۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مىگويد: اصوليان در اين مساله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفتهاند و اين از كلام شيخ ظاهر مىشود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كردهاند و اين قول به واقع نزديكتر است. | 6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مىگويد: اصوليان در اين مساله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفتهاند و اين از كلام شيخ ظاهر مىشود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كردهاند و اين قول به واقع نزديكتر است. | ||
7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مىفرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مىشود به همان گونهاى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مولف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و شيخ مفيد در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است. | 7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مىفرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مىشود به همان گونهاى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مولف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و [[شيخ مفيد]] در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است. | ||
8- به نظر مولف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مىكند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مىشود و با انجام يك فرد، صدق مىكند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مىگويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مىكند زيرا دوام مستلزم فوريّت است. | 8- به نظر مولف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مىكند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مىشود و با انجام يك فرد، صدق مىكند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مىگويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مىكند زيرا دوام مستلزم فوريّت است. |
ویرایش