تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'می‎كرد'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ')
جز (جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'می‎كرد')
خط ۴۰: خط ۴۰:
#درباره استنادات و ارجاعات نويسنده محترم شايسته است توجه شود كه اين ارجاعات به صورت ارجاع درون متنى است ولى نه درون متنى امروزى بلكه به سبک  قديم نوشته شده است يعنى چندان منظم و هماهنگ نيست: گاه در متن، شماره صفحه مورد نظر را آورده.<ref>متن، ص40- 41</ref>و گاه به ذكر نام كتاب بسنده كرده و از بيان شماره صفحه مورد نظر غفلت ورزيده است؛ همچنين گاه چاپ مورد نظر مشخص شده و گاه مبهم مانده است.<ref>همان، ص46- 47</ref>
#درباره استنادات و ارجاعات نويسنده محترم شايسته است توجه شود كه اين ارجاعات به صورت ارجاع درون متنى است ولى نه درون متنى امروزى بلكه به سبک  قديم نوشته شده است يعنى چندان منظم و هماهنگ نيست: گاه در متن، شماره صفحه مورد نظر را آورده.<ref>متن، ص40- 41</ref>و گاه به ذكر نام كتاب بسنده كرده و از بيان شماره صفحه مورد نظر غفلت ورزيده است؛ همچنين گاه چاپ مورد نظر مشخص شده و گاه مبهم مانده است.<ref>همان، ص46- 47</ref>
#نويسنده درباره علم نحو نوشته است كه اولين كسى كه علم نحو را تأسيس كرد ابوالاسود دوئلى بود كه به دستور و راهنمايى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] اين كار را انجام داد. او از شيعيان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و از كامل‌ترين و عاقل‌ترين مردمان و شاعرى سريع الجواب بود.<ref>همان، ص40- 41</ref>
#نويسنده درباره علم نحو نوشته است كه اولين كسى كه علم نحو را تأسيس كرد ابوالاسود دوئلى بود كه به دستور و راهنمايى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] اين كار را انجام داد. او از شيعيان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و از كامل‌ترين و عاقل‌ترين مردمان و شاعرى سريع الجواب بود.<ref>همان، ص40- 41</ref>
#نويسنده محترم نوشته است كه يكى از تابعين به نام سعيد بن جبير اولين كسى بود كه در علم تفسير قرآن كتابى نوشت. كشى در رجالش از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده كه ايشان فرمود سعيد بن جبير به [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسين(ع)]] اقتدا مى كرد و [[امام سجاد(ع)]] نيز وى را مى‌ستود و سبب اينكه حجاج او را به شهادت رساند چيزى نبود جز تشيع وى. چون قبل از سعيد بن جبير كسى را نيافتيم كه تصنيفى درباره تفسير قرآن نوشته باشد، نام او را به عنوان اولين نويسنده تفسير آورديم.<ref>همان، ص322</ref>
#نويسنده محترم نوشته است كه يكى از تابعين به نام سعيد بن جبير اولين كسى بود كه در علم تفسير قرآن كتابى نوشت. كشى در رجالش از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده كه ايشان فرمود سعيد بن جبير به [[امام سجاد(ع)|امام على بن الحسين(ع)]] اقتدا می‎كرد و [[امام سجاد(ع)]] نيز وى را مى‌ستود و سبب اينكه حجاج او را به شهادت رساند چيزى نبود جز تشيع وى. چون قبل از سعيد بن جبير كسى را نيافتيم كه تصنيفى درباره تفسير قرآن نوشته باشد، نام او را به عنوان اولين نويسنده تفسير آورديم.<ref>همان، ص322</ref>
#نويسنده تأكيد كرده است كه ابوعبدالله محمد بن عبدالله [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] (درگذشته 405ق) اولين كسى بود كه علم دراية الحديث را تدوين كرد. كتاب او مشتمل بر پنج جزء و پنجاه نوع است. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و حافظ [[ذهبى]] تصريح كرده‌اند كه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] شيعه است.<ref>همان، ص294</ref>
#نويسنده تأكيد كرده است كه ابوعبدالله محمد بن عبدالله [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] (درگذشته 405ق) اولين كسى بود كه علم دراية الحديث را تدوين كرد. كتاب او مشتمل بر پنج جزء و پنجاه نوع است. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و حافظ [[ذهبى]] تصريح كرده‌اند كه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] شيعه است.<ref>همان، ص294</ref>
#همچنين مؤلف نوشته است كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] اولين كسى بود كه نوشته‌اى درباره اخلاق نوشت و در زمانى كه از جنگ صفين برمى‌گشت نامه‌اى به فرزندش نگاشت و امام اهل سنت ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعيد عسكرى در كتابش الزواجر و المواعظ همين نامه را به صورت كامل آورده و نوشته است كه اگر لازم باشد كه حكمتى با آب طلا نوشته شود به يقين همين نامه است.<ref>همان، ص404</ref>
#همچنين مؤلف نوشته است كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] اولين كسى بود كه نوشته‌اى درباره اخلاق نوشت و در زمانى كه از جنگ صفين برمى‌گشت نامه‌اى به فرزندش نگاشت و امام اهل سنت ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعيد عسكرى در كتابش الزواجر و المواعظ همين نامه را به صورت كامل آورده و نوشته است كه اگر لازم باشد كه حكمتى با آب طلا نوشته شود به يقين همين نامه است.<ref>همان، ص404</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش