تأويلات أهل السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
[[باسلوم، مجدی]] (محقق)
[[باسلوم، مجدی]] (محقق)


[[ماتریدی، محمد بن محمد]] (نويسنده)
[[ماتریدی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏93‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏ت‎‏2
| کد کنگره =‏‎‏BP‎‏ ‎‏93‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏ت‎‏2
خط ۲۲: خط ۲۲:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =10
| تعداد جلد =10
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17423
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10601
| کتابخوان همراه نور =10601
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''تأويلات أهل السنة - تفسير الماتريدي'''، اثر [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتريدى]]، با تحقيق مجدى باسلوم، يك دوره تفسير كامل قرآن كريم است كه از ابتدا تا انتهاى قرآن را در بر داشته و در نزد ماتريديان از ارزش و جايگاه خاصى برخوردار مى‌باشد.
'''تأويلات أهل السنة - تفسير الماتريدي'''، اثر [[ماتریدی، محمد بن محمد|ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتريدى]]، با تحقيق مجدى باسلوم، يك دوره تفسير كامل قرآن كريم است كه از ابتدا تا انتهاى قرآن را در بر داشته و در نزد ماتريديان از ارزش و جايگاه خاصى برخوردار مى‌باشد.
اين كتاب، به زبان عربى و در نيمه اول قرن چهارم نوشته شده است.
اين كتاب، به زبان عربى و در نيمه اول قرن چهارم نوشته شده است.
خط ۳۴: خط ۳۴:
كتاب با مقدمه مفصلى از محقق در پنج باب و هر باب در چندين فصل آغاز شده و مطالب در ده جلد، دربردارنده تفسير تمام سوره‌هاى قرآن مى‌باشد.
كتاب با مقدمه مفصلى از محقق در پنج باب و هر باب در چندين فصل آغاز شده و مطالب در ده جلد، دربردارنده تفسير تمام سوره‌هاى قرآن مى‌باشد.


نويسنده در اين كتاب به تفسير آيات قرآن پرداخته و از آراى اصولى و فقهى خود و نيز آراى امام مذهب خود، [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بهره گرفته است. بدين جهت كتاب رنگ اعتقادى و فقهى دارد.<ref>ربانى گلپايگانى، على، ص106</ref>
نویسنده در اين كتاب به تفسير آيات قرآن پرداخته و از آراى اصولى و فقهى خود و نيز آراى امام مذهب خود، [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بهره گرفته است. بدين جهت كتاب رنگ اعتقادى و فقهى دارد.<ref>ربانى گلپايگانى، على، ص106</ref>


وى در اين تفسير، از روش‌هاى گوناگون تفسيرى همانند قرآنى، روايى و عقلى بهره جسته است. در اين مجموعه، جلد اول، تا آخر جزء اول و جلد آخر، از سوره مطففين تا آخر قرآن را در بر دارد.
وى در اين تفسير، از روش‌هاى گوناگون تفسيرى همانند قرآنى، روايى و عقلى بهره جسته است. در اين مجموعه، جلد اول، تا آخر جزء اول و جلد آخر، از سوره مطففين تا آخر قرآن را در بر دارد.
خط ۵۲: خط ۵۲:
ب)- جواز تأويل و حمل برخلاف ظاهر: از ديگر مبانى تفسير، تأويل و حمل برخلاف ظاهر است؛ البته با در نظر گرفتن و رعايت شرايط و ضوابط تأويل، امام ماتريدى در برخى از موارد، تأويل و حمل برخلاف ظاهر را قبول كرده و در تفسيرش نيز نمايان است؛ چنان‌كه در تفسير آيات {{متن قرآن|الله يستهزىء بهم...|سوره=بقره|آیه=15}}،{{متن قرآن|و مكروا و مكر الله...|سوره=آل عمران|آیه=56}}و{{متن قرآن|يخادعون الله و هو يخادعهم...|سوره=نساء|آیه=142}}، معانى «استهزا»، «مكر» و «خدعه» را كه به خداوند نسبت داده شده، به معناى جزاى استهزا، مكر و خدعه مى‌داند و مى‌گويد: چون اين صفات مذموم هستند، پس نسبت دادن آن به خداوند جايز نيست.
ب)- جواز تأويل و حمل برخلاف ظاهر: از ديگر مبانى تفسير، تأويل و حمل برخلاف ظاهر است؛ البته با در نظر گرفتن و رعايت شرايط و ضوابط تأويل، امام ماتريدى در برخى از موارد، تأويل و حمل برخلاف ظاهر را قبول كرده و در تفسيرش نيز نمايان است؛ چنان‌كه در تفسير آيات {{متن قرآن|الله يستهزىء بهم...|سوره=بقره|آیه=15}}،{{متن قرآن|و مكروا و مكر الله...|سوره=آل عمران|آیه=56}}و{{متن قرآن|يخادعون الله و هو يخادعهم...|سوره=نساء|آیه=142}}، معانى «استهزا»، «مكر» و «خدعه» را كه به خداوند نسبت داده شده، به معناى جزاى استهزا، مكر و خدعه مى‌داند و مى‌گويد: چون اين صفات مذموم هستند، پس نسبت دادن آن به خداوند جايز نيست.


ج)- وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن: ماتريدى از جمله علمايى است كه قائل به وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن مى‌باشد و يكى از دليل‌هاى پذيرفتن چنين مبنايى، نفى تجسيم از خداوند است؛ زيرا اگر مفسرى همه واژه‌ها را در معناى حقيقى به كار برد، در برخى از آيات، سر از تجسيم در خواهد آورد. نمونه‌هايى از پاى‌بند بودن ماتريدى به اين مبنا را در سوره بقره، ذيل آيات 36، 17، 15، 16، 54 و... و ديگر سوره‌ها مى‌توان مشاهده كرد.
ج)- وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن: ماتريدى از جمله علمايى است كه قائل به وجود مجاز، كنايه و استعاره در قرآن مى‌باشد و يكى از دليل‌هاى پذيرفتن چنين مبنايى، نفى تجسيم از خداوند است؛ زيرا اگر مفسرى همه واژه‌ها را در معناى حقيقى به كار برد، در برخى از آيات، سر از تجسيم در خواهد آورد. نمونه‌هایى از پاى‌بند بودن ماتريدى به اين مبنا را در سوره بقره، ذيل آيات 36، 17، 15، 16، 54 و... و ديگر سوره‌ها مى‌توان مشاهده كرد.


د)- عدم حجّيت خبر واحد در اصول دين: از ديدگاه ماتريدى، اخبار آحاد در مسائل اعتقادى حجيت ندارد و تمسك نمودن به آن جايز نمى‌باشد، ولى در احكام، قابل پذيرش است. پس از اينجا مى‌توان نتيجه گرفت كه اخبار آحاد در آيات الاحكام قابل عمل و در آيات اعتقادى قابل عمل نمى‌باشد.
د)- عدم حجّيت خبر واحد در اصول دين: از ديدگاه ماتريدى، اخبار آحاد در مسائل اعتقادى حجيت ندارد و تمسك نمودن به آن جايز نمى‌باشد، ولى در احكام، قابل پذيرش است. پس از اينجا مى‌توان نتيجه گرفت كه اخبار آحاد در آيات الاحكام قابل عمل و در آيات اعتقادى قابل عمل نمى‌باشد.
خط ۶۵: خط ۶۵:




ب)- سنت نبوى(ص): ماتريدى در تفسير خويش براى بيان و كشف مراد خداوند از سنت نبوى(ص) زياد كمك گرفته است؛ به‌عنوان مثال، در آيه آخر سوره نبأ كه خداوند فرموده: {{متن قرآن|وَ يقُولُ الْكافِرُ يا لَيتَنِي كنْتُ تُرَاباً|سوره=نبأ|آیه=40}}، روايتى را از ابوهريره اين‌گونه مى‌آورد: «إن الوحوش تحشر و الطيور كلها، ثم يقول الله تعالى: «كوني تُرَاباً»؛ فيتمنى الكافر في ذالك الوقت أن يكون تراباً».
ب)- سنت نبوى(ص): ماتريدى در تفسير خويش براى بيان و كشف مراد خداوند از سنت نبوى(ص) زياد كمك گرفته است؛ به‌عنوان مثال، در آيه آخر سوره نبأ كه خداوند فرموده: {{متن قرآن|وَ يقُولُ الْكافِرُ يا لَيتَنِي كنْتُ تُرَاباً|سوره=نبأ|آیه=40}}، روايتى را از ابوهريره اين‌گونه مى‌آورد: «إن الوحوش تحشر و الطيور كلها، ثم يقول الله تعالى: «كونیتُرَاباً»؛ فيتمنى الكافر في ذالك الوقت أن يكون تراباً».


ج)- سنت اهل‌بيت(ع): ماتريدى در برخى از آيات از سنت اهل‌بيت پيامبر(ص) نيز استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 38 سوره نبأ كه خداوند مى‌فرمايد: {{متن قرآن|لاَ يتَكلَّمُونَ إلاَّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ قَالَ صَوَاباً|سوره=نبأ|آیه=38}}، بعد از ذكر اقوال مفسرين و نظريات خويش، سخنى را از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اين‌گونه ذكر مى‌كند: «و ذكر علي بن أبي‌طالب(رض): أنه مر بعجوز و هي تدعو فتقول: اللهم اجعلني من أهل شفاعة محمد(ص) و...».
ج)- سنت اهل‌بيت(ع): ماتريدى در برخى از آيات از سنت اهل‌بيت پيامبر(ص) نيز استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 38 سوره نبأ كه خداوند مى‌فرمايد: {{متن قرآن|لاَ يتَكلَّمُونَ إلاَّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ قَالَ صَوَاباً|سوره=نبأ|آیه=38}}، بعد از ذكر اقوال مفسرين و نظريات خويش، سخنى را از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اين‌گونه ذكر مى‌كند: «و ذكر علي بن أبي‌طالب(رض): أنه مر بعجوز و هي تدعو فتقول: اللهم اجعلنیمن أهل شفاعة محمد(ص) و...».


د)- اقوال صحابه و تابعين: ماتريدى از اقوال صحابه و تابعين در تفسير خويش زياد استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 14 سوره نبأ كه مى‌فرمايد: {{متن قرآن|وَ أنْزَلنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ ماءً ثَجَّاجاً|سوره=نبأ|آیه=14}}، از اصحابى مانند حضرت [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] (رض) درباره واژه المعصرات مى‌گويد: «هي ذوات الأعاصير؛ يعنى: الرياح، كقوله:{{متن قرآن|فَأَصَابَها إعصارٌ|سوره=بقره|آیه=266}}؛أى: ريح».
د)- اقوال صحابه و تابعين: ماتريدى از اقوال صحابه و تابعين در تفسير خويش زياد استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 14 سوره نبأ كه مى‌فرمايد: {{متن قرآن|وَ أنْزَلنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ ماءً ثَجَّاجاً|سوره=نبأ|آیه=14}}، از اصحابى مانند حضرت [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] (رض) درباره واژه المعصرات مى‌گويد: «هي ذوات الأعاصير؛ يعنى: الرياح، كقوله:{{متن قرآن|فَأَصَابَها إعصارٌ|سوره=بقره|آیه=266}}؛أى: ريح».


ه‍)- ادبيات عرب: استفاده از ادبيات عرب، امثال بلاغت، لغت، شعر، نحو و... يكى ديگر از منابع تفسيرى است كه ماتريدى در تفسير خود از برخى از آنها استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 24 سوره نبأ كه خداوند فرموده:{{متن قرآن|لاَ يذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لاَ شَراباً|سوره=نبأ|آیه=24}}، درباره واژه برداً فرموده: «أن البرد هو النوم، الروح و الراحة».
ه‍)- ادبيات عرب: استفاده از ادبيات عرب، امثال بلاغت، لغت، شعر، نحو و... يكى ديگر از منابع تفسيرى است كه ماتريدى در تفسير خود از برخى از آنها استفاده نموده است؛ به‌عنوان مثال، در ذيل آيه 24 سوره نبأ كه خداوند فرموده:{{متن قرآن|لاَ يذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لاَ شَراباً|سوره=نبأ|آیه=24}}، درباره واژه برداً فرموده: «أن البرد هو النوم، الروح و الراحة».
خط ۷۵: خط ۷۵:
و) عقل (اجتهاد): ماتريدى در تفسير آيات، جمع‌بندى اقوال، توضيح الفاظ كنايه، جمع ميان آيات به‌ظاهر متعارض و... از روش تفسير عقلى و اجتهادى استفاده كرده است.
و) عقل (اجتهاد): ماتريدى در تفسير آيات، جمع‌بندى اقوال، توضيح الفاظ كنايه، جمع ميان آيات به‌ظاهر متعارض و... از روش تفسير عقلى و اجتهادى استفاده كرده است.


ز)- اقوال مفسران: ماتريدى در برخى موارد، به سخن مفسرين نيز در تفسير برخى آيات تمسك مى‌جويد؛ از جمله در بسيارى از موارد، از بيانات امام [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، از [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر|جلال‌الدين سيوطى]] و... استفاده نموده است.<ref>ر. ك.: همان</ref>
ز)- اقوال مفسران: ماتريدى در برخى موارد، به سخن مفسرين نيز در تفسير برخى آيات تمسك مى‌جويد؛ از جمله در بسيارى از موارد، از بيانات امام [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، از [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدين سيوطى]] و... استفاده نموده است.<ref>ر. ك.: همان</ref>


با سير در تفسير ماتريدى دو گرايش را در تفسير ايشان خواهيم يافت:
با سير در تفسير ماتريدى دو گرايش را در تفسير ايشان خواهيم يافت:
خط ۸۹: خط ۸۹:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


خط ۹۸: خط ۹۸:
3. برگرفته از وبلاگ: http://mistar-quran.blogfa.com/post/9، نوشته‌شده توسط عبدالفغار حسین. اف، در پنج‌شنبه 19 ارديبهشت 1392 ساعت 52:0.
3. برگرفته از وبلاگ: http://mistar-quran.blogfa.com/post/9، نوشته‌شده توسط عبدالفغار حسین. اف، در پنج‌شنبه 19 ارديبهشت 1392 ساعت 52:0.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}