۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#نویسنده در مقدمهاش يادآور شده است: كتاب حاضر را در چارچوب عناوين و موضوعهاى طرحشده در آن به هيچ روى نمىتوان از كاستىهاى فراوان تهى دانست. نوشتن اصل اين كتاب به زبان انگليسى در سال 1352ش در كانادا پايان پذيرفت و پس از بازنويسى و دگرگونىهايى چند، كه در خلال چند سال بعد در آمريكا چهره بست، سرانجام در هلند چاپ گرديد. دورى نویسنده از بسيارى از منابع موجود در ايران در آن سالها خودبخود چه در زمينه معرفى برخى از نوشتههاى اصيل و دست اول و چه از حيث ديدگاههاى قابل بحث و مهم پيرامون انقلاب مشروطيت ايران، كاستىهاى فراوانى را بهبار آورد. در خلال ترجمه كتاب به فارسى، بهرغم زيستن نویسنده حاضر در ايران، به سبب شرايط و ويژگىهاى موجود كشور در سال 1357ش، باز هم فرصتى براى زدودن همه آن كاستىها دست نداد. اكنون هم كه چاپ دوم ترجمه فارسى كتاب تقديم مىشود تنها به تصحيح غلطهاى چاپى و بازنگرىهايى فشرده در زمينه كتابشناسى و يادداشتها و گنجانيدن نكتهاى كوتاه در پايان فصل پنجم بسنده شد.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16674/1/7|مقدمه مؤلف بر چاپ دوم، ص7]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16674/1/8|8]]</ref> | #نویسنده در مقدمهاش يادآور شده است: كتاب حاضر را در چارچوب عناوين و موضوعهاى طرحشده در آن به هيچ روى نمىتوان از كاستىهاى فراوان تهى دانست. نوشتن اصل اين كتاب به زبان انگليسى در سال 1352ش در كانادا پايان پذيرفت و پس از بازنويسى و دگرگونىهايى چند، كه در خلال چند سال بعد در آمريكا چهره بست، سرانجام در هلند چاپ گرديد. دورى نویسنده از بسيارى از منابع موجود در ايران در آن سالها خودبخود چه در زمينه معرفى برخى از نوشتههاى اصيل و دست اول و چه از حيث ديدگاههاى قابل بحث و مهم پيرامون انقلاب مشروطيت ايران، كاستىهاى فراوانى را بهبار آورد. در خلال ترجمه كتاب به فارسى، بهرغم زيستن نویسنده حاضر در ايران، به سبب شرايط و ويژگىهاى موجود كشور در سال 1357ش، باز هم فرصتى براى زدودن همه آن كاستىها دست نداد. اكنون هم كه چاپ دوم ترجمه فارسى كتاب تقديم مىشود تنها به تصحيح غلطهاى چاپى و بازنگرىهايى فشرده در زمينه كتابشناسى و يادداشتها و گنجانيدن نكتهاى كوتاه در پايان فصل پنجم بسنده شد.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16674/1/7|مقدمه مؤلف بر چاپ دوم، ص7]]-[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16674/1/8|8]]</ref> | ||
#بر طبق پژوهش نویسنده: ميرزا فتحعلى آخوندزاده (95-1227ق) آورنده چند اختراع در جهان اسلام است. او نخستين مسلمانى بود كه نمايشنامهاى به زبان تركى در سال 1266ق يعنى چند سال پيش از نخستين نمايشنامه نویسنده عثمانى، | #بر طبق پژوهش نویسنده: ميرزا فتحعلى آخوندزاده (95-1227ق) آورنده چند اختراع در جهان اسلام است. او نخستين مسلمانى بود كه نمايشنامهاى به زبان تركى در سال 1266ق يعنى چند سال پيش از نخستين نمايشنامه نویسنده عثمانى، ابراهیمشناسى نوشت. كوشش ديرپا و سرسختانه او در تغيير الفباى عربى نوآورى ديگرى است كه امتيازش به او داده شده است. گويا او نخستين مسلمانى نيز بود كه جنبههاى ضد اسلامى مشروطه دمكراسى را به شيوهاى بسيار آشكار و روشن بيان كرد. آخوندزاده يك سكولاريست مصمم و تمامعيار و يك هواخواه جدى تمدن باخترزمين بود.... چون كيش زردشت يك كيش ايرانى پيش از اسلام است تعصب ملى آخوندزاده او را وادار كرد كه نگران كم شدن شمار زردشتىها باشد. نامبرده در نوشتههايش انتقادهاى گوناگونى از پيامبر اسلام و دين او مىكند. اين نكته نيز نبايد ناگفته بماند كه آخوندزاده تنها از نظام حاكم در ايران انتقاد ولى از حكومت تزارى روس ستايش مىكرد و خود شخصاً خدمتگزار وفادار آن بود- حكومتى كه داستان تجاوزكارىهايش به ايران صفحات تاريخ نو ايران را پر كرده و به بهاى جان هزارها همميهن آخوندزاده تمام شده است. آخوندزاده چون سرسختانه به اسلام و پاىبندى بدان مىتاخت؛ نمىتوانست از هواخواهان و خوانندگان فراوانى برخوردار باشد. حتى كتاب او پيرامون مشروطه يعنى «مكتوبات كمال الدولة» هرگز چاپ نشد. با وجود اين، انديشهها و نوشتههاى او بسيارى از روشنگران ايرانى را تحت تأثير قرار داد و همين روشنگران بودند كه انقلابىهاى مشروطه ايران را از نظر انديشه و تئورى رهبرى میكردند.<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/26|متن كتاب، ص26]]- [[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/30|30]]</ref> | ||
#نویسنده با ذكر اين نكته كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] مىخواست «شرع»، «عقل» و «عرفان» را باهم بياميزد و درهم گرد آورد؛ افزوده است: انديشه صوفيگرى و برداشت فلسفى او از مذهب، او را از علماء شيعه مذهب رسمى متمايز ساخت و همين تفاوت و تمايز سبب گوشهنشينى او و سرانجام تكفير او گرديد.... ما اين اختلافات را سوءتفاهم مىناميم زيرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را در جاى ديگر مىبينيم كه پيرامون مقام مجتهدان نظر كاملاً موافق ميل خود علماء نماينده مذهب رسمى مىدهد.<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/88|همان، ص88]]</ref> | #نویسنده با ذكر اين نكته كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] مىخواست «شرع»، «عقل» و «عرفان» را باهم بياميزد و درهم گرد آورد؛ افزوده است: انديشه صوفيگرى و برداشت فلسفى او از مذهب، او را از علماء شيعه مذهب رسمى متمايز ساخت و همين تفاوت و تمايز سبب گوشهنشينى او و سرانجام تكفير او گرديد.... ما اين اختلافات را سوءتفاهم مىناميم زيرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را در جاى ديگر مىبينيم كه پيرامون مقام مجتهدان نظر كاملاً موافق ميل خود علماء نماينده مذهب رسمى مىدهد.<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/88|همان، ص88]]</ref> | ||
#بر اساس تحقيق نویسنده: ميرزا [[نائینی، محمدحسین|محمدحسین نائينى]]، مردى بود كه به عنوان يك مجتهد مهمترين و منظمترين كتاب را پيرامون مشروطه در دوران استبداد صغير نوشت. او به علماء هواخواه استبداد اشاره كرده مىگويد كه گروهى از مردم به نام مذهب، بر ضد آزادى خداداده، برابرى و ديگر حقوق ملى و مذهبى برخاسته از رژيم استبدادى پشتيبانى كردند. آنان، با همكارى با حكام ستمكار ايران، اعمال ضحاك و چنگيز را تكرار كردهاند ولى آن اعمال را «دينداريش خواندند». اين علماء هواخواه رژيم استبدادى محمد على شاهى، اسلام را آلوده ساخته نسبت به خدا و پيامبر او ستم رواداشتند.... او موضع علماء ضدمشروطه را تنها به اين جهت بنا به گفته خود مورد حمله قرار داده است كه يك وظيفه مذهبى خويش را بجا آورد. نائينى از پشتيبانان سرسخت [[آخوند خراسانى]] در مبارزات مشروطهخواهى بود و انگيزهاش در درگيرى در آن جنبش تا اندازهاى زياد با خراسانى و ديگر مجتهدان برجسته مشروطهخواه يكى بود.<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/126|همان، ص126]]</ref> | #بر اساس تحقيق نویسنده: ميرزا [[نائینی، محمدحسین|محمدحسین نائينى]]، مردى بود كه به عنوان يك مجتهد مهمترين و منظمترين كتاب را پيرامون مشروطه در دوران استبداد صغير نوشت. او به علماء هواخواه استبداد اشاره كرده مىگويد كه گروهى از مردم به نام مذهب، بر ضد آزادى خداداده، برابرى و ديگر حقوق ملى و مذهبى برخاسته از رژيم استبدادى پشتيبانى كردند. آنان، با همكارى با حكام ستمكار ايران، اعمال ضحاك و چنگيز را تكرار كردهاند ولى آن اعمال را «دينداريش خواندند». اين علماء هواخواه رژيم استبدادى محمد على شاهى، اسلام را آلوده ساخته نسبت به خدا و پيامبر او ستم رواداشتند.... او موضع علماء ضدمشروطه را تنها به اين جهت بنا به گفته خود مورد حمله قرار داده است كه يك وظيفه مذهبى خويش را بجا آورد. نائينى از پشتيبانان سرسخت [[آخوند خراسانى]] در مبارزات مشروطهخواهى بود و انگيزهاش در درگيرى در آن جنبش تا اندازهاى زياد با خراسانى و ديگر مجتهدان برجسته مشروطهخواه يكى بود.<ref>[[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16674/2/126|همان، ص126]]</ref> |
ویرایش