۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'صدرالمتألهين شيرازى' به 'صدرالمتألهين شيرازى ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
2. بر طبق پژوهش نويسنده: ميرزا فتحعلى آخوندزاده (95-1227ق) آورنده چند اختراع در جهان اسلام است. او نخستين مسلمانى بود كه نمايشنامهاى به زبان تركى در سال 1266ق يعنى چند سال پيش از نخستين نمايشنامه نويسنده عثمانى، ابراهيمشناسى نوشت. كوشش ديرپا و سرسختانه او در تغيير الفباى عربى نوآورى ديگرى است كه امتيازش به او داده شده است. گويا او نخستين مسلمانى نيز بود كه جنبههاى ضد اسلامى مشروطه دمكراسى را به شيوهاى بسيار آشكار و روشن بيان كرد. آخوندزاده يك سكولاريست مصمم و تمامعيار و يك هواخواه جدى تمدن باخترزمين بود.... چون كيش زردشت يك كيش ايرانى پيش از اسلام است تعصب ملى آخوندزاده او را وادار كرد كه نگران كم شدن شمار زردشتىها باشد. نامبرده در نوشتههايش انتقادهاى گوناگونى از پيامبر اسلام و دين او مىكند. اين نكته نيز نبايد ناگفته بماند كه آخوندزاده تنها از نظام حاكم در ايران انتقاد ولى از حكومت تزارى روس ستايش مىكرد و خود شخصاً خدمتگزار وفادار آن بود- حكومتى كه داستان تجاوزكارىهايش به ايران صفحات تاريخ نو ايران را پر كرده و به بهاى جان هزارها همميهن آخوندزاده تمام شده است. آخوندزاده چون سرسختانه به اسلام و پاىبندى بدان مىتاخت؛ نمىتوانست از هواخواهان و خوانندگان فراوانى برخوردار باشد. حتى كتاب او پيرامون مشروطه يعنى «مكتوبات كمال الدولة» هرگز چاپ نشد. با وجود اين، انديشهها و نوشتههاى او بسيارى از روشنگران ايرانى را تحت تأثير قرار داد و همين روشنگران بودند كه انقلابىهاى مشروطه ايران را از نظر انديشه و تئورى رهبرى مىكردند <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/26|متن كتاب، ص 26]]- [[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/30|30]]</ref>. | 2. بر طبق پژوهش نويسنده: ميرزا فتحعلى آخوندزاده (95-1227ق) آورنده چند اختراع در جهان اسلام است. او نخستين مسلمانى بود كه نمايشنامهاى به زبان تركى در سال 1266ق يعنى چند سال پيش از نخستين نمايشنامه نويسنده عثمانى، ابراهيمشناسى نوشت. كوشش ديرپا و سرسختانه او در تغيير الفباى عربى نوآورى ديگرى است كه امتيازش به او داده شده است. گويا او نخستين مسلمانى نيز بود كه جنبههاى ضد اسلامى مشروطه دمكراسى را به شيوهاى بسيار آشكار و روشن بيان كرد. آخوندزاده يك سكولاريست مصمم و تمامعيار و يك هواخواه جدى تمدن باخترزمين بود.... چون كيش زردشت يك كيش ايرانى پيش از اسلام است تعصب ملى آخوندزاده او را وادار كرد كه نگران كم شدن شمار زردشتىها باشد. نامبرده در نوشتههايش انتقادهاى گوناگونى از پيامبر اسلام و دين او مىكند. اين نكته نيز نبايد ناگفته بماند كه آخوندزاده تنها از نظام حاكم در ايران انتقاد ولى از حكومت تزارى روس ستايش مىكرد و خود شخصاً خدمتگزار وفادار آن بود- حكومتى كه داستان تجاوزكارىهايش به ايران صفحات تاريخ نو ايران را پر كرده و به بهاى جان هزارها همميهن آخوندزاده تمام شده است. آخوندزاده چون سرسختانه به اسلام و پاىبندى بدان مىتاخت؛ نمىتوانست از هواخواهان و خوانندگان فراوانى برخوردار باشد. حتى كتاب او پيرامون مشروطه يعنى «مكتوبات كمال الدولة» هرگز چاپ نشد. با وجود اين، انديشهها و نوشتههاى او بسيارى از روشنگران ايرانى را تحت تأثير قرار داد و همين روشنگران بودند كه انقلابىهاى مشروطه ايران را از نظر انديشه و تئورى رهبرى مىكردند <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/26|متن كتاب، ص 26]]- [[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/30|30]]</ref>. | ||
3. نويسنده با ذكر اين نكته كه صدرالمتألهين شيرازى مىخواست «شرع»، «عقل» و «عرفان» را باهم بياميزد و درهم گرد آورد؛ افزوده است: انديشه صوفيگرى و برداشت فلسفى او از مذهب، او را از علماء شيعه مذهب رسمى متمايز ساخت و همين تفاوت و تمايز سبب گوشهنشينى او و سرانجام تكفير او گرديد.... ما اين اختلافات را سوءتفاهم مىناميم زيرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]را در جاى ديگر مىبينيم كه پيرامون مقام مجتهدان نظر كاملاً موافق ميل خود علماء نماينده مذهب رسمى مىدهد <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/88|همان، ص 88]]</ref>. | 3. نويسنده با ذكر اين نكته كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] مىخواست «شرع»، «عقل» و «عرفان» را باهم بياميزد و درهم گرد آورد؛ افزوده است: انديشه صوفيگرى و برداشت فلسفى او از مذهب، او را از علماء شيعه مذهب رسمى متمايز ساخت و همين تفاوت و تمايز سبب گوشهنشينى او و سرانجام تكفير او گرديد.... ما اين اختلافات را سوءتفاهم مىناميم زيرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]را در جاى ديگر مىبينيم كه پيرامون مقام مجتهدان نظر كاملاً موافق ميل خود علماء نماينده مذهب رسمى مىدهد <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/88|همان، ص 88]]</ref>. | ||
4. بر اساس تحقيق نويسنده: ميرزا محمد حسين نائينى، مردى بود كه به عنوان يك مجتهد مهمترين و منظمترين كتاب را پيرامون مشروطه در دوران استبداد صغير نوشت. او به علماء هواخواه استبداد اشاره كرده مىگويد كه گروهى از مردم به نام مذهب، بر ضد آزادى خداداده، برابرى و ديگر حقوق ملى و مذهبى برخاسته از رژيم استبدادى پشتيبانى كردند. آنان، با همكارى با حكام ستمكار ايران، اعمال ضحاك و چنگيز را تكرار كردهاند ولى آن اعمال را «دينداريش خواندند». اين علماء هواخواه رژيم استبدادى محمد على شاهى، اسلام را آلوده ساخته نسبت به خدا و پيامبر او ستم رواداشتند.... او موضع علماء ضدمشروطه را تنها به اين جهت بنا به گفته خود مورد حمله قرار داده است كه يك وظيفه مذهبى خويش را بجا آورد. نائينى از پشتيبانان سرسخت [[آخوند خراسانى]] در مبارزات مشروطهخواهى بود و انگيزهاش در درگيرى در آن جنبش تا اندازهاى زياد با خراسانى و ديگر مجتهدان برجسته مشروطهخواه يكى بود <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/126|همان، ص 126]]</ref>. | 4. بر اساس تحقيق نويسنده: ميرزا محمد حسين نائينى، مردى بود كه به عنوان يك مجتهد مهمترين و منظمترين كتاب را پيرامون مشروطه در دوران استبداد صغير نوشت. او به علماء هواخواه استبداد اشاره كرده مىگويد كه گروهى از مردم به نام مذهب، بر ضد آزادى خداداده، برابرى و ديگر حقوق ملى و مذهبى برخاسته از رژيم استبدادى پشتيبانى كردند. آنان، با همكارى با حكام ستمكار ايران، اعمال ضحاك و چنگيز را تكرار كردهاند ولى آن اعمال را «دينداريش خواندند». اين علماء هواخواه رژيم استبدادى محمد على شاهى، اسلام را آلوده ساخته نسبت به خدا و پيامبر او ستم رواداشتند.... او موضع علماء ضدمشروطه را تنها به اين جهت بنا به گفته خود مورد حمله قرار داده است كه يك وظيفه مذهبى خويش را بجا آورد. نائينى از پشتيبانان سرسخت [[آخوند خراسانى]] در مبارزات مشروطهخواهى بود و انگيزهاش در درگيرى در آن جنبش تا اندازهاى زياد با خراسانى و ديگر مجتهدان برجسته مشروطهخواه يكى بود <ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/126|همان، ص 126]]</ref>. |
ویرایش