۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'نقطذارى' به 'نقطهگذارى') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نویسنده در مقدمه چاپ دوم يادآور شده است كه: چاپ اوّل تاريخ مذهبى قم (مجلّد اول از مجلّدات پنجگانه تاريخ جامع قم) در سال 1350ش انتشار يافت، در اين فاصله، با همه ابراز علاقهاى كه نسبت به تجديد چاپ آن مىشد، براى انجام اين منظور فرصتى پيش نمىآمد تا سال گذشته (1376ش) توفيق رفيق گرديد و مجالى بهدست آمد و به مقدّمات كار پرداخته شد: نخست اغلاط فراوان چاپ اوّل را از جهات مختلف، تصحيح كرد، آنگاه درصدد تكميل مطالب آن برآمد و در اين زمينه، موارد بسيارى در ارتباط با تاريخ مذهبى كه در چاپ اوّل از آن غفلت شده يا به آن دست نيافته بود، بر مطالب كتاب افزود، ديگر اينكه شماره تصاوير كتاب را كه در چاپ اوّل بر 48 تصوير بالغ مىشد تا يكصد و دوازده تصوير بالا برد كه به نقل گوستاو لوبون نویسنده شهير فرانسوى در مقدمه تاريخ تمدن عرب، گاهى يك تصوير به اندازه يكصد صفحه كتاب، گويايى دارد، وى پس از نقل آن سخن، خود مىگويد: بلكه از يكصد كتاب. همچنين، در مرغوبى و كيفيت چاپ و زيبايى خط و از جهت ضوابط و | #نویسنده در مقدمه چاپ دوم يادآور شده است كه: چاپ اوّل تاريخ مذهبى قم (مجلّد اول از مجلّدات پنجگانه تاريخ جامع قم) در سال 1350ش انتشار يافت، در اين فاصله، با همه ابراز علاقهاى كه نسبت به تجديد چاپ آن مىشد، براى انجام اين منظور فرصتى پيش نمىآمد تا سال گذشته (1376ش) توفيق رفيق گرديد و مجالى بهدست آمد و به مقدّمات كار پرداخته شد: نخست اغلاط فراوان چاپ اوّل را از جهات مختلف، تصحيح كرد، آنگاه درصدد تكميل مطالب آن برآمد و در اين زمينه، موارد بسيارى در ارتباط با تاريخ مذهبى كه در چاپ اوّل از آن غفلت شده يا به آن دست نيافته بود، بر مطالب كتاب افزود، ديگر اينكه شماره تصاوير كتاب را كه در چاپ اوّل بر 48 تصوير بالغ مىشد تا يكصد و دوازده تصوير بالا برد كه به نقل گوستاو لوبون نویسنده شهير فرانسوى در مقدمه تاريخ تمدن عرب، گاهى يك تصوير به اندازه يكصد صفحه كتاب، گويايى دارد، وى پس از نقل آن سخن، خود مىگويد: بلكه از يكصد كتاب. همچنين، در مرغوبى و كيفيت چاپ و زيبايى خط و از جهت ضوابط و نقطهگذارى و جهات ديگر، دقّت كافى بهكار رفته است. همانطور كه ملاحظه مىشود، مطالب كتاب بر دو نوع است: نوع اول مطالبى است تحقيقى و مستند به اسناد معتبر و دست اول كه فهرست آنها در آخر كتاب آمده است، اين نوع قسمت عمدهاى از مندرجات كتاب را دربر مىگيرد. نوع دوم، شرح آداب و رسومى است كه از طرف مردم در مراسم مذهبى اعم از اعياد يا سوگوارىها انجام مىگردد كه قسمت عمدهاى از آنها، مشاهدات خود نویسنده اين سطور است، و بررسى اين نوع از نظر جامعهشناسان و محققان از اهميّت خاصّى برخوردار است. در اين قسمت نيز كوشش شده است، هريك از آن آداب و رسوم ريشهيابى شود و سابقه آن تا حدّ امكان بررسى گردد و به دست داده شود.<ref>مقدمه چاپ دوم، ص7- 8</ref> | ||
#بنا بر تحقيق نویسنده: علويان غير از قم و مازندران و ديلم به نواحى ديگر نيز مىرفتند... ولى به عللى كه در ذيل به آنها اشاره مىشود توجه آنان به قم -گذشته از ديلم و مازندران- بيشتر از نقاط ديگر بود. 1- قم براى آل على محلّ امنى بود و هيچ خطرى در اينجا آنان را تهديد نمىكرد، در صورتىكه در نواحى ديگر، گاهى خطراتى براى ايشان پيش مىآمد و اتفاق مىافتاد كه خونشان ريخته مىشد كه مىتوان مواردى از آن را در کتابها خواند يا از زبان مردم شنيد كه سينهبهسينه نقل شده است، امّا در قم و از طرف مردم قم چنين پيشآمدهایى براى علويان پيش نيامده است. 2- قم در زبان ائمّه اطهار(ع) همانطور كه خواهيم گفت آشيانه آل محمّد و پناهگاه ايشان خوانده شده است، اين را هم علويان مىدانستهاند و هم مردم قم، بنابراین آنان به آشيانه خود رومىآوردند و اينان در نگاهدارى و حمايتشان مىكوشيدند. 3- علويان در قرنهاى دوّم و سوّم، از ناحيه خلفاء سخت در زحمت و شكنجه بودند و بعضى از خلفاء از قبيل منصور دوانيقى و متوكّل، در دشمنى با آل على، افراط میكردند. آل على هم از هر فرصتى براى مبارزه با آل عباس، استفاده میكردند و با مخالفان و دشمنان آنان همدست مىشدند و چون شكست مىخوردند، به دنبال پناهگاهى مىگشتند و اين پناهگاه در درجه اول، ديلم و قم بود.<ref>متن كتاب، ص77- 78</ref> | #بنا بر تحقيق نویسنده: علويان غير از قم و مازندران و ديلم به نواحى ديگر نيز مىرفتند... ولى به عللى كه در ذيل به آنها اشاره مىشود توجه آنان به قم -گذشته از ديلم و مازندران- بيشتر از نقاط ديگر بود. 1- قم براى آل على محلّ امنى بود و هيچ خطرى در اينجا آنان را تهديد نمىكرد، در صورتىكه در نواحى ديگر، گاهى خطراتى براى ايشان پيش مىآمد و اتفاق مىافتاد كه خونشان ريخته مىشد كه مىتوان مواردى از آن را در کتابها خواند يا از زبان مردم شنيد كه سينهبهسينه نقل شده است، امّا در قم و از طرف مردم قم چنين پيشآمدهایى براى علويان پيش نيامده است. 2- قم در زبان ائمّه اطهار(ع) همانطور كه خواهيم گفت آشيانه آل محمّد و پناهگاه ايشان خوانده شده است، اين را هم علويان مىدانستهاند و هم مردم قم، بنابراین آنان به آشيانه خود رومىآوردند و اينان در نگاهدارى و حمايتشان مىكوشيدند. 3- علويان در قرنهاى دوّم و سوّم، از ناحيه خلفاء سخت در زحمت و شكنجه بودند و بعضى از خلفاء از قبيل منصور دوانيقى و متوكّل، در دشمنى با آل على، افراط میكردند. آل على هم از هر فرصتى براى مبارزه با آل عباس، استفاده میكردند و با مخالفان و دشمنان آنان همدست مىشدند و چون شكست مىخوردند، به دنبال پناهگاهى مىگشتند و اين پناهگاه در درجه اول، ديلم و قم بود.<ref>متن كتاب، ص77- 78</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه: در ميان امامزادگان، حضرت فاطمه معصومه(س) ممتاز است.... در «تاريخ قم» نيز احاديث متعدّد درباره آنحضرت و زيارت او آمده است، تا جائى كه نویسنده اطلاع دارد، درباره هيچيك از امامزادگان، اين تعداد روايت و با اين مضامين نقل نشده است. ديگر آنكه در مورد حضرت معصومه(ع) كه دختر بلافصل حضرت موسى بن جعفر(ع) و خواهر حضرت رضا(ع) و عمه امام جواد(ع) و نيز در محلّ دفن وى كه همين محلّ فعلى است، از ابتدا تا به امروز، هيچكس كمترين ترديدى، نكرده و هيچگونه اختلافى در آن نبوده است.<ref>همان، ص105- 106</ref> | #نویسنده يادآور شده است كه: در ميان امامزادگان، حضرت فاطمه معصومه(س) ممتاز است.... در «تاريخ قم» نيز احاديث متعدّد درباره آنحضرت و زيارت او آمده است، تا جائى كه نویسنده اطلاع دارد، درباره هيچيك از امامزادگان، اين تعداد روايت و با اين مضامين نقل نشده است. ديگر آنكه در مورد حضرت معصومه(ع) كه دختر بلافصل حضرت موسى بن جعفر(ع) و خواهر حضرت رضا(ع) و عمه امام جواد(ع) و نيز در محلّ دفن وى كه همين محلّ فعلى است، از ابتدا تا به امروز، هيچكس كمترين ترديدى، نكرده و هيچگونه اختلافى در آن نبوده است.<ref>همان، ص105- 106</ref> |
ویرایش