تفسير الجلالین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ذهبى' به 'ذهبى'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - 'ذهبى' به 'ذهبى')
خط ۵۲: خط ۵۲:
تفسيرى موجز بر قرآن كريم، تأليف جلال‌الدين محلّى و جلال‌الدين سيوطى است. جلال‌الدين محلّى (براى شرح حال وى: ابن عماد، ج7، ص303-304)، نخست بخش دوم اين تفسير را، از سوره كهف تا آخر سوره ناس، تأليف كرد، سپس به تفسير بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وى در 864، اين كار پس از تفسير سوره حمد ناتمام ماند تا آنكه در 870 جلال‌الدين سيوطى بخش ناتمام تفسير (از ابتداى سوره بقره تا انتهاى سوره اسراء) را نوشت و تفسير سوره فاتحه، نگاشته محلّى را در انتهاى همه سوره‌ها قرار داد (محلّى و سيوطى، ج1، ص2، 239؛ جمل، ج1، ص7).
تفسيرى موجز بر قرآن كريم، تأليف جلال‌الدين محلّى و جلال‌الدين سيوطى است. جلال‌الدين محلّى (براى شرح حال وى: ابن عماد، ج7، ص303-304)، نخست بخش دوم اين تفسير را، از سوره كهف تا آخر سوره ناس، تأليف كرد، سپس به تفسير بخش نخست پرداخت. به سبب فوت وى در 864، اين كار پس از تفسير سوره حمد ناتمام ماند تا آنكه در 870 جلال‌الدين سيوطى بخش ناتمام تفسير (از ابتداى سوره بقره تا انتهاى سوره اسراء) را نوشت و تفسير سوره فاتحه، نگاشته محلّى را در انتهاى همه سوره‌ها قرار داد (محلّى و سيوطى، ج1، ص2، 239؛ جمل، ج1، ص7).


حاجى خليفه (ج1، ستون 445)، به‌اشتباه، تدوين هريك از اين دو بخش تفسير را به مؤلف بخش ديگر نسبت داده (قس ذهبى، ج1، ص334-336) و بروكلمان (د. اسلام، چاپ اول، ذيل «سيوطى») نيز به‌اشتباه تفسير الجلالين را نام ديگرى براى «لباب النقول في أسباب النزول» پنداشته و گفته است كه سيوطى و محلى مشتركا كتاب لباب را تأليف كرده‌اند.
حاجى خليفه (ج1، ستون 445)، به‌اشتباه، تدوين هريك از اين دو بخش تفسير را به مؤلف بخش ديگر نسبت داده (قس [[ذهبى]]، ج1، ص334-336) و بروكلمان (د. اسلام، چاپ اول، ذيل «سيوطى») نيز به‌اشتباه تفسير الجلالين را نام ديگرى براى «لباب النقول في أسباب النزول» پنداشته و گفته است كه سيوطى و محلى مشتركا كتاب لباب را تأليف كرده‌اند.


مؤلفان اين تفسير، بدون تطويل در بيان وجوه صرف و نحو و قرائت و مانند آنها، بيشتر كوشيده‌اند كه با تكيه بر روايات مأثور و سنت تفسيرى گذشته، ترجمه‌اى مفهومى از آيات قرآن به شيوه مزجى ارائه دهند. ايجاز و سبك اين تفسير را مى‌توان با تفاسير موجز متأخرى چون «الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين» تأليف سيد عبدالله شبر و تفسير فريد وجدى مقايسه كرد.
مؤلفان اين تفسير، بدون تطويل در بيان وجوه صرف و نحو و قرائت و مانند آنها، بيشتر كوشيده‌اند كه با تكيه بر روايات مأثور و سنت تفسيرى گذشته، ترجمه‌اى مفهومى از آيات قرآن به شيوه مزجى ارائه دهند. ايجاز و سبك اين تفسير را مى‌توان با تفاسير موجز متأخرى چون «الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين» تأليف سيد عبدالله شبر و تفسير فريد وجدى مقايسه كرد.
خط ۶۴: خط ۶۴:
سيوطى و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون ابن عباس و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك حاكم نيشابورى و معجم طبرانى است (براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177). مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف سيوطى - به‌مراتب فراوان‌تر است.
سيوطى و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون ابن عباس و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك حاكم نيشابورى و معجم طبرانى است (براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177). مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف سيوطى - به‌مراتب فراوان‌تر است.


تفسير الجلالين با وجود ايجاز و اختصارش، به دليل سبك ويژه آن - كه گزيده‌اى از آراى تفاسير مأثور و لغوى اهل سنت بشمار مى‌آيد - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است (صاوى، ج1، ص2؛ ذهبى، ج1، ص337). به گفته محمد رشيد رضا (ج1، ص15)، شيخ محمد عبده باآنكه علاقه‌اى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسير متقدم نداشت، به تفسير الجلالين مراجعه و استناد مى‌كرد.
تفسير الجلالين با وجود ايجاز و اختصارش، به دليل سبك ويژه آن - كه گزيده‌اى از آراى تفاسير مأثور و لغوى اهل سنت بشمار مى‌آيد - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است (صاوى، ج1، ص2؛ [[ذهبى]]، ج1، ص337). به گفته محمد رشيد رضا (ج1، ص15)، شيخ محمد عبده باآنكه علاقه‌اى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسير متقدم نداشت، به تفسير الجلالين مراجعه و استناد مى‌كرد.


اين كتاب بارها، به‌صورت‌هاى مختلف و حتى در حواشى برخى قرآن‌ها و غالبا همراه با كتاب «لباب النقول في أسباب النزول» به چاپ رسيده و از ديرباز مخطوطات فراوانى از آن در كتابخانه‌هاى مختلف برجاى مانده است. بكائى (ج5، ص1982-1986)، فهرستى از 134 نسخه مخطوط آن را ارائه كرده است.
اين كتاب بارها، به‌صورت‌هاى مختلف و حتى در حواشى برخى قرآن‌ها و غالبا همراه با كتاب «لباب النقول في أسباب النزول» به چاپ رسيده و از ديرباز مخطوطات فراوانى از آن در كتابخانه‌هاى مختلف برجاى مانده است. بكائى (ج5، ص1982-1986)، فهرستى از 134 نسخه مخطوط آن را ارائه كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش