بکری، محمد معصوم

سید میرمحمدمعصوم بهکری (بکری)، (944-1014ق)، سرداری شجاع و دلیر، طبیبی ماهر و خوش‎نویس و شاعری خوش قریحه و تاریخ‌نگار دوره اکبر شاه گورکانی بود‎‎ که در قرن دهم می‎زیست و «نامی» تخلص می‎کرد.

بکري، محمد معصوم
نام بکري، محمد معصوم
نام های دیگر ح‍س‍ي‍ن‍ي‌ ت‍رم‍زي‌ ب‍ک‍ري‌، م‍ح‍م‍د م‍ع‍ص‍وم‌

م‍ح‍م‍د م‍ع‍ص‍وم‌ ب‍ک‍ري‌

م‍ع‍ص‍وم‍ي‌ ب‍ک‍ري‌، م‍ح‍م‍د

ن‍ام‍ي‌ ب‍ک‍ري‌، م‍ح‍م‍د م‍ع‍ص‍وم‌

نام پدر سید صفایی ‎الحسینی
متولد 944ق
محل تولد بهکر منطقه سند
رحلت / 1019ق
اساتید قاضی سیوستانی

شیخ حمیدالدین

قاضی عبدالله محدث

برخی آثار تاریخ سند

تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی

کد مولف AUTHORCODE01043AUTHORCODE

ولادت و تبار

او ‎در ‎سال ٩٤٤‎ق، متولد ‎شد. ‎پدرش سید صفایی ‎الحسینی، ‎اهل ترمذ‎ بود‎ و به شهرستان بهکر‎ منطقه سند ‎آمد و ‎در آنجا سکونت گزید‎ و در همان‎ جا با خانواده سادات سیوستان وصلت نمود[۱].

تحصیلات

میر ‎معصوم نزد ملا ‎محمد ‎مقیم در‎ کنکری، ‎صرف و‎ نحو، نثر و نظم خواند و سپس از‎ برخی استادان بنام زمان خودش از‎ جمله قاضی سیوستانی، دانش‎هایی را‎ فرا‎گرفت. همچنین برخی آثار ‎و ‎کتب در‎ باب علم حدیث را‎ از شیخ حمیدالدین و ‎قاضی عبدالله محدث فراگرفت[۲].

محمد‎معصوم، به‎جز‎ فراگیری علوم، به‎ویژه دانش‎های مذهبی، به مسائل دیگر نیز توجه داشت. زمانی که سختی‎های روزگار او را‎ احاطه کرد، ‎همراه با ‎چند‎ تن از‎دوستان پیاده به‎سوی گجرات رفت و‎ در‎ آنجا‎ زمینه‎های علاقه‎مندی وی به علم تاریخ مشخص گردید.‎ وی در‎ گجرات با‎ وساطت هم‎درسش شیخ اسحاق فاروقی، با خواجه نظام‎الدین هروی نویسنده کتاب «طبقات اکبری» ملاقات نمود‎. بنابراین ظرف چند‎ روز، مصاحب و‎ ندیم او شد‎‎. در برخی آثار‎ و نوشته‎های تاریخی و ‎ادبی آن دوره، از جمله «طبقات اکبری» از میر ‎محمد‎معصوم بکهری، مطالبی نقل شده است. ‎همچنین در سال ٩٩٢‎ق، همراه با‎ مظفر گجراتی جنگ کرد‎ و‎ تا سال ٩٩٨‎ق، در‎ همان ‎جا به امور‎ دولتی مشغول بود. وقتی بیرام‎ خان خانان به دستور ‎اکبر شاه دوباره منطقه گجرات را‎ به تصرف درآورد، آنگاه حکومت ملتان و ‎بهکر‎ به خان خانان اعطا‎ گردید و‎ میر معصوم نیز‎ همراه با ‎وی از گجرات عزیمت نمود و‎ در‎ همان سال در‎ لاهور‎ خدمت اکبر شاه رسید‎ و‎ هدایایی پیشکش کرد‎[۳].

محمد‎معصوم در‎ سال ‎٩٩٩‎ق، به بهکر‎ رسید‎ و ‎سپس با‎ میرزا خان خانان در مقابله با ‎نیروهای میرزا جانی‎بیک به جنگ پرداخت و‎ پس از‎ فتح سند،‎ به حضور‎ اکبر شاه نائل شد[۴].

موقعیت اجتماعی و سیاسی

وی به مناصب و مقامات مهم سیاسی و نظامی در ‎عصر‎ خویش دست یافت؛ ‎از جمله در‎ سال ١۰۰٣‎ق، منصب دویست‎وپنجاهی به او ‎عطا گردید؛‎ تا ‎١۰۰٤‎ق، جهت خدمات جنگی در‎ قندهار‎ به سر‎ برد ‎و ‎در ‎سال ١۰۰٨‎ق، در ‎ناگور‎ بود‎[۵].

از‎ جمله موفقیت‎های میر معصوم، ‎اعزام وی از‎ ناحیه امپراتور ‎بزرگ گورکانی به سفارت دربار شاه ‎عباس اول صفوی بوده است. ‎شروع این مأموریت به سال ١۰١۰‎ق و‎ مدت آن بیش از‎ سه سال بوده است[۶].

پس از‎ وفات اکبر شاه در ‎سال ١۰١٤‎ق، ‎نورالدین جهان‎گیر‎ به سلطنت رسید.‎ پادشاه جدید، ‎میر معصوم را‎ به‎عنوان امین‎الملک به بهکر فرستاد. ‎تا آن زمان او‎ به منصب یک‎هزاری دست یازیده بود و‎ سرانجام به تاریخ ششم ذی‎الحجه‎ ١۰١٩‎ق، در‎ موطن خود‎، چشم از‎ جهان فروبست[۷].

محمد‎معصوم در‎ عصر خود، مورد توجه خاص و عام بود. عبدالقادر بدایونی در «منتخب‎ التواريخ» در باب خصائص و ویژگی‎های او آورده است: «به اخلاق درویشانه متخلق و به فضایل و کمالات انسانی متصف و به دیانت، ‎امانت، ‎شجاعت و سخاوت مشهور‎بود[۸].

میراث علمی و معنوی

نویسنده «ذخيرة الخوانين» از مشارکت او در امور خیر، ‎همراهی با مردم و احسان او نسبت به علما و دانشمندان یاد کرده و از آثار متعدد وی در بسیاری از مناطق ذکری به میان آورده است[۹].

آثار فرهنگی محمد‎معصوم، قابل توجه است. ‎وی هم شاعر بوده و هم خوش‎نویس، اما عاشق ساختمان‎سازی، کتیبه‎نویسی و کنده‎کاری بوده و به هر‎ جایی که می‎رفت، همراه خود‎، خوش‎نویس و سنگ‎تراش می‎برد؛ لذا او در طاق بابر یک کتیبه اضافه کرد و در آن با نوشتن نام همایون و اکبر شاه به ذکر همه ممالک مفتوحه و متصرفات پادشاهی که تا آن زمان نصیب و شامل سلاطین گورکانی شده بود، پرداخت[۱۰].

میر معصوم، مساجد، سراها و چاه‎های بسیاری را احداث نمود. از میان بناهای منسوب به وی در سکهر‎ مناره مخصوص و بقعه مزار وی و گنبد دریایی معروف است. وی نه فقط سرداری شجاع و دلیر، بلکه طبیبی ماهر‎ نیز محسوب می‎شد. یکی از مشاغل وی خوش‎نویسی بود. او شاعری خوش‎قریحه بود‎ و‎ «نامی» تخلص می‎کرد. میر معصوم در شعر‎ و ادبیات فارسی در دوران خود سرآمد و ممتاز بود. ‎چنان‎که خمسه مشهور به ‎نامی از آثار ارزشمند وی در این عرصه بوده و در‎ حقیقت پنج مثنوی او در جواب خمسه نظامی گنجوی است. این مثنوی‎ها عبارتند از‎: معدن‎ الأفکار، حسن و ناز، ا‎کبرنامه، رأی صورت و خمسه متحیره. ‎کسانی که اشعار او را بررسی کرده‎اند، معتقدند که در تمام دیوان وی حتی یک قصیده در مدح کسی دیده نشده است[۱۱].

از ویژگی‎های دیگر او، آشنایی با طب بوده است؛ به‎طوری‎که دو کتاب در این رشته از وی اشتهار دارد که به نوشته ظهورالدین احمد، یکی طب نامی‎که نسخه‎ای از آن نزد یکی از احفاد وی به نام سید منور‎علی معصومی بوده است و دیگری مفردات معصومی. اثر مذکور در باب مداوای بیماری‎های چشم، ‎گوش، ‎حلق و گزیدگی حیوانات تألیف شده است[۱۲].

میر معصوم علاوه بر جهات سیاسی و فرهنگی در توسعه امور و احداث آثار و ابنیه نیز پیش‎گام بوده و از پرتو ذوقیات و علاقه خود، ‎یادگارهایی را بر‎جای گذاشته است. کتیبه‎های یادبود با تاریخ عبور نصب می‎کرد که هنوز نمونه‎هایی از آن را می‎توان در ایران، ‎افغانستان و شبه قاره، به‎ویژه پاکستان ملاحظه نمود‎[۱۳].

پانویس

  1. ر.ک: محمودآبادی، سید اصغر و دیگران، ص89
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: همان، ص90
  4. ر.ک: همان
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان، ص91
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان
  10. ر.ک: همان، ص92
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان
  13. ر.ک: همان، ص93

منابع مقاله

محمودآبادی، سید اصغر؛ منتظرالقائم، اصغر؛ ریاحی، محمدحسین، «بررسی و نقد تاریخ سند محمد بن معصوم بکری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: مطالعات تاریخی جهان اسلام، پاییز و زمستان 1394، ‎شماره 6 علمی - پژوهشی ‏(22 صفحه، ‎از 87 تا 108)، به آدرس: www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1176459/

وابسته‌ها

تاریخ سند

تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی