.
خط ۶۷: خط ۶۸:
#تفسير كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]: وى آن را نيز تفسيرى معتبر و مورد اعتماد محققان معتزلى مى‌داند كه به روش اهل سنت نگاشته شده است.
#تفسير كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]: وى آن را نيز تفسيرى معتبر و مورد اعتماد محققان معتزلى مى‌داند كه به روش اهل سنت نگاشته شده است.
#تأويلات شيخ نجم‌الدين رازى: وى مى‌گويد از اين كتاب نقل قول مجرد مانند دو تفسير گذشته نكردم، بلكه منظورم از نقل قول از آن براى نشان دادن تفاوت كلام خود با كلام او و اختلاف كشف من با كشف او بود، وگرنه بحمدالله از اين كتاب بى‌نياز هستم.
#تأويلات شيخ نجم‌الدين رازى: وى مى‌گويد از اين كتاب نقل قول مجرد مانند دو تفسير گذشته نكردم، بلكه منظورم از نقل قول از آن براى نشان دادن تفاوت كلام خود با كلام او و اختلاف كشف من با كشف او بود، وگرنه بحمدالله از اين كتاب بى‌نياز هستم.
#تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزه‌اش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نويسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است.
#تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزه‌اش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نویسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است.


[[حسن‌‌زاده آملی، حسن|آيت‌الله حسن‌زاده آملى]]، مبانى تفسيرى سيد حيدر آملى را با سه عنوان ولايت تفسير انفسى و علم حروف چنين تبيين مى‌نمايد:
[[حسن‌زاده آملی، حسن|آيت‌الله حسن‌زاده آملى]]، مبانى تفسيرى سيد حيدر آملى را با سه عنوان ولايت تفسير انفسى و علم حروف چنين تبيين مى‌نمايد:


#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مى‌فرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيله‌ام نگرفته‌ام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم.
#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مى‌فرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيله‌ام نگرفته‌ام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم.
خط ۸۱: خط ۸۲:
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلاًمعنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلاًمعنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
#:{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''هندیان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاك‌كننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#:
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt">''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم''</span>
|-
| class="b" |<span class="beyt">''هندیان را اصطلاح هند مدح''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''سنديان را اصطلاح سند مدح''</span>
|}
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاک است و پاک‌كننده. چه جور پاک كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
#:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمى‌تواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مى‌فرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد...
#:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمى‌تواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مى‌فرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد...
#:جناب سيد حيدر آملى را ملاحظه كنيد در كتاب «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» در ارتباط با عدد نوزده چه مى‌نويسد: قاعده ششم در تطبيق عالم ظاهرى و باطنى و انحصار آن دو در نوزده به حكم سخن خدا كه نوزده حرف است.
#:جناب سيد حيدر آملى را ملاحظه كنيد در كتاب «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» در ارتباط با عدد نوزده چه مى‌نويسد: قاعده ششم در تطبيق عالم ظاهرى و باطنى و انحصار آن دو در نوزده به حكم سخن خدا كه نوزده حرف است.
#:ايشان بيانى دارد بسيار مفصل و طولانى در ارتباط با عدد نوزده و استفاده‌هاى معرفتى از آن.
#:ايشان بيانى دارد بسيار مفصل و طولانى در ارتباط با عدد نوزده و استفاده‌هاى معرفتى از آن.
خط ۱۰۷: خط ۱۱۸:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش