۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6165 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =6165 | ||
| کتابخوان همراه نور =10089 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۴: | خط ۳۵: | ||
صنعاء (شهر سام بن نوح) از شهرهایى است كه مؤلف در عظمت و مجد آن بسيار سخن رانده است. وى از همدانى چنين نقل مىكند:"يكى از بهشتها نزد اكثر مردم"، بلكه در نظر او والاتر از آن است: "اگر كسى گفت كه شهرى پاکتر و نيكوتر از صنعاست او را تكذيب كن". او گاه بر اخبار و اساطير تأكيد مىكند و اعداد و ارقامى خيالى از ساكنان و خانههاى صنعاء مىآورد؛ اما گاه نيز اعداد معقولى از وضعيت شهر در زمان خود و پيش از آن ارائه مىكند. در كتاب برخى اخبارى وجود دارد كه داراى ابهام و شبهه است. به عنوان مثال در حديث صفحه 90 با موضوع ورود حضرت عيسى به صنعاء و نماز گزاردن در مكانى كه نصارى آن را به عنوان كنيسه انتخاب كردهاند. همچنين اخبارى از كشتى نوح در صفحه 290، و قصه صالح در صفحه 311 و قوم لوط در صفحه 312 ذكر شده است كه با خرافه در هم آميختهاند. | صنعاء (شهر سام بن نوح) از شهرهایى است كه مؤلف در عظمت و مجد آن بسيار سخن رانده است. وى از همدانى چنين نقل مىكند:"يكى از بهشتها نزد اكثر مردم"، بلكه در نظر او والاتر از آن است: "اگر كسى گفت كه شهرى پاکتر و نيكوتر از صنعاست او را تكذيب كن". او گاه بر اخبار و اساطير تأكيد مىكند و اعداد و ارقامى خيالى از ساكنان و خانههاى صنعاء مىآورد؛ اما گاه نيز اعداد معقولى از وضعيت شهر در زمان خود و پيش از آن ارائه مىكند. در كتاب برخى اخبارى وجود دارد كه داراى ابهام و شبهه است. به عنوان مثال در حديث صفحه 90 با موضوع ورود حضرت عيسى به صنعاء و نماز گزاردن در مكانى كه نصارى آن را به عنوان كنيسه انتخاب كردهاند. همچنين اخبارى از كشتى نوح در صفحه 290، و قصه صالح در صفحه 311 و قوم لوط در صفحه 312 ذكر شده است كه با خرافه در هم آميختهاند. | ||
در رابطه با صنعاء و يمن | در رابطه با صنعاء و يمن كتابهای ديگرى نيز وجود دارد؛ اما در آنها به تاريخ سياسى و ادارى و عمرانى و تمدنى اين بلاد توجه شده است و اما اين اثر به جنبههاى عمومى اين شهرها؛ مانند ابنيه و مساجد اين شهر از اولين مسجد و مساجد پس از آن تا مسجدى كه اصفهانى در سال 407ق بنا شده است، توجه شده است. ديگر اينكه طبقه اول از علما، زهاد و محدثين را ذكر مىكند. از طاوس بن كيسان، فقيه يمانى مشهور گزارش مفصلى درباره اخبار او و رفعت درجهاش در علم و فقه و حديث آورده است. | ||
در برخى از فقرات كتاب بعضى از حوادث سياسى با عباراتى مانند:"كان ذلك في زمن الأمير أسعد بن أبى يعفر..." يا "عند دخول الحضرمى الأعور صنعاء..." ذكر شده است كه بيانگر اهتمام نویسنده به علم و دانش است و حاكي از آن است كه او بنا نداشته كه از اميران و حكام چيزى نقل كند و تمام همتش بحث و درس و تأليف است. | در برخى از فقرات كتاب بعضى از حوادث سياسى با عباراتى مانند:"كان ذلك في زمن الأمير أسعد بن أبى يعفر..." يا "عند دخول الحضرمى الأعور صنعاء..." ذكر شده است كه بيانگر اهتمام نویسنده به علم و دانش است و حاكي از آن است كه او بنا نداشته كه از اميران و حكام چيزى نقل كند و تمام همتش بحث و درس و تأليف است. |
ویرایش