۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
این اثر، ترجمه و صیتنامه پطر کبیر، پادشاه روسیه به نقل از روزنامه کوه نور لاهور در تاریخ ششم ژانویه 1885 است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref>. پطر کبیر وصیتنامهاش را با عباراتی که حاکی از برتری نژادی است، آغاز کرده است: «به نام تثلیث غیر ممکن الفصل عیسوی، از جانب من که پطر کبیر هستم به فرزندان و جانشینهای آتیه من سلام باد. بر اعقاب و مستقبلین من مخفی نماناد که خداوند پاک ذوالجلال ملت روس را از میانه تمامی فرق اروپ برانگیخت و آنها را برای حکومت و سلطنت تمام ممالک اروپا لیاقت و شایستگی عطا فرمود»<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>. سپس سبب نگارش این وصیتنامه را قدیمی شدن فرق اروپایی و پیشبینی مهاجرت جوانان بهسوی ممالک اروپایی دانسته است: «در مملکت اروپ بسیار فرق هستند که حال قدیمی و کهنه شدهاند. عنقریب است که جمعی نوجوانان جدید باشکوه بهسوی ممالک آنها بشتابند و آنجا را از خلق جدید آباد کنند؛ پس برای پیشرفت این کار موافق وصایای من عمل نمایید»<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | این اثر، ترجمه و صیتنامه پطر کبیر، پادشاه روسیه به نقل از روزنامه کوه نور لاهور در تاریخ ششم ژانویه 1885 است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref>. پطر کبیر وصیتنامهاش را با عباراتی که حاکی از برتری نژادی است، آغاز کرده است: «به نام تثلیث غیر ممکن الفصل عیسوی، از جانب من که پطر کبیر هستم به فرزندان و جانشینهای آتیه من سلام باد. بر اعقاب و مستقبلین من مخفی نماناد که خداوند پاک ذوالجلال ملت روس را از میانه تمامی فرق اروپ برانگیخت و آنها را برای حکومت و سلطنت تمام ممالک اروپا لیاقت و شایستگی عطا فرمود»<ref>ر.ک: همان، ص3-2</ref>. سپس سبب نگارش این وصیتنامه را قدیمی شدن فرق اروپایی و پیشبینی مهاجرت جوانان بهسوی ممالک اروپایی دانسته است: «در مملکت اروپ بسیار فرق هستند که حال قدیمی و کهنه شدهاند. عنقریب است که جمعی نوجوانان جدید باشکوه بهسوی ممالک آنها بشتابند و آنجا را از خلق جدید آباد کنند؛ پس برای پیشرفت این کار موافق وصایای من عمل نمایید»<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | ||
پطر کبیر وصیتنامهاش را در دوازده بند نوشته است. ترغیب به جنگ و منازعه و بهرهبرداری از آن در راستای منافع استعمار از جمله وصایای اوست؛ بهعنوان نمونه در بندهای اولیه وصیتنامه چنین | پطر کبیر وصیتنامهاش را در دوازده بند نوشته است. ترغیب به جنگ و منازعه و بهرهبرداری از آن در راستای منافع استعمار از جمله وصایای اوست؛ بهعنوان نمونه در بندهای اولیه وصیتنامه چنین میخوانیم: | ||
# ملت روس را میسپارم که پیوسته در جنگ و جدال مشغول باشند و مباد آنی غفلت بورزند که حالت برودتی در عزیمت ایشان به دست آید. | # ملت روس را میسپارم که پیوسته در جنگ و جدال مشغول باشند و مباد آنی غفلت بورزند که حالت برودتی در عزیمت ایشان به دست آید. | ||
# روس را باید که در اوقات جنگ و محاربات، صاحبمنصبان بااسمورسم تربیتیافته ممالک اروپ را به نزد خود بخواهد و در ایام صلح، علما و دانشوران و صاحبصنعتان آنها را در نزد خود داشته باشند. | # روس را باید که در اوقات جنگ و محاربات، صاحبمنصبان بااسمورسم تربیتیافته ممالک اروپ را به نزد خود بخواهد و در ایام صلح، علما و دانشوران و صاحبصنعتان آنها را در نزد خود داشته باشند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
وصایای پطر کبیر بنیان کج و سنت سیئهای بود که بعدها نتایج بسیار ناگواری داشت؛ چنانکه مترجم پس از اشاره به بندهای دوازده چنین مینویسد: «حالا یکصدوچهلوپنج سال است که پطر کبیر انتقال نموده؛ از آن تاریخ به حال هر پادشاهی که بر روی تخت مشارالیه نشست، اجرای وصایای پطر کبیر را بر خود فرض و واجب دانسته و پیروی همان دستورالعمل مینماید؛ چنانکه ظلم و تعدیهایی که از قیصر روس بر دولت لهستان رسیده، بر هر کسی ظاهر و علانیه است»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | وصایای پطر کبیر بنیان کج و سنت سیئهای بود که بعدها نتایج بسیار ناگواری داشت؛ چنانکه مترجم پس از اشاره به بندهای دوازده چنین مینویسد: «حالا یکصدوچهلوپنج سال است که پطر کبیر انتقال نموده؛ از آن تاریخ به حال هر پادشاهی که بر روی تخت مشارالیه نشست، اجرای وصایای پطر کبیر را بر خود فرض و واجب دانسته و پیروی همان دستورالعمل مینماید؛ چنانکه ظلم و تعدیهایی که از قیصر روس بر دولت لهستان رسیده، بر هر کسی ظاهر و علانیه است»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
«در حقیقت آب حیات»، از جمله عناوین کتاب است که پیرامون آن چنین | «در حقیقت آب حیات»، از جمله عناوین کتاب است که پیرامون آن چنین میخوانیم: «... در دنیا بسی اشخاص یافته میشود که از حقیقت آب حیات بیخبر و از ماهیت آن مستحضر نیستند. اگرچه در تمام کتابهای قصص و حکایات و ضربالمثلهای مخلوق لفظ مذکور دیده میشود و در کتب مقدسه هر مذهب در خصوص این مطلب اشاره شده است. گویند اسکندر ذوالقرنین به طلب آب حیات صحراهای قفر را مساحت کرد و دشت ظلمات را پیمود و برای حصول آن انواع و اقسام مشقت را متحمل شد. تفألها زد و زایجهها کشیده و از منجمین تحقیقات کرد؛ لیکن عاقبت الامر به مصداق شعر: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' تهیدستان قسمت را چه سود از رهبر کامل ''|2='' که خضر از آب حیوان تشنه میآرد سکندر را''}} | {{ب|'' تهیدستان قسمت را چه سود از رهبر کامل ''|2='' که خضر از آب حیوان تشنه میآرد سکندر را''}} |
ویرایش