پرش به محتوا

تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'افسه‌گانه' به 'افسانه'
جز (جایگزینی متن - 'مى دهد' به 'می‌دهد')
جز (جایگزینی متن - 'افسه‌گانه' به 'افسانه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =964-426-087-2
| شابک =964-426-087-2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =10052
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۹: خط ۳۰:
'''''تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان'''''، تأليف [[نولدکه، تئودور|تئودرنولدكه]]، ترجمه‌اى آلمانى است، از آن بخش كتاب عظيم [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]](معروف به [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) كه به تاريخ ساسانيان ارتباط پيدا كرده و توسط عباس زرياب به فارسی ترجمه شده است و دربردارنده تاريخ ایران از ابتداى پادشاهى اردشير پسر بابك تا انتهاى پادشاهى يزدگرد سوم مى‌باشد.
'''''تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان'''''، تأليف [[نولدکه، تئودور|تئودرنولدكه]]، ترجمه‌اى آلمانى است، از آن بخش كتاب عظيم [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]](معروف به [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) كه به تاريخ ساسانيان ارتباط پيدا كرده و توسط عباس زرياب به فارسی ترجمه شده است و دربردارنده تاريخ ایران از ابتداى پادشاهى اردشير پسر بابك تا انتهاى پادشاهى يزدگرد سوم مى‌باشد.


[[نولدکه، تئودور|تئودر نولدكه]]، خاورشناس نامدار آلمانى، در سعى عظيم و مشكورى كه دخويه، شرق‌شناس مشهور هلندى و گروهى از علماى صاحب‌رأى غرب، براى برگردان كامل كتاب طبرى به آلمانى داشته‌اند، متعهد اين بخش آن شده و چنان كه خود اظهار مى‌دارد به زودى معلوم مى‌شود كه انجام اين كار برخلاف مصلحت است. زيرا با اين قسمت از تاريخ ساسانيان، قطعات ديگرى كه از ساير منابع گرفته شده، درهم آميخته است؛ مانند:1- داستان يوليانوس كه از منابع سريانى گرفته شده، 2- جنگ ذوقار با حوادث قبلى آن، اگر چه از طريق عرب‌ها و به عربى خالص روايت شده، براى تاريخ ایران مهم‌تر از آن است كه ناديده گرفته شود.3- تاريخ پادشاهان حيره كه در جاهاى ديگر به ندرت ذكر شده و نمى‌شد، آن را كنار گذاشت. 4- همچنين فتح يمن به دست ایرانيان، كه داستان جداگانه‌اى از درگيرى ایرانيان با روميان است، به تاريخ ساسانيان مربوط است. 5- مقدمه فتح يمن به دست ایرانيان؛ يعنى استيلاى حبشيان بر يمن، نيز براى تاريخ روابط ایران و روم بسيار مهم است و خود نيز فى‌نفسه اهميت كمترى ندارد.
[[نولدکه، تئودور|تئودر نولدكه]]، خاورشناس نامدار آلمانى، در سعى عظيم و مشكورى كه دخويه، شرق‌شناس مشهور هلندى و گروهى از علماى صاحب‌رأى غرب، براى برگردان كامل كتاب طبرى به آلمانى داشته‌اند، متعهد اين بخش آن شده و چنان كه خود اظهار مى‌دارد به زودى معلوم مى‌شود كه انجام اين كار برخلاف مصلحت است. زيرا با اين قسمت از تاريخ ساسانيان، قطعات ديگرى كه از ساير منابع گرفته شده، درهم آميخته است؛ مانند:1- داستان يوليانوس كه از منابع سريانى گرفته شده، 2- جنگ ذوقار با حوادث قبلى آن، اگر چه از طريق عرب‌ها و به عربى خالص روايت شده، براى تاريخ ایران مهم‌تر از آن است كه ناديده گرفته شود.3- تاريخ پادشاهان حيره كه در جاهاى ديگر به ندرت ذكر شده و نمى‌شد، آن را كنار گذاشت. 4- همچنين فتح يمن به دست ایرانیان، كه داستان جداگانه‌اى از درگيرى ایرانیان با روميان است، به تاريخ ساسانيان مربوط است. 5- مقدمه فتح يمن به دست ایرانیان؛ يعنى استيلاى حبشيان بر يمن، نيز براى تاريخ روابط ایران و روم بسيار مهم است و خود نيز فى‌نفسه اهميت كمترى ندارد.


از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازه‌اى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است.
از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازه‌اى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است.
خط ۴۴: خط ۴۵:
در حقيقت تا آن جا كه به كار [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] برمى‌خورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ایران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمى‌توان يافت.
در حقيقت تا آن جا كه به كار [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] برمى‌خورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ایران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمى‌توان يافت.


تكمله‌هاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مى‌تواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصا از ديگر منابع عربى و فارسی استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرق‌شناسان به آن توجهى نداشته‌اند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمه‌هاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمى‌گذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مى‌تواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزدیک آشنا شود.
تكمله‌هاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مى‌تواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصاً از ديگر منابع عربى و فارسی استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرق‌شناسان به آن توجهى نداشته‌اند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمه‌هاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمى‌گذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مى‌تواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزدیک آشنا شود.


درست است كه در عرصه تاريخ هيچ گاه سخن آخر را نمى‌توان گفت، و هر روز كه سند و يا مدرك تازه‌اى ارائه شود، كتيبه‌اى به دست آيد يا از نو خوانده شود و ابزار جديدى كشف گردد و يا به هر واسطه، دانش‌هاى مترقى كمك كند و نكات بديعى را ارائه دهند، به تبع، ديدگاه‌ها و حقايق و مضامين ديگرى به دست خواهد آمد؛ اما نفس امر، اين است كه محقق شمّ و وجدان تاريخى مخصوص داشته باشد و بتواند در هر مقطع، با دريافت و بينش صحيح و در حد استقصاء، به تحليل و تفسير وقايع بپردازد و مؤلف آلمانى نيز جز در مورد معدودى، چنين كرده و چهره مطالب را تغيير نداده است.
درست است كه در عرصه تاريخ هيچ گاه سخن آخر را نمى‌توان گفت، و هر روز كه سند و يا مدرک  تازه‌اى ارائه شود، كتيبه‌اى به دست آيد يا از نو خوانده شود و ابزار جديدى كشف گردد و يا به هر واسطه، دانش‌هاى مترقى كمك كند و نكات بديعى را ارائه دهند، به تبع، ديدگاه‌ها و حقايق و مضامين ديگرى به دست خواهد آمد؛ اما نفس امر، اين است كه محقق شمّ و وجدان تاريخى مخصوص داشته باشد و بتواند در هر مقطع، با دريافت و بينش صحيح و در حد استقصاء، به تحليل و تفسير وقايع بپردازد و مؤلف آلمانى نيز جز در مورد معدودى، چنين كرده و چهره مطالب را تغيير نداده است.


ذكر نكات بديعى از تاريخ ایران در عصر ساسانيان، چون زندگى اردشير، شاپور دوم، انوشيروان و پرويز و مذاكرات او با فرزندش شيرويه، از فصول خواندنى كتاب است، به خصوص كه خواننده با ملاحظ زندگى پركشمكش سلاطين، مى‌بيند كه بين هفتاد تا هشتاد درصد آنان به مرگ‌هاى غير طبيعى مرده و مبغوض ملت و اطرافيان خود بوده‌اند.
ذكر نكات بديعى از تاريخ ایران در عصر ساسانيان، چون زندگى اردشير، شاپور دوم، انوشيروان و پرويز و مذاكرات او با فرزندش شيرويه، از فصول خواندنى كتاب است، به خصوص كه خواننده با ملاحظ زندگى پركشمكش سلاطين، مى‌بيند كه بين هفتاد تا هشتاد درصد آنان به مرگ‌هاى غير طبيعى مرده و مبغوض ملت و اطرافيان خود بوده‌اند.


از نظر جامعه‌شناختى، گروه‌شناسى، تحليل‌هاى ادارى، سياسى، فرهنگى و...، مطالب مفيد فراوانى در كتاب وجود دارد و آن جا كه از استعدادها و كفايت‌هاى مردمى ایرانيان سخن هست، به وضوح معلوم مى‌شود كه هر پادشاه كامكار را وزير كاردان و با تدبيرى در پرده بوده است، و مردم اگر رهبر خوبى پيدا می‌كردند، به سرعت بر مشكلات غلبه كرده و دشوارى‌ها و دشمنان ريز و درشت را از سر راه برمى‌داشتند.
از نظر جامعه‌شناختى، گروه‌شناسى، تحليل‌هاى ادارى، سياسى، فرهنگى و...، مطالب مفيد فراوانى در كتاب وجود دارد و آن جا كه از استعدادها و كفايت‌هاى مردمى ایرانیان سخن هست، به وضوح معلوم مى‌شود كه هر پادشاه كامكار را وزير كاردان و با تدبيرى در پرده بوده است، و مردم اگر رهبر خوبى پيدا می‌كردند، به سرعت بر مشكلات غلبه كرده و دشوارى‌ها و دشمنان ريز و درشت را از سر راه برمى‌داشتند.


چاپ كتاب، با وجود لغات متعدد يونانى، لاتين، رومن و اشعار و عبارات معرب، به نحو كم غلط و مطلوبى انجام گرفته است.
چاپ كتاب، با وجود لغات متعدد يونانى، لاتين، رومن و اشعار و عبارات معرب، به نحو كم غلط و مطلوبى انجام گرفته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
دو مقدمه مترجم، در ضمن توضيح مختصرى از كتاب، بيان مى‌دارند كه خواننده، در حين مطالعه كتاب، ممكن است از داورى‌هاى مؤلف، دربار ایرانيان و به طور كلى دربار مشرق زمين، دچار شگفتى و ناراحتى بشود و چنين بپندارد كه او با مردم ایران دشمنى و عداوت دارد. به همين دليل اين نكته را گوشزد مى‌كند كه، هر چند علاقه خاص [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] به يونان قديم و فرهنگ آن بوده است؛ ولى با اين همه به فرهنگ و تاريخ اقوام سامى و ایرانى پرداخته و خدمات گرانبهايى در كشف و تحقيق اين موضوعات كرده است.
دو مقدمه مترجم، در ضمن توضيح مختصرى از كتاب، بيان مى‌دارند كه خواننده، در حين مطالعه كتاب، ممكن است از داورى‌هاى مؤلف، دربار ایرانیان و به طور كلى دربار مشرق زمين، دچار شگفتى و ناراحتى بشود و چنين بپندارد كه او با مردم ایران دشمنى و عداوت دارد. به همين دليل اين نكته را گوشزد مى‌كند كه، هر چند علاقه خاص [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] به يونان قديم و فرهنگ آن بوده است؛ ولى با اين همه به فرهنگ و تاريخ اقوام سامى و ایرانى پرداخته و خدمات گرانبهایى در كشف و تحقيق اين موضوعات كرده است.


پيش‌گفتار و مقدمه مؤلف بعد از بيان نحو تأليف كتاب، به ذكر ويژگى‌هاى [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] پرداخته، از آن جمله متذكر مى‌شود كه ارزش عمد [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] در شرح و بيان مفصل تاريخ اسلام، از آغاز ظهور پيامبر اسلام(ص) به بعد است و هيچ كتاب عربى ديگرى نمى‌تواند از اين نظر با آن دعوى برابرى كند.
پيش‌گفتار و مقدمه مؤلف بعد از بيان نحو تأليف كتاب، به ذكر ويژگى‌هاى [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] پرداخته، از آن جمله متذكر مى‌شود كه ارزش عمد [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] در شرح و بيان مفصل تاريخ اسلام، از آغاز ظهور پيامبر اسلام(ص) به بعد است و هيچ كتاب عربى ديگرى نمى‌تواند از اين نظر با آن دعوى برابرى كند.
خط ۸۱: خط ۸۲:
اين كه ایران در دوره‌هاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مى‌كند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوه‌ها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمده‌اى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوت‌زده را به دست مى‌دهد كه به سخن [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است».
اين كه ایران در دوره‌هاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مى‌كند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوه‌ها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمده‌اى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوت‌زده را به دست مى‌دهد كه به سخن [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است».


عينى انديشى و بى‌احساسات‌نويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوريم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ایرانى عيان شود.
عينى انديشى و بى‌احساسات‌نويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوریم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ایرانى عيان شود.


در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرق‌شناس مى‌تواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرق‌شناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهم‌ترين دولت‌هاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند.
در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرق‌شناس مى‌تواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرق‌شناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهم‌ترين دولت‌هاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش