تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب‌الله العزيز المحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل'
جز (جایگزینی متن - 'نجم‌الدين دايه' به 'نجم‌الدين دايه ')
جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR10655J1.jpg|بندانگشتی|تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم]]
| تصویر =NUR10655J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
|+ |
| عنوان‌های دیگر =المحیط الاعظم و البحر الخصم فی تاویل کتابک الله العزیز المحکم
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|الـمحیط الاعظم و البحر الخصم فی تاویل کتابک الله العزیز المحکم


الـمحیط الاعظم و البحر الخضم فی تاویل کتاب الله العزیز المحکم
المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تاویل کتاب الله العزیز المحکم
|-
| پدیدآوران =
|پدیدآورندگان
[[آملی، سید حیدر]] (نویسنده)
|data-type='authors'|[[آملی، حیدر بن علی]] (نويسنده)


[[موسوی تبریزی، محسن]] (محقق)
[[موسوی تبریزی، محسن]] (محقق)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏100‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏8‎‏م‎‏3
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
تفاسیر شیعه
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏100‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏8‎‏م‎‏3
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|تفاسیر شیعه


تفاسیر شیعه - قرن 8ق.
تفاسیر شیعه - قرن 8ق.
خط ۳۰: خط ۱۹:


تفسیر
تفسیر
|-
| ناشر =
|ناشر  
نور علی نور
|data-type='publisher'|نور علی نور
| مکان نشر =قم - ایران
|-
| سال نشر = 1422 ق  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|قم - ایران
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1422 هـ.ق  
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10655AUTOMATIONCODE
|}
</div>


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10655AUTOMATIONCODE
| چاپ =3
| تعداد جلد =7
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10655
| کتابخوان همراه نور =10655
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}


'''تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم''' تفسير بزرگی است که با نام‌هاى گوناگونى در آثار [[آملی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] آمده است كه در مجموع چهار نام است:
'''تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب‌الله العزيز المحكم'''، تألیف [[آملی، سید حیدر|سيد حيدر آملى]]، تفسير بزرگی است که با نام‌هاى گوناگونى آمده است:


#«المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم»: اين نام را مؤلف پس از پايان مقدمات هفت‌گانه و شروع به تفسير فاتحه آورده است و ظاهرا نام كامل و اسم با مسماى اين تفسير همين نام است و به همين خاطر محقق فرزانه سيد محسن موسوى تبريزى همين عنوان را براى اين تفسير انتخاب نموده است.
#«المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم»: اين نام را مؤلف پس از پايان مقدمات هفت‌گانه و شروع به تفسير فاتحه آورده است و ظاهرا نام كامل و اسم با مسماى اين تفسير همين نام است و به همين خاطر محقق فرزانه سيد محسن موسوى تبريزى همين عنوان را براى اين تفسير انتخاب نموده است.
خط ۵۹: خط ۴۷:
مرحوم آيت‌الله نجفى مرعشى در برگ آخر نسخه كتابخانه‌اش نوشته: اين كتاب تفسير المحيط الأعظم به خط سيد حيدر آملى مى‌باشد.
مرحوم آيت‌الله نجفى مرعشى در برگ آخر نسخه كتابخانه‌اش نوشته: اين كتاب تفسير المحيط الأعظم به خط سيد حيدر آملى مى‌باشد.


مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، ج20، ص161 گويد: محيط اعظم و بحر خضم در تأويل كتاب الله عزيز محكم، چنان‌كه در اول نسخه به همين عنوان موسوم گرديده، تألیف سيد ركن‌الدين حيدر بن على حسينى آملى است.
مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]»، ج20، ص161 گويد: محيط اعظم و بحر خضم در تأويل كتاب الله عزيز محكم، چنان‌كه در اول نسخه به همين عنوان موسوم گرديده، تألیف سيد ركن‌الدين حيدر بن على حسینى آملى است.


[[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخه‌اى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است.
[[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخه‌اى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است.


[[حسن‌‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]] آملى گويد: از جمله آثار بسيار بسيار گران‌قدر آن عالم بزرگ (سيد حيدر آملى)، تفسير عظيم الشأن ايشان است، موسوم به تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم كه الحمدلله به همت دانشمند محترم آقاى سيد محسن موسوى تبريزى چهار جلد آن احيا و منتشر گرديده است.
[[حسن‌زاده آملی، حسن|استاد حسن‌زاده]] آملى گويد: از جمله آثار بسيار بسيار گران‌قدر آن عالم بزرگ (سيد حيدر آملى)، تفسير عظيم الشأن ايشان است، موسوم به تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم كه الحمدلله به همت دانشمند محترم آقاى سيد محسن موسوى تبريزى چهار جلد آن احيا و منتشر گرديده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
نویسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد.


 
در نقل مطالب و حقايق به [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]]، كشاف، تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]] معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و بحر الحقايق [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدين دايه]] تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد.
نويسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران به‌گونه ظاهرى آيات را تفسير مى‌كند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مى‌آورد و سپس به تأويل آيات مى‌پردازد.
 
در نقل مطالب و حقايق به [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]]، كشاف، تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]] معروف به تفسير [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و بحر الحقايق [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم‌الدين دايه]] تكيه مى‌كند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مى‌نهد.


وى كتاب را بر اساس توضيحى كه در مقدمه آورده در هفت جلد سامان داده است و بر مجموع آن پيش‌درآمدى مفصل در هفت بخش نگاشته است كه ضمن آن از تفسير و تأويل و وجوب نقلى و عقلى آن و فرق آن دو با هم، آيات آفاقى و تطبيق آن با آيات قرآنى، حروف آفاقى و تطبيق آن با حروف قرآن، كلمات آفاقى و تطبيق آن با كلمات قرآن، كتاب آفاقى تفصيلى و تطبيق آن با كتاب الهى و قرآن اجمالى، تبيين شريعت، طريقت و حقيقت و بيان توحيد و اقسام و مراتب آن، سخن به ميان آورده است. تمام اين مطالب را در مقدمات هفت‌گانه مطرح نموده و سپس به تفسير قرآن از سوره فاتحه تا آخر قرآن (سوره ناس) پرداخته است.
وى كتاب را بر اساس توضيحى كه در مقدمه آورده در هفت جلد سامان داده است و بر مجموع آن پيش‌درآمدى مفصل در هفت بخش نگاشته است كه ضمن آن از تفسير و تأويل و وجوب نقلى و عقلى آن و فرق آن دو با هم، آيات آفاقى و تطبيق آن با آيات قرآنى، حروف آفاقى و تطبيق آن با حروف قرآن، كلمات آفاقى و تطبيق آن با كلمات قرآن، كتاب آفاقى تفصيلى و تطبيق آن با كتاب الهى و قرآن اجمالى، تبيين شريعت، طريقت و حقيقت و بيان توحيد و اقسام و مراتب آن، سخن به ميان آورده است. تمام اين مطالب را در مقدمات هفت‌گانه مطرح نموده و سپس به تفسير قرآن از سوره فاتحه تا آخر قرآن (سوره ناس) پرداخته است.
خط ۸۲: خط ۶۸:
#تفسير كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]: وى آن را نيز تفسيرى معتبر و مورد اعتماد محققان معتزلى مى‌داند كه به روش اهل سنت نگاشته شده است.
#تفسير كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]: وى آن را نيز تفسيرى معتبر و مورد اعتماد محققان معتزلى مى‌داند كه به روش اهل سنت نگاشته شده است.
#تأويلات شيخ نجم‌الدين رازى: وى مى‌گويد از اين كتاب نقل قول مجرد مانند دو تفسير گذشته نكردم، بلكه منظورم از نقل قول از آن براى نشان دادن تفاوت كلام خود با كلام او و اختلاف كشف من با كشف او بود، وگرنه بحمدالله از اين كتاب بى‌نياز هستم.
#تأويلات شيخ نجم‌الدين رازى: وى مى‌گويد از اين كتاب نقل قول مجرد مانند دو تفسير گذشته نكردم، بلكه منظورم از نقل قول از آن براى نشان دادن تفاوت كلام خود با كلام او و اختلاف كشف من با كشف او بود، وگرنه بحمدالله از اين كتاب بى‌نياز هستم.
#تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزه‌اش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نويسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است.
#تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزه‌اش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نویسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است.


[[حسن‌‌زاده آملی، حسن|آيت‌الله حسن‌زاده آملى]]، مبانى تفسيرى سيد حيدر آملى را با سه عنوان ولايت تفسير انفسى و علم حروف چنين تبيين مى‌نمايد:
[[حسن‌زاده آملی، حسن|آيت‌الله حسن‌زاده آملى]]، مبانى تفسيرى سيد حيدر آملى را با سه عنوان ولايت تفسير انفسى و علم حروف چنين تبيين مى‌نمايد:


#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مى‌فرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيله‌ام نگرفته‌ام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم.
#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مى‌فرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيله‌ام نگرفته‌ام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم.
#تفسير انفسى: در كتب عرفان نظرى و عملى كه سلسله عرفا درباره آيات قرآنى، تفاسير و بياناتى دارند، در ارتباط با آن تفاسير، اصطلاحى دارند عظيم و پرمعنى كه مى‌فرمايند: اين بيانات تفسير انفسى قرآن كريم است. اينان تفاسيرى كه نوشتند تفاسير انفسى است. فقيه، آيات مربوط به فقه را از قرآن جدا و بحث مى‌كند [اين را] آيات الأحكام [يا فقه القرآن گويند] اين خوب است. اديب با توجه به مسائل ادبى از قرآن شواهدى ذكر مى‌كند؛ ليكن قرآن، الفاظ ادبى و آيات الأحكام تنها نيست. اصول دين و حقايق مبدأ و معاد هم دارد.
#تفسير انفسى: در كتب عرفان نظرى و عملى كه سلسله عرفا درباره آيات قرآنى، تفاسير و بياناتى دارند، در ارتباط با آن تفاسير، اصطلاحى دارند عظيم و پرمعنى كه مى‌فرمايند: اين بيانات تفسير انفسى قرآن كريم است. اينان تفاسيرى كه نوشتند تفاسير انفسى است. فقيه، آيات مربوط به فقه را از قرآن جدا و بحث مى‌كند [اين را] آيات الأحكام [يا فقه القرآن گويند] اين خوب است. اديب با توجه به مسائل ادبى از قرآن شواهدى ذكر مى‌كند؛ ليكن قرآن، الفاظ ادبى و آيات الأحكام تنها نيست. اصول دين و حقايق مبدأ و معاد هم دارد.
#:مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را به‌عنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند.
#: مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را به‌عنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند.
#:مثلا آنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مى‌فرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان.
#: مثلاًآنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مى‌فرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان.
#:نمونه‌هاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه
#:نمونه‌هاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه
#:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}}
#:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}}
#:از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت مى‌كند: «يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه إذ لا طاهر من تدنّس بشيء من الأكوان إلا الله» ...<ref>مجمع، ج411/5، ذيل آيه 22 سوره انسان</ref>
#:از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت مى‌كند: «يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه إذ لا طاهر من تدنّس بشيء من الأكوان إلا الله»..<ref>مجمع، ج411/5، ذيل آيه 22 سوره انسان</ref>
#:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطره‌اى از محبت خودت را به ما بچشان.
#:در اين آيه شريفه «سقى» به خداوند نسبت داده شده؛ چه عيبى دارد اگر كسى در مقام جزع، ناله، گريه و زارى خدا را ساقى بنامد و بگويد قطره‌اى از محبت خودت را به ما بچشان.
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلا معنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
#:انسان مى‌بايست زبان هر كسى را مطابق اصطلاحشان بفهمد و نمى‌تواند از طريق معجم‌هاى لغوى و قواميس آن اصطلاحات را بيان كند؛ مثلاًمعنعن كه در اصطلاح علم حديث به كار مى‌رود نمى‌توان با مراجعه به كتاب‌هاى لغت آن را تبيين كرده و نمى‌توان با محدث جنگيد كه شما لفظ معنعن را از كجا آورده‌ايد؟ اين اصطلاح است. بايد معناى اصطلاح را از اهل آن شنيد و فهميد.{{شعر}}
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
#:{{ب|''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''|2=''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم ''}}
#:{{ب|''هنديان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''هندیان را اصطلاح هند مدح''|2=''سنديان را اصطلاح سند مدح ''}}{{پایان شعر}}
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاك است و پاك‌كننده. چه جور پاك كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#:
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt">''هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم''</span>
|-
| class="b" |<span class="beyt">''هندیان را اصطلاح هند مدح''</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">''سنديان را اصطلاح سند مدح''</span>
|}
#:در آيه شريفه، «طهور» بر وزن «فعول»، صيغه مبالغه است؛ يعنى پاک است و پاک‌كننده. چه جور پاک كننده است؟ در آن حديث عرشى شريف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيان شده: «أي يطهّرهم عن كل شيء سوى اللّه». سبحان الله! چه بيان آسمانى و بلندى. بنده در نوشته‌هايم ادعا كردم و گفته‌ام در بيان غايت قصواى طهارت انسانى حرفى بدين پايه... از هيچ عارفى، نه ديده‌ام، نه شنيده‌ام و نه خوانده‌ام. اين كتاب فتوحات، مصباح، فصوص و شروح آن و كلمات قصار و اشعار عرفا همه در دسترس ماست، در هيچ‌يك چنين مطلب لطيف و بلندى بيان نشده است...
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
#علم حروف: اين آقايان كه تفسير انفسى بر قرآن نوشتند، بايد دانست كه آنان به علم حروف عجيب عنايت دارند. علم حروف، خود عالمى است كه اصلا حروف را فرمودند: امم. اين سلسله بسيارى از رمز و رازهاى قرآن را بر اساس اين دانش شريف بيان مى‌كنند.
#:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمى‌تواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مى‌فرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد...
#:كسى كه علم حروف را نخوانده، نمى‌تواند با آنان دربيفتد. خداى رحمت كند استاد مرحوم [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] را كه مى‌فرمود: آقا اينها ديوانه كه نبودند. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، دهدار و بسيارى ديگر از دانشمندان را بنگريد كه در آثار خود چقدر در ارتباط با علم حروف بحث و گفتار دارند و جناب سيد حيدر آملى، در تفسير خود كه تفسير انفسى است، بسيار به علم حروف عنايت دارد...
#:جناب سيد حيدر آملى را ملاحظه كنيد در كتاب «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» در ارتباط با عدد نوزده چه مى‌نويسد: قاعده ششم در تطبيق عالم ظاهرى و باطنى و انحصار آن دو در نوزده به حكم سخن خدا كه نوزده حرف است.
#:جناب سيد حيدر آملى را ملاحظه كنيد در كتاب «[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم|نص النصوص]]» در ارتباط با عدد نوزده چه مى‌نويسد: قاعده ششم در تطبيق عالم ظاهرى و باطنى و انحصار آن دو در نوزده به حكم سخن خدا كه نوزده حرف است.
#:ايشان بيانى دارد بسيار مفصل و طولانى در ارتباط با عدد نوزده و استفاده‌هاى معرفتى از آن.
#:ايشان بيانى دارد بسيار مفصل و طولانى در ارتباط با عدد نوزده و استفاده‌هاى معرفتى از آن.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۵:


#آينه پژوهش، سال اول، شماره 4، ص48.
#آينه پژوهش، سال اول، شماره 4، ص48.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، مقدمه، ص بيست و سه به بعد، به‌اختصار.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، مقدمه، صبيست و سه به بعد، به‌اختصار.
#مجله بينات، سال اول، شماره 3، ص42 به بعد، به‌اختصار.
#مجله بينات، سال اول، شماره 3، ص42 به بعد، به‌اختصار.
#تفسير المحيط الأعظم، سيد حيدر آملى، ج1، ص25.
#تفسير المحيط الأعظم، سيد حيدر آملى، ج1، ص25.
#همان، 27 تا 30 به‌اختصار.
#همان، 27 تا 30 به‌اختصار.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، مقدمه، ص هشتاد.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، مقدمه، صهشتاد.
#مجله بينات، سال اول، شماره 3، ص44.
#مجله بينات، سال اول، شماره 3، ص44.
#تفسير المحيط الأعظم، سيد حيدر آملى، 15 به بعد، به‌اختصار.
#تفسير المحيط الأعظم، سيد حيدر آملى، 15 به بعد، به‌اختصار.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، 13.
#جامع الأسرار و منبع الأنوار، سيد حيدر آملى، 13.
#مجله بينات، سال اول، شماره 46/3 تا 52 به‌اختصار.
#مجله بينات، سال اول، شماره 46/3 تا 52 به‌اختصار.


{{تفاسیر}}
{{تفاسیر}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/6694 مطالعه کتاب تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم في تأویل کتاب الله العزیز المحکم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده: تفسیر]]
[[رده: تفسیر]]
[[رده: تفاسیر عرفانی، تفاسیر ادبی]]
[[رده: تفاسیر عرفانی، تفاسیر ادبی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش