۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
11. شارح، در شرح عبارت «و ان شئت قلت ان يرى عينه»، مىگويد: شايد مراد اعيان خارجيه باشد كه تجلى ذاتى براى ديدن آن است. امام، اين نظر را رد كرده و غايت خلقت و تجلى را ذات الهى مىداند؛ همانطور كه در حديث «كنت كنزا مخفيا...» بدان اشاره رفته است و اعيان و اسماء را آينه تجليات و نه عين آن، مىداند. <ref>همان، ص 56</ref>. | 11. شارح، در شرح عبارت «و ان شئت قلت ان يرى عينه»، مىگويد: شايد مراد اعيان خارجيه باشد كه تجلى ذاتى براى ديدن آن است. امام، اين نظر را رد كرده و غايت خلقت و تجلى را ذات الهى مىداند؛ همانطور كه در حديث «كنت كنزا مخفيا...» بدان اشاره رفته است و اعيان و اسماء را آينه تجليات و نه عين آن، مىداند. <ref>همان، ص 56</ref>. | ||
12. شارح، از قول | 12. شارح، از قول ابوبكر آورده كه: «العجز عن درك الادراك ادراك». امام، اين را رد كرده و آن را اگر ادراك عجز كذايى باشد، ادراك مىدانند و گفتهاند: شايد او چيزى شنيده و حفظ نكرده است، مانند آنكه اهل معرفت، غايت عرفان را ادراك عجز از عرفان مىدانند. <ref>همان، ص 58</ref>. | ||
13. شارح، در مورد جمله «هو للحق بمنزلة انسان العين من العين الذى يكون به النظر»، مىگويد: همانطور كه انسان العين (مردمك)، مقصود از عين (چشم) است، همچنين انسان، مقصود اول از عالم است. امام، اين را رد كرده و منظور [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] را اين مىداند كه انسان، مرآت مشاهده اشياء است و حق به واسطه او به خلق نظر مىكند، كما اينكه چشم از راه مردمك به موجودات مىنگرد. <ref>همان، ص 60</ref>. | 13. شارح، در مورد جمله «هو للحق بمنزلة انسان العين من العين الذى يكون به النظر»، مىگويد: همانطور كه انسان العين (مردمك)، مقصود از عين (چشم) است، همچنين انسان، مقصود اول از عالم است. امام، اين را رد كرده و منظور [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] را اين مىداند كه انسان، مرآت مشاهده اشياء است و حق به واسطه او به خلق نظر مىكند، كما اينكه چشم از راه مردمك به موجودات مىنگرد. <ref>همان، ص 60</ref>. |
ویرایش