ترجمه و شرح العبادلة

ترجمه و شرح العبادلة تألیف محیی‌الدین ابن‌ عربی، ترجمه و شرح: علی شالچیان ناظر، این کتاب یکی از ده اثر برتر و مهم ابن عربی به شمار آورد.این کتاب هم شامل سخنان بسیار ژرفی است که محیی‌الدین در آثار دیگرش نیاورده است، هم شامل مباحثی که در آثار دیگرش کمتر به آنها پرداخته است.

ترجمه و شرح العبادلة
ترجمه و شرح العبادلة
پدیدآورانابن عربی، محمد بن علی (نویسنده) شالچیان ناظر، علی (مترجم)
ناشرسلوک ما
مکان نشرتهران
سال نشر۱۴۰۲
شابک8ـ7ـ95324ـ622ـ978
تعداد جلد
کد کنگره
‏BP ۲۸۳/الف۲ع۲

ساختار

کتاب از دو بخش تشکیل شده است.

گزارش محتوا

کتاب «العبادلة» یا «کلام العبادلة فی الحقائق بألسنة الاسماء» از آثار مهم و بسیار گران‌قدر ابن‌عربی است که متأسفانه قدر و منزلت این کتاب تا کنون مجهول مانده است. این کتاب از آثار ابن‌عربی است؛ زیرا اولاً محیی‌الدین پس از گذشت سن‌وسالی در شهر دمشق و پس از نگارش بسیاری از آثارش این کتاب را نوشته است. ثانیاً او در رساله‌ای که آثار خود را در آن بیان می‌کند و همچنین در اجازه‌نامه‌ای که او برای ملک مظفر شهاب‌الدین غازی ایوبی نگاشته است، این کتاب را از آثار خودش دانسته است. ثالثاً قراین فراوانی وجود دارد که کتاب العبادلة از آثار محیی‌الدین است. از جمله قراین اینکه ابن‌ سودکین که از شخصیت‌هایی است که مدتی از محیی‌الدین درس آموخته است، در کتاب «لواقح الاسرار» خویش کتاب «العبادلة» را از آثار محیی‌الدین دانسته است.

اهمیت کتاب «العبادلة» از این‌روست که این کتاب هم شامل سخنان بسیار ژرفی است که محیی‌الدین در آثار دیگرش نیاورده است، هم شامل مباحثی که در آثار دیگرش کمتر به آنها پرداخته است. اگر بخواهیم از میان آثار بسیار زیاد محیی‌الدین به ده اثر او که به لحاظ عمق مطالب و اهمیت آنها برترند، اشاره کرد؛ به‌یقین می‌توان کتاب «العبادلة» را یکی از ده اثر برتر و مهم او به شمار آورد.

کتاب «العبادلة» از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول کتاب مشتمل بر پنج جزء است؛ اما محیی‌الدین بخش دوم کتاب را به اجزای مختلف تقسیم نکرده و یکپارچه است.

این کتاب را می‌توان از آثار بسیار ارزشمند و کم‌نظیر محیی‌الدین است که آن را پس از گذشت سن‌وسالی به نگارش درآورده است و بسیاری از سخنان ناگفته و مهم خود را در این کتاب از زبان افرادی بیان کرده است. افرادی که محیی‌الدین در این کتاب از ایشان نام برده است و سخنانی را به ایشان نسبت داده است، نمادین‌اند و چنین افرادی وجود خارجی نداشته‌اند. محیی‌الدین از این‌رو از این نام‌های نمادین استفاده کرده است که همواره افراد سطحی‌نگر فراوانی بوده‌اند که تحمل سخنان محققانه و ژرف را نداشته‌اند و افرادی همچون عین‌القضات و سهروردی را کشته‌اند. سهروردی در زمان حیات محیی‌الدین کشته شده است و محیی‌الدین نیز از سوی افراد بسیاری تکفیر شده است؛ ولی با دفاعیات و با استناد به برخی از نوشته‌هایش که موافق با دیدگاه مشهور سخن گفته است، از مرگ نجات یافته است.

بر همین اساس محیی‌الدین برای اینکه بتواند در این کتاب سخنان خاص خود را بیان کند، آنها را به افراد و نام‌هایی نمادین نسبت می‌دهد؛ البته او نشانه‌هایی برای افراد ژرف‌نگر قرار داده است تا این حقیقت را دریابند؛ برای نمونه او ذیل سخنانی که ابن‌عبدالدهر نقل می‌کند به موضوع «دهر» می‌پردازد؛ ذیل سخنانی که از این‌عبدالمتکبر نقل می‌کند، دربارۀ تکبر و متکبر سخن می‌گوید؛ نیز ذیل سخنانی که از ابن‌عبدالقیوم نقل می‌کند، دربارۀ قیومیت و قیوم سخن می‌گوید.

در جزء اول از بخش اول کتاب از عبدالله بن عبدالله، ابن‌عبدالرحمن، ابن‌عبدربه، ابن‌عبدالبر، ابن‌عبدالباری، ابن‌عبدالرحیم، ابن‌عبدالحق، ابن‌عبدالمهیمن، ابن‌عبدالکافی و ابن‌عبدالخالق سخن گفته شده است. جزء وم از بخش اول از عبدالله بن عبدالملک، ابن‌عبدالواحد، ابن‌عبدالصمد، ابن‌عبدالسمیع، ابن‌عبدالعلیم، ابن‌عبدالبصیر، ابن‌عبدالنور، ابن‌عبدالطیب، ابن‌عبدالرزاق و ابن‌عبدالشکور است. در جزء سوم عبدالله‌ بن عبدالحی، ابن‌عبدالوالی، ابن‌عبدالباقی، ابن‌عبدالمغیث، ابن‌عبدالمحسن، ابن‌عبدالکبیر، ابن‌عبدالعلی، ابن‌عبدالقادر، ابن‌عبدالعزیز و ابن‌عبدالجبار است. جزء چهارم عبدالله بن عبدالعال، ابن‌عبدالقاهر، ابن‌عبدالرؤوف، ابن‌عبدالواسع، ابن‌عبدالناصر، ابن‌عبدالعظیم، ابن‌عبدالغنی، ابن‌عبدالسلام، ابن‌عبدالحمید و ابن‌عبدالوهاب است. در جزء پنجم سخن از عبدالله بن عبدالحمید، ابن‌عبدالغفور، ابن‌عبدالحلیم، ابن‌عبدالغفار، ابن‌عبدالقائم، ابن‌عبدالشهید، ابن‌عبداللطیف، ابن‌عبدالقوی، ابن‌عبدالودود و ابن‌عبدالصادق است.

در بخش دوم کتاب نیز از افرادی چون عبدالله بن عبدالقدوس، ابن‌عبدالمتکبر، ابن‌عبدالباری، ابن‌عبدالصمد و... سخن به میان می‌آورد و جملاتی از آنان نقل کرده است.

مترجم و شارح این متن در دو جلد ابتدا ترجمۀ عبارت محیی‌الدین ابن‌عربی را آورده است، سپس به شرح متن می‌پردازد.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها