تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'طبيعي' به 'طبیعی'
جز (جایگزینی متن - 'طبيعي' به 'طبیعی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۷: خط ۶۷:
در ابتداى بخش اول كتاب كه پيرامون مراكز مهم علوم مقارن ظهور اسلام است چنين مى‌خوانيم: علوم عقلى در تمدن اسلامى كه در اين كتاب مورد بحث و مطالعه است از آميزش اطلاعات و آثار علمى چند قوم و اختلاط تمدنهاى يونانى و ايرانى و هندى و عربى پديد آمد و در اين امر بيش از همه ايرانيان و سريانيان و گروهى از مترجمان و ناقلان مسيحى و صائبى و هندى و نبطى شركت داشتند و به يارى آنانست كه بنياد علوم درخشان اسلامى نهاده شد.<ref>متن كتاب، ص 1</ref>
در ابتداى بخش اول كتاب كه پيرامون مراكز مهم علوم مقارن ظهور اسلام است چنين مى‌خوانيم: علوم عقلى در تمدن اسلامى كه در اين كتاب مورد بحث و مطالعه است از آميزش اطلاعات و آثار علمى چند قوم و اختلاط تمدنهاى يونانى و ايرانى و هندى و عربى پديد آمد و در اين امر بيش از همه ايرانيان و سريانيان و گروهى از مترجمان و ناقلان مسيحى و صائبى و هندى و نبطى شركت داشتند و به يارى آنانست كه بنياد علوم درخشان اسلامى نهاده شد.<ref>متن كتاب، ص 1</ref>


در بخش دوم، ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى در ضمن دوازده عنوان مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه نهضت واقعى در امر ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى از اواسط قرن دوم هجرى آغاز شده و اگر هم در دوره امويان كارى در اين باب شده باشد ناقص و دور از اهميت بوده است. ترجمه كتب در تمدن اسلامى در آغاز مقصور بر كتب طب و نجوم بود و اندكى بعد... و با سرعتى عجيب از اواسط قرن دوم تا اواخر قرن چهارم بسيارى از كتب طب و تشريح و داروشناسى و فلسفه و نجوم و طبيعيات و كيميا و رياضيات و فلاحت و نظاير آنها مستقيماً به عربى و يا نخست به سريانى و سپس به عربى ترجمه شد. تقدم در ترجمه همه اين كتب با دو قوم ايرانى و سريانى است و از مابقى اگر اقدامى در اين باب شده باشد چندان نيست كه به شمار آيد و با زحمات اين دو قوم سنجيده شود.<ref>همان، ص 50-51</ref>
در بخش دوم، ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى در ضمن دوازده عنوان مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه نهضت واقعى در امر ترجمه و نقل علوم در تمدن اسلامى از اواسط قرن دوم هجرى آغاز شده و اگر هم در دوره امويان كارى در اين باب شده باشد ناقص و دور از اهميت بوده است. ترجمه كتب در تمدن اسلامى در آغاز مقصور بر كتب طب و نجوم بود و اندكى بعد... و با سرعتى عجيب از اواسط قرن دوم تا اواخر قرن چهارم بسيارى از كتب طب و تشريح و داروشناسى و فلسفه و نجوم و طبیعیات و كيميا و رياضيات و فلاحت و نظاير آنها مستقيماً به عربى و يا نخست به سريانى و سپس به عربى ترجمه شد. تقدم در ترجمه همه اين كتب با دو قوم ايرانى و سريانى است و از مابقى اگر اقدامى در اين باب شده باشد چندان نيست كه به شمار آيد و با زحمات اين دو قوم سنجيده شود.<ref>همان، ص 50-51</ref>


علوم عقلى در تمدن اسلامى، عنوان بخش سوم كتاب را تشكيل مى‌دهد. مؤلف قسمتى از اين بخش كتاب با اشاره به حدود استفاده مسلمين از علوم عقلى خاطر نشان مى‌كند كه اهميت عمده مسلمين و فايده بزرگ كار آنان در تشكيل حوزه علمى اسلامى، نگاه داشتن ترجمه‌هاى متعددى است از آثار دانشمندان يونانى و اسكندرانى كه اصل غالب آنها از ميان رفته و اروپائيان بعداً بوسيله ترجمه‌هاى لاتينى كه از ترجمه‌هاى عربى آن آثار صورت گرفت از وجود آنها آگهى يافته و در دوره اسكولاستيك و رنسانس به يارى آنها علوم يونانى را مورد تحقيق و مطالعه قرار داده‌اند. ديگر از وجوه اهميت آنان التقاطى است كه با دست يافتن بر منابع مختلف يونانى و اسكندرانى و هندى و ايرانى و نبطى از اطلاعات اين اقوام كرده و آنها را بر بعضى مطالعات جديد خود افزوده و از اين طريق به سهم خود سبب تكاملى در علوم شده‌اند.<ref>همان، ص 125-126</ref>
علوم عقلى در تمدن اسلامى، عنوان بخش سوم كتاب را تشكيل مى‌دهد. مؤلف قسمتى از اين بخش كتاب با اشاره به حدود استفاده مسلمين از علوم عقلى خاطر نشان مى‌كند كه اهميت عمده مسلمين و فايده بزرگ كار آنان در تشكيل حوزه علمى اسلامى، نگاه داشتن ترجمه‌هاى متعددى است از آثار دانشمندان يونانى و اسكندرانى كه اصل غالب آنها از ميان رفته و اروپائيان بعداً بوسيله ترجمه‌هاى لاتينى كه از ترجمه‌هاى عربى آن آثار صورت گرفت از وجود آنها آگهى يافته و در دوره اسكولاستيك و رنسانس به يارى آنها علوم يونانى را مورد تحقيق و مطالعه قرار داده‌اند. ديگر از وجوه اهميت آنان التقاطى است كه با دست يافتن بر منابع مختلف يونانى و اسكندرانى و هندى و ايرانى و نبطى از اطلاعات اين اقوام كرده و آنها را بر بعضى مطالعات جديد خود افزوده و از اين طريق به سهم خود سبب تكاملى در علوم شده‌اند.<ref>همان، ص 125-126</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش