تبلیغ در قرآن

    از ویکی‌نور
    تبلیغ در قرآن
    تبلیغ در قرآن
    پدیدآورانالهامی‌نیا، علی‌اصغر (نويسنده)
    ناشرسپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقيه، پژوهشکده تحقيقات اسلامی
    مکان نشرقم - ایران
    چاپ1
    موضوعاسلام - تبلیغات قرآن - تبلیغات
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏11‎‏/‎‏62‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏7‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    تبليغ در قرآن، اثر فارسى على‌اصغر الهامى‌نيا، در تفسير موضوعى است. نويسنده، با استمداد از آيات قرآن و تفسير روايى آن‌ها، راهكار «تبليغ در قرآن» را راهيابى كرده و در پى آن است تا بدين وسيله، به تبليغ پيام جان‌بخش اسلام، خدمت نمايد.[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه مركز تحقيقات اسلامى آغاز و مطالب در چهار فصل، تنظيم شده است.

    نويسنده در ابتدا به بررسى لغوى و اصطلاحى واژه «تبليغ» پرداخته و در ادامه، اركان تبليغ، شيوه پيام‌گزارى و اصول تبليغ را مورد مطالعه و بحث قرار داده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن اشاره به بى‌نظير بودن سخن خداوند از نظر فصاحت، بلاغت، متانت، عمق و استحكام، به اين نكته اشاره گرديده كه اين كتاب سترگ، همان‌گونه كه آخرين پيام الهى به بشريت بوده و خود «بلاغ مبين» است، عالى‌ترين روش تبليغ عملى را نيز از راه‌هاى گوناگون، به پيروان خويش مى‌آموزد و امكان ندارد كتابى جز قرآن، بهترين راه پرستش، نيايش، خودسازى، خداخواهى، خداخوانى و دعوت به‌سوى خدا را به انسان‌ها بياموزد.[۲]

    در فصل اول كه به كليات اختصاص يافته است، در ابتدا به واژه‌شناسى تبليغ از نظر لغت و اصطلاح پرداخته شده، ضمن بررسى واژه‌هاى معادل آن نظير «دعوت»، «دعايه» و «اعلام»، به ضرورت تبليغ، جايگاه آن، نقش تبليغ در تكامل جامعه بشرى و اهداف تبليغات دينى، اشاره گرديده است.[۳]

    نويسنده، معتقد است حضور گسترده و همه‌جانبه تبليغات در زندگى بشر، ملموس و انكارناپذير شده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان ادعا نمود امروزه تبليغات، نقشى حياتى به عهده دارد كه اگر ايفا نشود، روند زندگى دچار بحران خواهد شد. به نظر وى، با توجه به اهميت و اصالت بعد روحى - روانى انسان، حضور تبليغات دينى نيز از ضرورت ويژه‌اى برخوردار مى‌گردد كه در اين فصل، به توضيح برخى از آن‌ها پرداخته شده است از جمله: فرمان عقل، نوع‌دوستى، ارزش بودن تبليغ، جاويد و جهانى بودن اسلام و خنثى‌سازى تبليغات دشمن.[۴]

    وى بر اين باور است كه بررسى ساختار روحى و بافت اجتماعى انسان‌ها نشان مى‌دهد كه عامل اصلى تكامل جامعه بشرى، چيزى جز عنصر ارزنده تبليغ نيست و هيچ عاملى جايگزين آن نخواهد گرديد.[۵]

    در عمليات پيام‌رسانى، عناصر گوناگونى دست به دست يكديگر مى‌دهند تا پيام از مبدأ به مخاطب، ابلاغ شود. اين عناصر گرچه نقشى حائز اهميت را ايفا مى‌كنند، ولى به نظر نويسنده، همه از يك درجه اهميت برخوردار نيستند، بلكه برخى نقش اساسى و اصلى را بر عهده دارند كه با فقدان آنها عمليات بسامان نمى‌رسد. وى اين عناصر را اركان تبليغ ناميده و در سه بخش زير، به توضيح آن‌ها پرداخته است:

    1. پيام: از لحاظ مبدأ و ماهيت، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده، مبدأ پيام را اوّلين ركن تبليغ دانسته و معتقد است كه در موفقيت پيام‌رسانى نيز اين ركن، نقش اوّل و اساسى را بر عهده دارد و پس از شناخت آن، ماهيت و چيستىِ پيام نظر مخاطب را به خود جلب كرده و در گام بعدى او را به «اهداف پيام» نزديك مى‌سازد؛ به شرطى كه از شرايط، ويژگى‌ها، محتوا و كارآيى لازم برخوردار باشد.[۶]
      به نظر نويسنده، محتواى هر پيام، ارتباط مستقيم با مبدأ آن دارد و در واقع، اين منويات، خواسته‌ها، اهداف، آرمان و اراده مبدأ است كه پيام را ابداع و ارسال كرده است و به همين دليل تحت تأثير دانش، توان و جايگاه مبدأ در جهان هستى و صفات و خصوصيات او قرار مى‌گيرد و مى‌تواند آيينه تمام‌نماى مبدأ خويش باشد و از درايت و عقل و انديشه او خبر دهد.[۷]
      وى بر اين باور است كه چون پيام الهى از بهترين مبدأ صادر شده و از برترين محتوا برخوردار است، به‌طور طبيعى، داراى ويژگى‌هاى متعدّدى است كه آن را از ديگر پيام‌ها ممتاز گردانيده است كه اهم آن‌ها، عبارتند از: حق بودن، ترديدبردار نبودن، متين و مبين بودن، جامع و كامل بودن و جاويد و جهانى بودن.[۸]
    2. پيام‌گزار: به نظر نويسنده، با توجه به جايگاه رفيع و نقش ارزنده‌اى كه مبلّغان الهى در راهنمايى قافله بشرى بر عهده دارند، وظيفه خطير و پراهميت آن‌ها ايجاب مى‌كند كه از شايستگى و برازندگى خاصّى نيز برخوردار باشند تا بتوانند به‌نحو احسن، رسالت خويش را به انجام رسانند و به اهداف ارزشمند پيام‌گزارى نائل آيند. وى در اين بخش، به توضيح برخى از شرايط و ويژگى‌هايى كه وجود آن‌ها در پيام‌گزاران الهى ضرورى است و نبود يا كمبود هريك از آن‌ها، به كارايى پيام‌رسانى زيان مى‌رساند، پرداخته است كه عبارتند از: آگاهى و بصيرت؛ ايمان به هدف و پيام؛ اخلاص؛ نصيحت و امانت؛ شرح صدر؛ هماهنگى كردار و گفتار؛ تسليم در برابر حق؛ صبر و استقامت؛ صلابت و شجاعت و فروتنى و برخورد خوش.[۹]
    3. پيام‌گيرنده: با نبود او، تبليغ و پيام‌رسانى معنى نخواهد داشت و اگر مبلّغ، مخاطبى نيابد و با او ارتباطى برقرار نسازد، بدين معناست كه تبليغى صورت نگرفته و مبلّغ، كارى انجام نداده است.[۱۰]

    در فصل سوم، در سه بخش زير، شيوه پيام‌گزارى، مورد مطالعه و بحث قرار گرفته است:

    1. راه‌ها: مبلّغ، در برابر مخاطبان گوناگونى قرار خواهد گرفت و بايد براى ارشاد و هدايت آن‌ها، راه مناسبى در پيش گيرد و آنان را به‌تناسب روحيه‌اى كه دارند، به‌نحوى فراخوانى كند؛ حكمت، موعظه، جدال و خطابه راه‌هاى متعارفى است كه پيش روى مبلّغ قرار داشته و نويسنده در اين بخش، به تبيين آن‌ها پرداخته است.[۱۱]
    2. روش‌ها: عبارتند از: تدرّج، تكرار، همراهى، تداعى معانى و الگودهى.[۱۲]
    3. ابزار: نويسنده، معتقد است سود جستن از ابزار و وسايل مناسب، سومين ركن پيام‌گزارى را پس از راه‌ها و روش‌ها تشكيل مى‌دهد و پيام‌گزار نمى‌تواند از آن غافل باشد، بلكه بدون ابزار، كار بسامان نمى‌رسد.[۱۳]

    در آخرين فصل، به برخى ديگر از مسائلى كه بايد در عمليات پيام‌رسانى دينى، مورد توجه قرار گرفته تا تبليغ كارآمد و پرثمر گردد، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ مسائلى كه جنبه راهبردى و كليدى داشته و نبود يا كمبود هريك از آن‌ها در روند تبليغ، خلل ايجاد خواهد كرد. اين مسائل عبارتند از: مرزناپذيرى، اصول‌گرايى، موازنه و مبارزه با خرافات.[۱۴]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص14
    2. مقدمه، ص14
    3. متن كتاب، ص17
    4. همان، ص20
    5. همان، ص29
    6. همان، ص48
    7. همان، ص49
    8. همان، ص51
    9. همان، ص74
    10. همان، ص139
    11. همان، ص161
    12. همان، ص179
    13. همان، ص205
    14. همان، ص229

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.