۸۱٬۷۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ص' به '، ص') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
بحث الاجتهاد و التقلید | بحث الاجتهاد و التقلید | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم]] ( | [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم]] (نویسنده) | ||
[[تبریزی، راضی]] ( | [[تبریزی، راضی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 183/5 /ی4 ع40222 | | کد کنگره =BP 183/5 /ی4 ع40222 | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13027 | |||
| کتابخوان همراه نور =13027 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| الاجتهاد و التقليد (ابهام زدایی)}} | |||
'''تحليل العروة: بحث الاجتهاد و التقليد'''، تألیف [[تبریزی، راضی|حاج شيخ راضى تبريزى]] مىباشد كه در آن، به مسئله اجتهاد و تقليد و بررسى مدارک فقهى آن با توجه به مباحث كتاب گرانقدر «[[العروة الوثقی]]»، پرداخته شده است. اين كتاب، به زبان عربى بوده و در يك جلد به چاپ رسيده است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۷: | خط ۴۰: | ||
براى آشنايى با كار شارح، دو نمونه از كار وى را بهطور خلاصه ارائه مىكنيم: | براى آشنايى با كار شارح، دو نمونه از كار وى را بهطور خلاصه ارائه مىكنيم: | ||
#در اولين مسئله<ref>تحلیل العروةالوثقی،راضی بن محمد حسین | #در اولين مسئله<ref>تحلیل العروةالوثقی،راضی بن محمد حسین تبریزی،ج۱، ص۵</ref>، در تحليل وجوب اجتهاد يا احتياط يا تقليد، مىگويد: | ||
#:«مستند، در اين وجوب، ثبوت دين و ضرورى بودن و بداهت آن است، پس خود ضروريت دين، مكلف را به فحص از احكام شرعى وامىدارد تا در آنچه قطعا معصيت بودنش ثابت گرديده، واقع نشود و آنچه را به جا آوردنش واجب است، ترك نكند. | #:«مستند، در اين وجوب، ثبوت دين و ضرورى بودن و بداهت آن است، پس خود ضروريت دين، مكلف را به فحص از احكام شرعى وامىدارد تا در آنچه قطعا معصيت بودنش ثابت گرديده، واقع نشود و آنچه را به جا آوردنش واجب است، ترك نكند. | ||
#:اين برانگيخته شدن مكلف، نتيجه درك اين مسئله است كه مخالفت با مولى، معصيت است و موجب عقاب و اطاعتش واجب است و باعث ثواب و باب اطاعت موالى، امرى عقلايى است و انسان، عاقل است و به مقتضاى ناموس هدايت، بر امر مزبور سرشته شده است. | #:اين برانگيخته شدن مكلف، نتيجه درك اين مسئله است كه مخالفت با مولى، معصيت است و موجب عقاب و اطاعتش واجب است و باعث ثواب و باب اطاعت موالى، امرى عقلايى است و انسان، عاقل است و به مقتضاى ناموس هدايت، بر امر مزبور سرشته شده است. | ||
#:استدلال با وجوب تعلم، براى اثبات وجوب ياد شده، ضعيف است، زيرا وجوب تعلم كه خود يكى از مسائل دين است، چگونه مىتواند دليلى بر فحص از دين باشد؟ | #:استدلال با وجوب تعلم، براى اثبات وجوب ياد شده، ضعيف است، زيرا وجوب تعلم كه خود يكى از مسائل دين است، چگونه مىتواند دليلى بر فحص از دين باشد؟ | ||
#:حاصل آنچه ما ذكر كرديم اين است كه مكلف عاقل، قبول دارد كه پس از ثبوت شريعت اسلام، مىبايست نسبت به اتيان واجبات و ترك مناهى، اطمينان خاطر حاصل نمود و مقتضاى عالم بودن او به مكلف بودنش به اوامر و نواهى پيامبر، وجوب رجوع به كتاب و سنت و آموختن احكام از ين دو منبع است، حال يا شخصا يا با تقليد و يا با احتياط. | #:حاصل آنچه ما ذكر كرديم اين است كه مكلف عاقل، قبول دارد كه پس از ثبوت شريعت اسلام، مىبايست نسبت به اتيان واجبات و ترك مناهى، اطمينان خاطر حاصل نمود و مقتضاى عالم بودن او به مكلف بودنش به اوامر و نواهى پيامبر، وجوب رجوع به كتاب و سنت و آموختن احكام از ين دو منبع است، حال يا شخصا يا با تقليد و يا با احتياط. | ||
#:[[حکیم، محسن|مرحوم حكيم]]، در كتاب «[[مستمسك العروة الوثقی|المستمسك]]» براى اثبات وجوب مزبور، با قاعده وجوب دفع ضرر محتمل يا وجوب شكر منعم استدلال كرده است، ولى اولا: اين، به ادله كلامى شبيهتر است؛ ثانيا: شكر منعم، متوقف بر شناخت منعم است و...» | #:[[حکیم، سید محسن|مرحوم حكيم]]، در كتاب «[[مستمسك العروة الوثقی|المستمسك]]» براى اثبات وجوب مزبور، با قاعده وجوب دفع ضرر محتمل يا وجوب شكر منعم استدلال كرده است، ولى اولا: اين، به ادله كلامى شبيهتر است؛ ثانيا: شكر منعم، متوقف بر شناخت منعم است و...» | ||
#در آخرين مسئله، در تحليل اين فتواى [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|صاحب عروه]]: «ظن به اينكه فتواى مجتهد فلان طور است، در جواز عمل كافى نيست؛ مگر اينكه اين ظن، از ظاهر لفظ وى بهگونه شفاهى يا لفظ ناقل فتواى او يا الفاظ رساله وى حاصل شود»، مىگويد: «اين، بدان جهت است كه كه ظن، لا يغنى من الحق شيئا، پس در هيچ موردى حجت نيست. اينكه مصنف فرمود: «مگر اينكه اين ظن از ظاهر لفظ...»، ظهور در اين دارد كه ظن حاصل از ظاهر لفظ وى، در جواز عمل كافى است، ولى اين درست نيست، زيرا ظهور، گر چه از نظر عقلاء حجتى مسلم است، اما اين، نه از باب ظن، بلكه از باب اين است كه ظهور، به منزله علم عادى است».<ref>تحلیل العروةالوثقی،راضی بن محمد حسین | #در آخرين مسئله، در تحليل اين فتواى [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|صاحب عروه]]: «ظن به اينكه فتواى مجتهد فلان طور است، در جواز عمل كافى نيست؛ مگر اينكه اين ظن، از ظاهر لفظ وى بهگونه شفاهى يا لفظ ناقل فتواى او يا الفاظ رساله وى حاصل شود»، مىگويد: «اين، بدان جهت است كه كه ظن، لا يغنى من الحق شيئا، پس در هيچ موردى حجت نيست. اينكه مصنف فرمود: «مگر اينكه اين ظن از ظاهر لفظ...»، ظهور در اين دارد كه ظن حاصل از ظاهر لفظ وى، در جواز عمل كافى است، ولى اين درست نيست، زيرا ظهور، گر چه از نظر عقلاء حجتى مسلم است، اما اين، نه از باب ظن، بلكه از باب اين است كه ظهور، به منزله علم عادى است».<ref>تحلیل العروةالوثقی،راضی بن محمد حسین تبریزی،ج۱، ص۴۷۰</ref> | ||
ايشان، در بخشى از كتاب، روايات دال بر جواز اجتهاد را ذكر مىنمايد كه از آن جمله مىتوان به روايات ذيل اشاره نمود: | ايشان، در بخشى از كتاب، روايات دال بر جواز اجتهاد را ذكر مىنمايد كه از آن جمله مىتوان به روايات ذيل اشاره نمود: | ||
خط ۵۷: | خط ۶۰: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۶۸: | خط ۷۳: | ||
[[رده: فقه مذاهب]] | [[رده: فقه مذاهب]] | ||
[[رده: فقه شیعه]] | [[رده: فقه شیعه]] | ||