تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ↵[[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [['
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ↵[[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [[')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =
| چاپ =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =35341
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02222
| کتابخوان همراه نور =02222
| کد پدیدآور =1043
| کد پدیدآور =1043
| پس از =
| پس از =
خط ۲۷: خط ۲۸:
}}
}}
   
   
'''تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی'''، تألیف [[بکری، محمد معصوم |سید محمدمعصوم بکری]]، تاریخ محلی سند در شبه‎قاره هند می‎باشد که توسط [[داود پوته، عمر بن محمد|عمر بن محمد داودپوته]] تصحیح شده است.
'''تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی'''، تألیف [[بکری، محمد معصوم |سید محمدمعصوم بکری]]، تاریخ محلی سند در شبه‌قاره هند می‌باشد که توسط [[داود پوته، عمر بن محمد|عمر بن محمد داودپوته]] تصحیح شده است.


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
چنان‎که از متن کتاب برمی‌آید، نویسنده کتاب را برای حکام زمانه و از سر حب وطن ننوشته و چنان‎که خود گفته: «مدتی است که در خاطر فاتر این معنی خطور می‌کرده که شمه‌ای از وقایع فتح و احوال حکام سند در قید کتابت درآورد و تتبع آثار و تفحص اخبار نموده، مجموعه‌ای سازد... تا در این ایام که قره عینی و ثمره فوادی میربزرگ باعث تحریر و تألیف و سبب تسویه و تصنیف این نمقه گردیده، علت غایی این وثیقه گشت»، این اثر را برای فرزند نگاشت تا دانش و تجربیات خود را در اختیارش قرار دهد<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص94</ref>.
چنان‌که از متن کتاب برمی‌آید، نویسنده کتاب را برای حکام زمانه و از سر حب وطن ننوشته و چنان‌که خود گفته: «مدتی است که در خاطر فاتر این معنی خطور می‌کرده که شمه‌ای از وقایع فتح و احوال حکام سند در قید کتابت درآورد و تتبع آثار و تفحص اخبار نموده، مجموعه‌ای سازد... تا در این ایام که قره عینی و ثمره فوادی میربزرگ باعث تحریر و تألیف و سبب تسویه و تصنیف این نمقه گردیده، علت غایی این وثیقه گشت»، این اثر را برای فرزند نگاشت تا دانش و تجربیات خود را در اختیارش قرار دهد<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص94</ref>.


==ا‎همیت کتاب==
==ا‎همیت کتاب==
این اولین کتابی است که بعد از «چچ‎نامه» راجع‎ به تاریخ سند تألیف شده است و حاوی مطالب تاریخی از ابتدای دوره اسلام تا زمان فتح سند به دست اکبرشاه می‎باشد. مؤلف اثر، در جنگی که منجر به فتح سند شد، همراه خان ‎خانان بوده و از لحاظ خانواده‌های ارغون و ترخان، این کتاب از همه آثار موجود مهم‎تر است؛ چون اطلاعاتی که در تاریخ معصومی راجع به این دو خانواده آمده، در هیچ کتاب دیگری مفصل‎تر از اثر مذکور نمی‎باشد و حتی ابتدای احوال ارغونیان این‎چنین در تألیفی دیگر ضبط نشده و نیز هرچه در مآثر رحیمی درباره سند آمده، از این کتاب گرفته شده، بلکه اکثر مطالب عینا از آن نقل شده است.<ref>همان</ref>.
این اولین کتابی است که بعد از «چچ‎نامه» راجع‎ به تاریخ سند تألیف شده است و حاوی مطالب تاریخی از ابتدای دوره اسلام تا زمان فتح سند به دست اکبرشاه می‌باشد. مؤلف اثر، در جنگی که منجر به فتح سند شد، همراه خان ‎خانان بوده و از لحاظ خانواده‌های ارغون و ترخان، این کتاب از همه آثار موجود مهم‎تر است؛ چون اطلاعاتی که در تاریخ معصومی راجع به این دو خانواده آمده، در هیچ کتاب دیگری مفصل‌تر از اثر مذکور نمی‌باشد و حتی ابتدای احوال ارغونیان این‎چنین در تألیفی دیگر ضبط نشده و نیز هرچه در مآثر رحیمی درباره سند آمده، از این کتاب گرفته شده، بلکه اکثر مطالب عینا از آن نقل شده است.<ref>همان</ref>.


==تاریخ نگارش==
==تاریخ نگارش==
خط ۴۱: خط ۴۲:
کتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز و مطالب در چهار جزء، تنظیم شده است.
کتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز و مطالب در چهار جزء، تنظیم شده است.


شیوه نگارش کتاب بسیار ساده، سلیس و روان است و با توجه به اینکه نویسنده خود شاعری زبردست بوده و با روش‎های کتابت آشنا بود، اما کتاب خود را از تکلفات شاعرانه مصون داشته است. به همین دلیل اثر او دارای ارزش ادبی زیادی است و یکی از متون متین و دلنشین فارسی بشمار می‌رود. جملاتش محکم و انشایش عاری از پیچیدگی است. یکی از خصائص سبک انشای آن آوردن کلمات و جمل مترادف و به‎کار بردن آیات، احادیث، اشعار و آراستن عبارات به صنایع بدیعی از قبیل تشبیهات، مجازات و استعارات است. بااین‎همه در آن حد اعتدال مراعات شده و از حدود لطافت، بلاغت و فصاحت خارج نشده است. فقط در بعضی موارد مانند مقدمه و تثبیت عناوین در آن نثر مسجع به‎کار رفته است و بقیه متن از قید تصنعات و تکلفات منشیانه آزاد و بسیار روان است<ref>ر.ک: همان، ص96-‎97</ref>.
شیوه نگارش کتاب بسیار ساده، سلیس و روان است و با توجه به اینکه نویسنده خود شاعری زبردست بوده و با روش‌های کتابت آشنا بود، اما کتاب خود را از تکلفات شاعرانه مصون داشته است. به همین دلیل اثر او دارای ارزش ادبی زیادی است و یکی از متون متین و دلنشین فارسی بشمار می‌رود. جملاتش محکم و انشایش عاری از پیچیدگی است. یکی از خصائص سبک انشای آن آوردن کلمات و جمل مترادف و به‌کار بردن آیات، احادیث، اشعار و آراستن عبارات به صنایع بدیعی از قبیل تشبیهات، مجازات و استعارات است. بااین‌همه در آن حد اعتدال مراعات شده و از حدود لطافت، بلاغت و فصاحت خارج نشده است. فقط در بعضی موارد مانند مقدمه و تثبیت عناوین در آن نثر مسجع به‌کار رفته است و بقیه متن از قید تصنعات و تکلفات منشیانه آزاد و بسیار روان است<ref>ر.ک: همان، ص96-‎97</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه مصحح، ابتدا توضیحاتی پیرامون کتاب حاضر ارائه گردیده و سپس به شرح حال مؤلف، پرداخته شده<ref>مقدمه اول، صفحه ح - ‎لج</ref> و در مقدمه مؤلف، به موضوع اجزای کتاب، اشاره گردیده است.<ref>مقدمه مؤلف، ص3</ref>.
در مقدمه مصحح، ابتدا توضیحاتی پیرامون کتاب حاضر ارائه گردیده و سپس به شرح حال مؤلف، پرداخته شده<ref>مقدمه اول، صفحه ح - ‎لج</ref> و در مقدمه مؤلف، به موضوع اجزای کتاب، اشاره گردیده است.<ref>مقدمه مؤلف، ص3</ref>.


از کتاب حاضر، اطلاعات منحصربه‎فرد و گران‎بهایی در زمینه پیشینه آنجا [سند] به ‎دست می‌آید؛ چنان‎که بیشتر تاریخ‎نویسانی که پس از وی درباره این سرزمین نوشته‌اند، بی‌تردید از کتاب میرمعصوم به‌عنوان منبع اول بهره برده و مطالب زیادی را عینا از آن نقل نموده‌اند<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص97</ref>.
از کتاب حاضر، اطلاعات منحصربه‎فرد و گران‌بهایی در زمینه پیشینه آنجا [سند] به ‎دست می‌آید؛ چنان‌که بیشتر تاریخ‌نویسانی که پس از وی درباره این سرزمین نوشته‌اند، بی‌تردید از کتاب میرمعصوم به‌عنوان منبع اول بهره برده و مطالب زیادی را عینا از آن نقل نموده‌اند<ref>ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص97</ref>.


آنچه در عمده مطالب چهار جزء کتاب مشهود است، این است که نویسنده در درجه اول به مسائل سیاسی و نظامی پرداخته است و تنها در یک جزء (جزءسوم) به مسائل فرهنگی، به‌ویژه معرفی علما و اندیشمندان، سادات و مشایخ، قضات و فضلا، شعرا و ادبا می‌پردازد و در تمام اثر، مسائل اجتماعی، اقتصادی و عمرانی، موردی قابل اعتنا یافت نمی‌شود. در واقع جزء سوم یک فرهنگ‎نامه محلی از رجال و مشاهیر سند می‎باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.
آنچه در عمده مطالب چهار جزء کتاب مشهود است، این است که نویسنده در درجه اول به مسائل سیاسی و نظامی پرداخته است و تنها در یک جزء (جزءسوم) به مسائل فرهنگی، به‌ویژه معرفی علما و اندیشمندان، سادات و مشایخ، قضات و فضلا، شعرا و ادبا می‌پردازد و در تمام اثر، مسائل اجتماعی، اقتصادی و عمرانی، موردی قابل اعتنا یافت نمی‌شود. در واقع جزء سوم یک فرهنگ‎نامه محلی از رجال و مشاهیر سند می‌باشد<ref>ر.ک: همان</ref>.


در جزء اول اثر، بیشتر نقل قول‎ها از کتاب‌های قبلی در باب سند از جمله «چچ‎نامه» سند است. در ابتدای این جزء که مقدماتی در زمینه ورود اسلام به شبه‎قاره است، به دولت هند و مذهب داهر بن چچ قبل از ورود محمد بن قاسم پرداخته و علل ورود سپاه اموی در سال ٩٢ق را مورد بررسی قرار داده و به فتوحات در مناطقی مانند سیوستان، الور، ملتان، دیبالپور، قنوج و مکران اشاره داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
در جزء اول اثر، بیشتر نقل قول‎ها از کتاب‌های قبلی در باب سند از جمله «چچ‎نامه» سند است. در ابتدای این جزء که مقدماتی در زمینه ورود اسلام به شبه‌قاره است، به دولت هند و مذهب داهر بن چچ قبل از ورود محمد بن قاسم پرداخته و علل ورود سپاه اموی در سال ٩٢ق را مورد بررسی قرار داده و به فتوحات در مناطقی مانند سیوستان، الور، ملتان، دیبالپور، قنوج و مکران اشاره داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


از جمله اشتباهاتی که در این جزء و در چند موضع به چشم می‌آید، به‎جای دمشق، مرکز خلافت اموی، سخن از دارالسلام بغداد است که در آن زمان به وجود نیامده بود و بیش از نیم قرن پس از ولید و در زمان منصور عباسی و به سال ١٤٥ق، بنیان گذاشته شده است.<ref>همان، ص98</ref>.
از جمله اشتباهاتی که در این جزء و در چند موضع به چشم می‌آید، به‌جای دمشق، مرکز خلافت اموی، سخن از دارالسلام بغداد است که در آن زمان به وجود نیامده بود و بیش از نیم قرن پس از ولید و در زمان منصور عباسی و به سال ١٤٥ق، بنیان گذاشته شده است.<ref>همان، ص98</ref>.


جزء دوم نیز بیشتر بر محورهای سیاسی و سلسله‌های حکومتی است که در آن به‌صورت کوتاه از دوران غزنویان و انقراض آنان و سپس دولت غزنویان از جمله غیاث‎الدین و شهاب‎الدین و سپس گماشتگان او چون قطب‎الدین ایبک و اقدامات او مطالبی نقل شده است. در این جزء عمده نوشته‌ها در باب سلاطین دهلی است و گاهی نیز گریزی به وقایع و اتفاقات سیاسی و حکومتی سند داشته و یادی از ناصرالدین قباچه حاکم اوچه نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.
جزء دوم نیز بیشتر بر محورهای سیاسی و سلسله‌های حکومتی است که در آن به‌صورت کوتاه از دوران غزنویان و انقراض آنان و سپس دولت غزنویان از جمله غیاث‌الدین و شهاب‌الدین و سپس گماشتگان او چون قطب‌الدین ایبک و اقدامات او مطالبی نقل شده است. در این جزء عمده نوشته‌ها در باب سلاطین دهلی است و گاهی نیز گریزی به وقایع و اتفاقات سیاسی و حکومتی سند داشته و یادی از ناصرالدین قباچه حاکم اوچه نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


در سومین جزء کتاب هرچند عمده مطالب درباره حکام ارغونیه، به‌ویژه استیلای آنان بر سند است، اما قسمت‎هایی در باب قلمرو تیموریان هرات و نواحی تحت سلطه آنان از جمله بلخ، قندهار و کابل است و یا اتفاقات مربوط به برخی حوادث هم‎زمان با ابتدای صفویان در ایران (شاه اسماعیل اول) یا روی کار آمدن بابریان در هند و نیز تسلط شیرخان سوری بر همایون است. همچنین درگیری‎ها و محاربات امرای محلی در مناطق سند، ملتان و تهته و اقدامات نظامی ارغونیان، ترخانیان و محمودخان بهکری است.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.
در سومین جزء کتاب هرچند عمده مطالب درباره حکام ارغونیه، به‌ویژه استیلای آنان بر سند است، اما قسمت‎هایی در باب قلمرو تیموریان هرات و نواحی تحت سلطه آنان از جمله بلخ، قندهار و کابل است و یا اتفاقات مربوط به برخی حوادث هم‎زمان با ابتدای صفویان در ایران (شاه اسماعیل اول) یا روی کار آمدن بابریان در هند و نیز تسلط شیرخان سوری بر همایون است. همچنین درگیری‌ها و محاربات امرای محلی در مناطق سند، ملتان و تهته و اقدامات نظامی ارغونیان، ترخانیان و محمودخان بهکری است.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.


قسمت سوم اثر، نسبت به دو بخش قبلی و نیز جزء آخر، از تنوع بیشتری برخوردار است؛ زیرا به غرائب و دیدنی‎های مناطقی از سند چون سیوی اشاره نموده و از وسعت نهال‎های پنبه، وجود حیات وحش از جمله مارهای گزنده و آب گوگرد مهلک آن یاد کرده و از مکانی تاریخی و زیارتی مانند کوه مکلی که از جمله قبرستان‎های مهم معنوی در سند و شبه‎قاره و مدفن بسیاری از عرفا، دانشمندان و سلاطین است، اخباری ارائه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص99-‎100</ref>.
قسمت سوم اثر، نسبت به دو بخش قبلی و نیز جزء آخر، از تنوع بیشتری برخوردار است؛ زیرا به غرائب و دیدنی‌های مناطقی از سند چون سیوی اشاره نموده و از وسعت نهال‎های پنبه، وجود حیات وحش از جمله مارهای گزنده و آب گوگرد مهلک آن یاد کرده و از مکانی تاریخی و زیارتی مانند کوه مکلی که از جمله قبرستان‌های مهم معنوی در سند و شبه‌قاره و مدفن بسیاری از عرفا، دانشمندان و سلاطین است، اخباری ارائه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص99-‎100</ref>.


در کنار اطلاعات شایان و ارزشمندی که در باب ارغونیان مانند امیر ذوالنون و پسرش شاه‎بیگ آورده، هم‎زمانی و رؤیت حوادث و اتفاقات از سوی نویسنده، بر ارزش کار او افزوده است. از حکامی که هم‎زمان با ارغونیان در برخی مناطق سند از جمله بهکر و لنگان استیلا داشته، نام برده و اخباری در اختیار می‌گذارد؛ از جمله اینکه سلطان محمودخان بهکری را اصفهانی‌الاصل و از موضعی به نام خواسکان یا خراسان دانسته که باید همان خوراسگان اصفهان باشد. نویسنده از اجداد محمودخان و علل انتقال آنان به سند، مطالبی را عرضه کرده که قابل تأمل است.<ref>همان، ص100</ref>.
در کنار اطلاعات شایان و ارزشمندی که در باب ارغونیان مانند امیر ذوالنون و پسرش شاه‌بیگ آورده، هم‎زمانی و رؤیت حوادث و اتفاقات از سوی نویسنده، بر ارزش کار او افزوده است. از حکامی که هم‎زمان با ارغونیان در برخی مناطق سند از جمله بهکر و لنگان استیلا داشته، نام برده و اخباری در اختیار می‌گذارد؛ از جمله اینکه سلطان محمودخان بهکری را اصفهانی‌الاصل و از موضعی به نام خواسکان یا خراسان دانسته که باید همان خوراسگان اصفهان باشد. نویسنده از اجداد محمودخان و علل انتقال آنان به سند، مطالبی را عرضه کرده که قابل تأمل است.<ref>همان، ص100</ref>.


ورود و نفوذ تدریجی اروپائیان به هند و سند در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری که معصومی به آنها اطلاق فرنگی نموده، نشان می‌دهد که آنان در برخی درگیری‎های داخلی سند دخالت داشته‌اند<ref>همان</ref>.
ورود و نفوذ تدریجی اروپائیان به هند و سند در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری که معصومی به آنها اطلاق فرنگی نموده، نشان می‌دهد که آنان در برخی درگیری‌های داخلی سند دخالت داشته‌اند<ref>همان</ref>.


با استناد به جزء سوم کتاب، اقبال به مسائل فرهنگی در دوران ارغونیان و ترخانیان از ناحیه سلاطین، حکام و کارگزاران مشهود است؛ زیرا میرزا شاه حسن و شاه‎بیگ در مجالس علما شرکت می‌کردند و از دانش آنان بهره‎مند می‌شدند<ref>همان، ص101-‎102</ref>.
با استناد به جزء سوم کتاب، اقبال به مسائل فرهنگی در دوران ارغونیان و ترخانیان از ناحیه سلاطین، حکام و کارگزاران مشهود است؛ زیرا میرزا شاه حسن و شاه‌بیگ در مجالس علما شرکت می‌کردند و از دانش آنان بهره‌مند می‌شدند<ref>همان، ص101-‎102</ref>.


معصومی در جزء سوم و در سه قسمت دیگر به سادات، علما، مشایخ، قضات، فضلا و شعرای ادوار حاکمیت میرزا شاه حسن، میرزا عیسی‌خان و پسرش میرزا محمدباقی‌خان و سلطان محمود بهکری اشاره دارد که بسیاری از آنان در علوم دینی از جمله فقه، تفسیر و اخبار و نیز دانش‎های ادبی، به‌ویژه عربی و فارسی تبحر داشته و صاحب دیوان‎های شعر بوده یا منصب شیخ‎الاسلامی، افتا و قضاوت داشته‌اند و این نشانگر مطلوب بودن نسبی ایام مذکور از حیث رونق علمی و ادبی در سند و نواحی آن بوده است.<ref>همان، ص102</ref>.
معصومی در جزء سوم و در سه قسمت دیگر به سادات، علما، مشایخ، قضات، فضلا و شعرای ادوار حاکمیت میرزا شاه حسن، میرزا عیسی‌خان و پسرش میرزا محمدباقی‌خان و سلطان محمود بهکری اشاره دارد که بسیاری از آنان در علوم دینی از جمله فقه، تفسیر و اخبار و نیز دانش‌های ادبی، به‌ویژه عربی و فارسی تبحر داشته و صاحب دیوان‌های شعر بوده یا منصب شیخ‌الاسلامي، افتا و قضاوت داشته‌اند و این نشانگر مطلوب بودن نسبی ایام مذکور از حیث رونق علمی و ادبی در سند و نواحی آن بوده است.<ref>همان، ص102</ref>.


قسمت پایانی کتاب نسبت به سه جزء قبلی از حیث مطالب مختصرتر و دربرگیرنده اطلاعاتی است که نویسنده عمدتاً خود شاهد و ناظر آن بوده است؛ از جمله ورود سپاه اکبرشاه به سند و محاصره جانی‎بیگ، آخرین حاکم ترخانی سند و تسلیم وی پس از مدتی مقاومت که مربوط به سال ٩٩۶ق، است.<ref>همان</ref>.
قسمت پایانی کتاب نسبت به سه جزء قبلی از حیث مطالب مختصرتر و دربرگیرنده اطلاعاتی است که نویسنده عمدتاً خود شاهد و ناظر آن بوده است؛ از جمله ورود سپاه اکبرشاه به سند و محاصره جانی‌بیگ، آخرین حاکم ترخانی سند و تسلیم وی پس از مدتی مقاومت که مربوط به سال ٩٩۶ق، است.<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در ابتدا و توضیحات و تعلیقات و استدراکات به‌همراه فهرست منابع، اسامی رجال و اسامی اماکن و قبایل، در انتهای کتاب آمده است.
فهرست مطالب در ابتدا و توضیحات و تعلیقات و استدراکات به‌همراه فهرست منابع، اسامی رجال و اسامی اماکن و قبایل، در انتهای کتاب آمده است.


در پاورقی‎ها بیشتر به اختلاف نسخ پرداخته شده است.
در پاورقی‌ها بیشتر به اختلاف نسخ پرداخته شده است.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۸۲: خط ۸۳:
#[[:noormags:1176459|محمودآبادی، سید اصغر؛ منتظرالقائم، اصغر؛ ریاحی، محمدحسین؛ «بررسی و نقد تاریخ سند محمد بن معصوم بکری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، ‎شماره 6، علمی - پژوهشی ‏ (22 صفحه، ‎از 87 تا 108)]].
#[[:noormags:1176459|محمودآبادی، سید اصغر؛ منتظرالقائم، اصغر؛ ریاحی، محمدحسین؛ «بررسی و نقد تاریخ سند محمد بن معصوم بکری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، ‎شماره 6، علمی - پژوهشی ‏ (22 صفحه، ‎از 87 تا 108)]].


==وابسته‌ها==  
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[تاریخ سند]]
[[تاریخ سند]]


[[فتحنامه سند معروف به چچ نامه]]
[[فتحنامه سند معروف به چچ‌نامه]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۹۲: خط ۹۴:
   
   
[[رده:پاکستان]]
[[رده:پاکستان]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر]]
[[رده:سال97-1خرداد الی31]]