تذكرة الملوك

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تذکرة الملوک
    تذكرة الملوك
    پدیدآورانرجب‌نیا، مسعود (مترجم)

    میرزا سمیعا، محمد سمیع (نویسنده)

    مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ (حاشيه نويس)

    دبیر سیاقی، محمد (به کوشش)
    عنوان‌های دیگرسازمان اداری حکومت صوفی، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکره الملوک
    ناشرامير کبير
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1378 ش
    چاپ3
    شابک964-00-0533-9
    موضوعپادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14

    میرزا سمیعا، محمد سمیع، قرن 12ق. تذکره الملوک - نقد و تفسیر

    کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏JC‎‏ ‎‏49‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏9‎‏ت‎‏4‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تذکرة الملوک، اثر میرزا سمیعا، مشتمل بر ساختار و تشکیلات ادارى دوره صفویه به همراه طبقات و مشاغل و مناصب آن زمان و حاوى اطلاعاتى درباره حکام و ولاه و سرحد داران و نیروى لشکرى است.

    ولادمیر مینورسیکى، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه لندن و صاحب تألیفات متعدد در تاریخ ایران و اسلام، حاشیه‌ای بر این اثر نگاشته که مسعود رجب‌نیا آن را ترجمه و به کوشش محمد دبیرسیاقی منتشر نموده است.

    زمان تألیف

    تألیف کتاب در حدود سال 1145ق انجام یافته است.

    انگیزه تألیف

    ظاهرا این اثر به دستور اشرف افغان و به دست کسى که خود از مبانى تشکیلات ادارى صفوى آگاهى کامل داشته، به رشته تحریر درآمده است.

    ساختار

    ابواب پنجگانه کتاب تذکره‌الملوک مشتمل بر 84 فصل است و هر فصل وظایف مربوط به صاحبان مشاغل و مقامات و گه‌گاه زیردستان و همپایگان آنان را توجیه مى‌کند و در قسمت مربوط به مواجب (خاتمه مقاله اول) 28 مقام اضافى را نام برده است که جمعا فهرست مشاغل به 112 بالغ مى‌گردد. متن مزبور از نظر مشاغل عالى و مناصب مربوط به اداره مرکزى دولت کامل است. اما شاردن و کمپفر از چند مقام دیگر در مراتب متوسط و پایین نام برده‌اند که تذکره‌الملوک ذکرى از آنان ندارد.

    گزارش محتوا

    ترجمه تعلیقات پرفسور مینورسکى بر این کتاب را آقاى مسعود رجب‌نیا بر خود هموار ساختند و حاصل آن کار را با فهارس لازم و مقدمه‌اى جداگانه کتابى ساختند، تحت عنوان «سازمان ادارى حکومت صفویه» و به چاپ رساندند؛ مؤلف ناشناخته تذکرةالملوک میرزا سمیعا، برادر نیاى پدرى رستم‌الحکما؛ آقا محمد هاشم آصف حسینى، فرزند امیر محمدحسین پسر امیر شمس‌الدین محمد کارخانه آقاسى سلطانى صفوى، مؤلف رستم‌التواریخ و احتمالا امیر محمد سمیع کارخانه آقاسى گنج على خانى است.

    اما کتاب حاضر که «سازمان ادارى حکومت صفوى» نامیده شده است، ترجمه حواشى و تحقیقات و تتبعات فاضلانه خاورشناس نامى مینورسکى بر کتاب گرانبهاى تذکره‌الملوک است که در کمبریج از شهرهاى انگلستان بسال 1943 میلادى طبع و نشر گردیده است.

    بر کتاب حاضر نام «سازمان ادارى حکومت صفوى» گذاشته شده است، و این عنوان نیز مأخوذ از عبارتى از مقدمه مؤلف در تشریح مطالب کتاب است، فهارس لغات و اصطلاحات و اماکن و اعلام و قبایل کتب نیز بر آن افزوده شده است. اما فهرست لغات و اصطلاحات و مناصب شامل لغاتى است که در متن کتاب معنى و تفسیر شده و حاوى اصطلاحاتى است که شرح و توجیه دارند و مناصبى که وظایفشان بیان گردیده است.

    در فهرست اعلام و اماکن و کتب، آن اعلام تاریخى و جغرافیایى را که در متن فقط به خط لاتین قید شده است، براى آن که نیازمند فهرست علیحده نشود و خوانند را گمراه نسازد در ردیف الفبایى کلمات فارسی منتهى در ذیل صفحات آورده که در عین حال هم مردف باشد و هم مجزى.

    اطلاعات تذکره‌الملوک راجع به سازمان ولایات و نظام نسبه ناقص است. اما منابع فرنگى در این مورد بهترین وسیله تکمیل و توجیه مطالب متن مورد نظر ما (یعنى تذکره‌الملوک) مى‌باشند.

    نظر کلى سلاطین صفوى در برابر نفوذ مذهب و مقامات دینى این بوده است که با افزودن تعداد محاکم عرف و ایجاد اغتشاش و بى‌نظمى در قضاى شرع، و در تحت سلطه ظاهرى و دنیوى در آوردن پیشوایان اسلامى از فعالیت آنان بکاهند.

    در فصل اول مى‌خوانیم که شغل ملاباشى را سیاحان و آگاهان اروپایى ذکر نکرده‌اند، زیرا طبق مندرجات تذکره‌الملوک این سمت در زمان شاه سلطان حسین به محمدباقر مجلسى داده شد و شاه سلطان حسین خود در 1105ق (برابر 1694م.) بر اریکه سلطنت نشست و حقیقت آن است که به قرار اطلاع، سمت رسمى مجلسى در زمان شاه سلیمان همان مقام شیخ‌الاسلامى بوده است. محمدباقر مجلسى در 73 سالگى روز 27 رمضان 1110ق (برابر 29 مارس 1699 م.) درگذشت. سمت مزبور تا زمان نادرشاه نیز معمول بوده است.

    هنگام مطالعه تذکره‌الملوک باید در نظر داشت که دو مقام روحانى ممتاز وجود داشته است، یکى صدرخاصه و دیگرى صدرعامه (یا صدرممالک). استثنائا این دو سمت بیک نفر تعلق مى‌یافت. صریحا اظهار شده است که صدرخاصه نماینده شرع در محکمه دیوان بیکى بود. تعریف و توصیف وسعت اختیارات صدرخاصه همان سرحد شاخص اختیارات دیوان و خاصه است و از نظر روشن شدن مطالب مربوط به هزینه و درآمد تذکره‌الملوک بسیار نافع مى‌باشد. در مسائل مربوط به پیشوایى روحانیان و اداره موقوفات مطالب تذکره‌الملوک کاملا با عالم آرا مطابق است. اما نکته مربوط به حضور صدر در محکمه دیوان بیکى نشان مى‌دهد که سلاطین صفوى بر آن بودند تا استقلال روحانیان اسلامى را محدود کنند.

    در فصل سوم خواهید خواند که شاردن، قاضى را از لحاظ مقام بعد از شیخ‌الاسلام مى‌داند و اضافه مى‌کند که از نظر وظایف قضایى اختیارات وى بسیار محدود است، و این امر چندان دشوارى ایجاد نمى‌کند، زیرا محکمه دیوان بیکى، همچون دادگاه تجدید نظر به شمار مى‌رود.

    در فصل پنجم، حدوث بعض تغییرات در تشکیلات مذهبى بیان شده است. اصولا قاضى عسکر، عهده‌دار امور روحانى نظام باید باشد و از کتاب جهان آراء چنین برمى‌آید که نیاى مؤلف در معیت اردوى اوزون حسن در لشکرکشى به تفلیس (881ق. برابر با 1476م.) رفت و نخستین کسى بود که آیین اسلام را در شهرهاى مسیحیان اشاعه داد، در زمان سلطنت صفویه قاضى عسکر به مثابه مشاور دیوان بیکى در امور شرع بود، این سمت بعدا از وى منتزع و بصدر محول گشت. در اواخر سلطنت صفویه مقام قاضى عسکر به اثبات دعاوى و مطالبات سربازان تنزل یافت.

    مؤلف تذکره‌الملوک در مقدمه کوتاه، اما پرارزش خویش نخست سازمان ادارى شهرستان‌ها را که در مقاله دوم خاتمه با تفصیل بیشترى بیان داشته است، مورد بحث قرار مى‌دهد. و سپس به بیان ارکان مملکت که مقیم پایتختند، مى‌پردازد.

    قسمت مربوط به شغل معیرالممالک حاوى بسیارى مطالب دقیق و پرارزش است. آشنایى کامل مؤلف تذکره‌الملوک با این مبحث نشان مى‌دهد که وى شخصا در ضرابخانه سمتى داشته است و جالب‌تر آن که وى به اندک نشان دادن سود شاه از ضرابخانه، حتى در اوج قدرت حکومت صفوى تمایلى دارد از خلال این اصرار، خواننده ممکن است، نتیجه بگیرد که وى مى‌خواسته است، مسئولیت معیرالممالک یا احتمالا کسى را که نامزد این مقام بوده، سبک ‌تر نشان دهد.

    وضعیت کتاب

    فهرست لغات، اصطلاحات، کسان، قبایل و طوایف، نام کتاب‌ها و مجله‌هاى سازمان ادارى حکومت صفوى در انتهاى کتاب قید شده است.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه کتاب

    وابسته‌ها