۸۱٬۶۹۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايرج افشار' به 'ايرج افشار ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11713J1.jpg | |||
| عنوان =تذکره شعرای یزد | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
[[فتوحی یزدی، عباس]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[افشار، ایرج]] ( | [[افشار، ایرج]] (مقدمهنويس) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
| ناشر = | |||
انديشمندان يزد | |||
| مکان نشر =یزد - ایران | |||
| سال نشر = 1382 ش | |||
== | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11713AUTOMATIONCODE | ||
'''تذكره شعراى يزد'''، از آثار عباس فتوحى يزدى است كه | | چاپ =3 | ||
| شابک =964-93303-4-8 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11713 | |||
| کتابخوان همراه نور =11713 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|تذکره (ابهام زدایی)}} | |||
'''تذكره شعراى يزد'''، از آثار عباس فتوحى يزدى است كه نویسنده در آن، شرح حال حدود پانصد نفر از شاعران يزدى در دورههاى ايلخانان، تيمورى، صفويه، افشاريه، زنديه، قاجاريه، مشروطيت و معاصر را بهصورت مستند و مختصر بيان كرده و نمونههایى از اشعارشان را آورده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
اين كتاب از يك مقدمه از [[افشار، ایرج|ايرج افشار]] و سه مقدمه از نویسنده و متن اصلى (شامل هفت دوره: 1. ايلخانان، 2. تيمورى، 3. صفويه، 4. افشاريه، 5. زنديه، 6. قاجاريه، 7. مشروطيت و معاصر) و ملحقات تشكيل شده است. | |||
در مقدمه [[افشار، ایرج|ايرج افشار]] كه آن را در تهران، در تاريخ اول تيرماه 1366 نوشته، چنين آمده است: | |||
«خاک يزد از سرزمينهاى كمشاعر ایران است... تذكرهاى كه از شعراى يزد در اين كتاب انتشار مىيابد نماى روشنى از تاريخ ادبى شهر يزد در هفتصد سال است و لازم بود كه چنين مجموعهاى در دسترس باشد... در اين تذكره تقريبا نام و شعر همه شاعران شناخته يزد هست... ناگفته نماند كه آقاى فتوحى از آوردن سرگذشت و شعر دو سه تن به خواهش خودشان خوددارى كرده است... حدود خاک يزد در دورههاى مختلف تاريخى تابع تقسيمات و مقتضيات حكومتى و سياسى بوده است. نايين و بافق و بيابانك و ابرقو در اين جريانها گاه جزء يزد بود و گاه از حوزه سياسى و حكومتى يزد خارج مىشد. به همين ملاحظه است كه آقاى فتوحى نام شاعران بافقى و بيابانكى را در اين تذكره آورده و از آن ابرقو و نايين را نياورده است...».<ref>ر.ک: مقدمه [[افشار، ایرج|ايرج افشار]]، ص5-7</ref> | |||
نویسنده در مقدمه چاپ اول چنين نوشته است: | |||
«در اين كتاب از شرح حال و آثار شاعرانى سخن مىگوييم كه شايد نام بعضى از آنها ساليان دراز در بوته فراموشى جاى گرفته؛ گرچه در شعر و شاعرى مقامى رفيع دارند، ليكن نام و نشانى از ايشان در تذكرهها بهندرت آمده يا اصلا به ميان نيامده است و اين خود سبب گرديده كه بسيارى اشخاص از زندگانى و اشعار اين شاعران بىاطلاع بمانند. بىخبر از اينكه در كنار كوير لوت مركزى كه قهر طبيعت غالب مواهب را از ساكنين آن امساك نموده، گاهوبيگاه چه گلهاى معطر و جانفزايى به وجود آمده كه مشام دل صاحبدلان از بوى دلاويز آثار دُرَربارشان معطر مىگردد...» <ref>ر. | «در اين كتاب از شرح حال و آثار شاعرانى سخن مىگوييم كه شايد نام بعضى از آنها ساليان دراز در بوته فراموشى جاى گرفته؛ گرچه در شعر و شاعرى مقامى رفيع دارند، ليكن نام و نشانى از ايشان در تذكرهها بهندرت آمده يا اصلا به ميان نيامده است و اين خود سبب گرديده كه بسيارى اشخاص از زندگانى و اشعار اين شاعران بىاطلاع بمانند. بىخبر از اينكه در كنار كوير لوت مركزى كه قهر طبيعت غالب مواهب را از ساكنين آن امساك نموده، گاهوبيگاه چه گلهاى معطر و جانفزايى به وجود آمده كه مشام دل صاحبدلان از بوى دلاويز آثار دُرَربارشان معطر مىگردد...».<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص12-14</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است: | براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به چند مطلب مفيد و جالب ذيل كافى است: | ||
#وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مىتوان گفت كه شعر عرفانى نمونههاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيفترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون | #وضع عمومى شعر در دوره ايلخانان: درباره سرايندگى دوره مغول مىتوان گفت كه شعر عرفانى نمونههاى كامل پيدا كرد و در واقع بهترين و لطيفترين معانى تصوف در اين عصر به قالب عبارت موزون فارسی درآمد... و به اين ترتيب ادبيات عظيم عرفانى را به وجود آورد و كلمات در ادبيات صوفيانه معانى ديگرى پيدا كردند؛ مثلا: عاشق يعنى صوفى و... ازاينرو اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و مولوى و سعدى و حافظ پر است از اينگونه رمزها و كنايات و اصطلاحات كه بدون اطلاع از تصوف فهم آنها ممكن نيست.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص1-2</ref> | ||
#:يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معينالدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مىرفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مىشد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مىزيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معينالدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مىشود:{{شعر}} | #:يكى از شاعران اين دوره عبارت است از: معينالدين معلم كه در زمان خود از علماى بزرگ بشمار مىرفت و پيوسته اوقاتش مصروف تدريس علوم عقلى و نقلى مىشد. در اوايل سلطنت سلاطين آل مظفر در يزد مىزيسته و صاحب تاريخ معينى و هم از وزراى آل مظفر بوده است... معينالدين در نظم و نثر ماهر بوده و براى نمونه دوبيتى از اشعار او نقل مىشود:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''خون مىچكدم بهجاى آب از ديده''|2=''كار من و دل هست خراب از ديده''}} | #:{{ب|''خون مىچكدم بهجاى آب از ديده''|2=''كار من و دل هست خراب از ديده''}} | ||
#:{{ب|'' | #:{{ب|''برخیز و بيا كه تا تو رفتى رفته است''|2=''رنگ از رخ و صبر از دل و خواب ازديده''}}{{پایان شعر}} | ||
#در دوره صفويه | #در دوره صفويه سبک شعر فارسی تغيير حاصل كرده و شيوه تازهاى در غزل فارسی پديد آمد كه مىتوان آن را شيوه بيان حال و يا جزئىگويى ناميد. تذكرهنويسان اين طرز تازه را كه حد فاصلى است بين سبک عراقى و هندى به نامهاى مختلف ذكر كردهاند از جمله واقعهگويى. ويژگىهاى اين سبک را مىتوان در نكتهسنجى و خيالپرورى و مضمونآفرينى و سادگى زبان خلاصه كرد كه بهتدريج به پيچيدگى و باريكانديشى و خيالبافى گرايش مىكند و سبک هندى را به وجود مىآورد. در اين دوره لغات عاميانه هم به آن افزوده مىشود؛ ازاينرو شعر وحشى پر است از اينگونه اصطلاحات و تعبيرات. | ||
#:جزئىگويى و تازهجويى، باريكانديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات | #:جزئىگويى و تازهجويى، باريكانديشى و ايراد مضامين پيچيده در شعر و تمايل گويندگان به صنايع شعرى و تكلفات، بيشتر شد و همين عوامل مختصات سبک معمول اين عصر كه به سبک هندى مشهور است بشمار مىرود.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | ||
#:يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است: | #:يكى از شاعران اين دوره وحشى بافقى است كه از جمله چنين سروده است:{{شعر}}{{ب|''تا مقصد عشاق ره دور و دراز است''|2=''يك منزل از آن باديه عشق مجاز است''}}{{ب|''در عشق اگر باديه چند كنى طى''|2=''دانى كه در اين ره چه نشيب و چه فراز است''}}{{ب|''صد بوالعجبى هست همه لازمه عشق''|2=''از جمله يكى قصه محمود و اياز است''}}{{ب|''عشق است كه سر در قدم ناز نهاد است''|2=''حسن است كه مىگردد و جوياى نياز است''}}{{ب|''اين نوع عجب نيست كه كبك دَرِيَش را''|2=''رنگينى منقار ز خون دل باز است''}}{{ب|''اين مهره مومى كه دل ماست چه بايد''|2=''با برق جنون كآتش ياقوتگداز است''}}{{ب|''وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش''|2=''ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است''}}{{پایان شعر}}.<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref> | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''تا مقصد عشاق ره دور و دراز است''|2=''يك منزل از آن باديه عشق مجاز است''}} | |||
{{ب|''در عشق اگر باديه چند كنى طى''|2=''دانى كه در اين ره چه نشيب و چه فراز است''}} | |||
{{ب|''صد بوالعجبى هست همه لازمه عشق''|2=''از جمله يكى قصه محمود و اياز است''}} | |||
{{ب|''عشق است كه سر در قدم ناز نهاد است''|2=''حسن است كه مىگردد و جوياى نياز است''}} | |||
{{ب|''اين نوع عجب نيست كه كبك دَرِيَش را''|2=''رنگينى منقار ز خون دل باز است''}} | |||
{{ب|''اين مهره مومى كه دل ماست چه بايد''|2=''با برق جنون كآتش ياقوتگداز است''}} | |||
{{ب|''وحشى تو برون نامده از سعى كم خويش''|2=''ورنه دَرِ اين خانه به روى همه باز است''}} | |||
{{پایان شعر}}<ref>ر. | |||
#شعر معاصر از نظر وحدت و يكپارچگى مانند ادوار گذشته نيست؛ يعنى امروز برخلاف قديم | #شعر معاصر از نظر وحدت و يكپارچگى مانند ادوار گذشته نيست؛ يعنى امروز برخلاف قديم سبک واحدى نداريم و فىالمثل نمىتوانيم سبکی به نام سبک شعر معاصر داشته باشيم؛ زيرا ادب زمان ما پر است از تنوعات و گوناگونىها. از يك طرف كهنقالبترين غزليات سنتگرا را داريم و از طرف ديگر نوترين اشعار غربزده را كه هيچ مشابهتى با هم ندارند. تنها مسئله مشترك بين شيوهها و سبک هاى گوناگون امروز زبان امروز است كه نسبتا داراى يكپارچگى است و خاص اين روزگار است و.<ref>ر.ک: همان، ص199</ref> | ||
#:يكى از شاعران اين دوره، عبارت است از: خانم نسرين وافى، فرزند حبيباللّه و متخلّص به «نوا»، كه در شهريور 1353ش ديده به جهان گشوده... و اشعار او بيشتر به | #:يكى از شاعران اين دوره، عبارت است از: خانم نسرين وافى، فرزند حبيباللّه و متخلّص به «نوا»، كه در شهريور 1353ش ديده به جهان گشوده... و اشعار او بيشتر به سبک شعر نيمايى و كلاسيك است. از اشعار اوست:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''پنجره بىقرار تو، كوچه در انتظار تو''|2=''بيا بيا نسيم جان، مرغ دلم هَزار تو''}} | #:{{ب|''پنجره بىقرار تو، كوچه در انتظار تو''|2=''بيا بيا نسيم جان، مرغ دلم هَزار تو''}} | ||
#:{{ب|''خيال بودنت شده بهار خاطرم ولى''|2=''اين دل برگريز من، گر بشود نثار تو''}} | #:{{ب|''خيال بودنت شده بهار خاطرم ولى''|2=''اين دل برگريز من، گر بشود نثار تو''}} | ||
خط ۸۴: | خط ۶۰: | ||
#:{{ب|''واحه به واحه، كو به كو، شوق تو مىكَشد مرا''|2=''به آرزوى گم شدن در آستان بار تو''}} | #:{{ب|''واحه به واحه، كو به كو، شوق تو مىكَشد مرا''|2=''به آرزوى گم شدن در آستان بار تو''}} | ||
#:{{ب|''تو از ديار كهكشان، تو از تبار عاطفه''|2=''ستارههاى آسمان، درون كولهبار تو''}} | #:{{ب|''تو از ديار كهكشان، تو از تبار عاطفه''|2=''ستارههاى آسمان، درون كولهبار تو''}} | ||
#:{{ب|''به دوش مىكشد غزل، حديث بىقراريم''|2=''مرور مىكند دلم، دوباره انتظار تو''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''به دوش مىكشد غزل، حديث بىقراريم''|2=''مرور مىكند دلم، دوباره انتظار تو''}}{{پایان شعر}}.<ref>ر.ک: همان، ص639-641</ref> | ||
# | #نویسنده در ملحقات، نام تعدادى (40 نفر) از شاعران يزدى را افزوده و اندك توضيحاتى درباره آنان و بيت يا ابياتى از آنها آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص643-654</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى اثر حاضر، در پايان كتاب، فهرست منابع و فهرست الفبايى شعراى يزد فراهم شده است.<ref>ر.ک: همان، ص655-688</ref> | |||
كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى آورده است. مؤلف متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش اثر حاضر را معين نكرده است. | |||
نویسنده براى نگارش اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (120 منبع) از آثار سودمند به زبان فارسی بهره برده است.<ref>ر.ک: همان، ص655-660</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |