پرش به محتوا

بستان السیاحة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ترین ' به 'ه‌ترین '
جز (جایگزینی متن - 'زه ای' به 'زه‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'ه ترین ' به 'ه‌ترین ')
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۳: خط ۳۳:
نویسنده انگیزه خود را از پدید آوردن این کتاب و پیمودن این سفر مخاطره آمیز، «خدمت اهل تحقیق هر دیار و دانستن حقیقت احوال طوایف امم» ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
نویسنده انگیزه خود را از پدید آوردن این کتاب و پیمودن این سفر مخاطره آمیز، «خدمت اهل تحقیق هر دیار و دانستن حقیقت احوال طوایف امم» ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


این کتاب، یکی از مهم ترین و آموزنده ترین سفرنامه‌هایی است که در دوره قاجار نوشته شده است.<ref>تابنده، نورعلی، 1390، ص657</ref>
این کتاب، یکی از مهم‌ترین و آموزنده‌ترین سفرنامه‌هایی است که در دوره قاجار نوشته شده است.<ref>تابنده، نورعلی، 1390، ص657</ref>


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز و مطالب مشتمل بر چهار باب، یک «سَیر»، 28 «گلشن» و یک «بهار» مشتمل بر چهار «گلزار» است.
کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز و مطالب مشتمل بر چهار باب، یک «سَیر»، 28 «گلشن» و یک «بهار» مشتمل بر چهار «گلزار» است.


روش نویسنده در شرح مطالب این گونه است که با وجود اعتقادات شخصی، سعی کرده هنگام قضاوت درباره دیگران، نظر خود را کمتر دخالت دهد و خود آن شخص را نقد نکند، اگرچه عقیده اش را نقد می‌کند؛ ازاین رو گاه آن چنان بی طرفانه و حتی با ذکر محاسن از کسی سخن می‌گوید که خواننده فراموش می‌کند که شخص مورد نظر، از مخالفان اصلی ایشان است. در ذکر اقوال و آرای طوایف مختلف مثل کرد و لر نیز گاه مشهورات رایج درباره آن‌ها را، خوب یا بد، بیان می‌کند و درباره آنچه دیگران گفته‌اند برای اینکه صحتش از جانب ایشان قطعی تلقی نشود، می‌فرماید: «فقیر ندیده، اما شنیده ام».<ref>تابنده، نورعلی، 1390، ص660</ref>
روش نویسنده در شرح مطالب این گونه است که با وجود اعتقادات شخصی، سعی کرده هنگام قضاوت درباره دیگران، نظر خود را کمتر دخالت دهد و خود آن شخص را نقد نکند، اگرچه عقیده‌اش را نقد می‌کند؛ ازاین رو گاه آن چنان بی طرفانه و حتی با ذکر محاسن از کسی سخن می‌گوید که خواننده فراموش می‌کند که شخص مورد نظر، از مخالفان اصلی ایشان است. در ذکر اقوال و آرای طوایف مختلف مثل کرد و لر نیز گاه مشهورات رایج درباره آن‌ها را، خوب یا بد، بیان می‌کند و درباره آنچه دیگران گفته‌اند برای اینکه صحتش از جانب ایشان قطعی تلقی نشود، می‌فرماید: «فقیر ندیده، اما شنیده ام».<ref>تابنده، نورعلی، 1390، ص660</ref>


نویسنده در جای جای اثر خود به منابع متعدد آن اشاره کرده است که برای نمونه نزهة القلوب، [[معجم البلدان|معجم البلدان]]، فارسنامه، حبیب السیر و همچنین آثار غیر جغرافیایی مانند آتشکده آذر بیگدلی، نفحات الأنس جامی، الفصول التامة مرتضی رازی را می‌توان نام برد.<ref>ر.ک: منفرد، افسانه، ج3، 388</ref>
نویسنده در جای جای اثر خود به منابع متعدد آن اشاره کرده است که برای نمونه نزهة القلوب، [[معجم البلدان|معجم البلدان]]، فارسنامه، حبیب السیر و همچنین آثار غیر جغرافیایی مانند آتشکده آذر بیگدلی، نفحات الأنس جامی، الفصول التامة مرتضی رازی را می‌توان نام برد.<ref>ر.ک: منفرد، افسانه، ج3، 388</ref>
خط ۴۵: خط ۴۵:
اثر حاضر، سفرنامه‌ای است که با آگاهی قبلی نوشته شده است. در ابتدا مؤلف به ذکر هشدارهایی پرداخته؛ از جمله اینکه بسیاری از سفرنامه‌ها با اتکا به شنیده‌ها نوشته شده، ولی با تدقیق و مطالعه مستقیم انجام نشده است. وی در مقدمه، با بیان این مطلب سعی دارد کار خود را از این نقص، مبرا کند.<ref>ر.ک: نقد کتاب بستان السیاحة، 1391، ص100</ref>
اثر حاضر، سفرنامه‌ای است که با آگاهی قبلی نوشته شده است. در ابتدا مؤلف به ذکر هشدارهایی پرداخته؛ از جمله اینکه بسیاری از سفرنامه‌ها با اتکا به شنیده‌ها نوشته شده، ولی با تدقیق و مطالعه مستقیم انجام نشده است. وی در مقدمه، با بیان این مطلب سعی دارد کار خود را از این نقص، مبرا کند.<ref>ر.ک: نقد کتاب بستان السیاحة، 1391، ص100</ref>


نویسنده به منظور نگارش این کتاب، نخست یادداشت‌هایی فراهم آورده بود و هرچه را شگفت می‌یافت «به قید کتابت» می‌آورد، اما متأسفانه این یادداشت‌ها در 1241ق، شش سال پیش از آغاز تألیف کتاب در سفر نویسنده و خانواده اش به قمشه اصفهان، به دست محمدقاسم خان پسر سلیمان خان قاجار، حاکم قمشه، نابود شد و وی ناگزیر مطالب را از حافظه خود نگاشت.<ref>ر.ک: منفرد، افسانه، ج3، 388</ref>
نویسنده به منظور نگارش این کتاب، نخست یادداشت‌هایی فراهم آورده بود و هرچه را شگفت می‌یافت «به قید کتابت» می‌آورد، اما متأسفانه این یادداشت‌ها در 1241ق، شش سال پیش از آغاز تألیف کتاب در سفر نویسنده و خانواده‌اش به قمشه اصفهان، به دست محمدقاسم خان پسر سلیمان خان قاجار، حاکم قمشه، نابود شد و وی ناگزیر مطالب را از حافظه خود نگاشت.<ref>ر.ک: منفرد، افسانه، ج3، 388</ref>


وی کوشیده است با دوری از «اغراض نفسانی» حاصل مشاهدات و تحقیق خود را در باب مذاهب و فِرَق مختلف عرضه بدارد. بااین همه، کتاب کاملاً بر مشاهدات شخصی نویسنده متکی نیست و اتکا بر نقل، به ویژه در وصف سرزمین‌های دور که در مسیر سفر او نبوده، در مواردی مشهود است.<ref>همان</ref>
وی کوشیده است با دوری از «اغراض نفسانی» حاصل مشاهدات و تحقیق خود را در باب مذاهب و فِرَق مختلف عرضه بدارد. بااین همه، کتاب کاملاً بر مشاهدات شخصی نویسنده متکی نیست و اتکا بر نقل، به ویژه در وصف سرزمین‌های دور که در مسیر سفر او نبوده، در مواردی مشهود است.<ref>همان</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
به دلیل نزدیکی و ارادت شیروانی به چهره‌های برجسته تصوف دوره خود، در این اثر اطلاعات قابل توجهی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله مباحث کلی و نظری صوفیانه همچون ذکر مقامات اهل سلوک، شرح خصوصیات انسان کامل، وحدت وجود، ترجمه حال صوفیان، به ویژه متأخران، همانند مشتاقعلی شاه، نورعلی شاه، معصوم علی شاه، مجذوبعلی شاه و بسیاری دیگر. نویسنده با اشاره به این نکته که تسامح صوفیان آنان را نزد غربیان و مسیحیان محبوب ترین مسلمانان کرده است، دیدگاه غربیان را درباره اسلام از دو قرن پیش تر روشن می‌کند. کنجکاوی نویسنده در خصوص ادیان و مذاهب گوناگون، بستان السیاحة را به منبع جالبی برای مطالعه ادیان و فرق بدل ساخته است.<ref>همان، ص389</ref>
به دلیل نزدیکی و ارادت شیروانی به چهره‌های برجسته تصوف دوره خود، در این اثر اطلاعات قابل توجهی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله مباحث کلی و نظری صوفیانه همچون ذکر مقامات اهل سلوک، شرح خصوصیات انسان کامل، وحدت وجود، ترجمه حال صوفیان، به ویژه متأخران، همانند مشتاقعلی شاه، نورعلی شاه، معصوم علی شاه، مجذوبعلی شاه و بسیاری دیگر. نویسنده با اشاره به این نکته که تسامح صوفیان آنان را نزد غربیان و مسیحیان محبوب ترین مسلمانان کرده است، دیدگاه غربیان را درباره اسلام از دو قرن پیش تر روشن می‌کند. کنجکاوی نویسنده در خصوص ادیان و مذاهب گوناگون، بستان السیاحة را به منبع جالبی برای مطالعه ادیان و فرق بدل ساخته است.<ref>همان، ص389</ref>


در واقع باید گفت که نویسنده معنایی درخور توجه برای سیاحت و سفر قائل است. او سیاحت را به سیاحت کتاب‌ها، سیاحت انسان و سیاحت بلدان تقسیم می‌کند و برای جهانگردی که شرح سفرش را می‌نویسد، شروط دوازده گانه ای از قبیل صدق، توکل، امانت و... را طرح می‌کند.<ref>ر.ک: نقد کتاب بستان السیاحة، 1391، ص99</ref>
در واقع باید گفت که نویسنده معنایی درخور توجه برای سیاحت و سفر قائل است. او سیاحت را به سیاحت کتاب‌ها، سیاحت انسان و سیاحت بلدان تقسیم می‌کند و برای جهانگردی که شرح سفرش را می‌نویسد، شروط دوازده گانه‌ای از قبیل صدق، توکل، امانت و... را طرح می‌کند.<ref>ر.ک: نقد کتاب بستان السیاحة، 1391، ص99</ref>


تنوع موضوعاتی که در این کتاب مورد شرح و بررسی قرار گرفته‌اند، قابل توجه است: طب، نجوم، جفر، رمل، جنین شناسی، موسیقی و حتی لطائف و حکایاتی که جنبه تراژیک یا رمانتیک دارند، از آن جمله‌اند. این کتاب، علاوه بر اهمیت عرفانی اش، از نظر زبان شناسی و ادبی هم قابل تأمل است و در آن، واژه‌هایی استفاده شده‌اند که امروزه استفاده نمی‌شوند. مؤلف گاه لغت سازی می‌کند. واج آرایی، جناس، تضاد، ایهام، تشبیه و دیگر صنایع ادبی، به کرات در این کتاب یافت می‌شود که باعث زیبایی آن به لحاظ ادبی شده است. استقلال واژه‌ها رعایت شده، ضمایر و افعال ربطی بعد از مصوت بلند، جدا نگاشته شده و حروف نافیه از افعال جداست. این موارد امروز هم کاربرد دارند و فرهنگستان زبان در جهت اصلاح دستور زبان و رسم الخط، به دنبال ترویج آن‌ها است.<ref>همان</ref>
تنوع موضوعاتی که در این کتاب مورد شرح و بررسی قرار گرفته‌اند، قابل توجه است: طب، نجوم، جفر، رمل، جنین شناسی، موسیقی و حتی لطائف و حکایاتی که جنبه تراژیک یا رمانتیک دارند، از آن جمله‌اند. این کتاب، علاوه بر اهمیت عرفانی اش، از نظر زبان شناسی و ادبی هم قابل تأمل است و در آن، واژه‌هایی استفاده شده‌اند که امروزه استفاده نمی‌شوند. مؤلف گاه لغت سازی می‌کند. واج آرایی، جناس، تضاد، ایهام، تشبیه و دیگر صنایع ادبی، به کرات در این کتاب یافت می‌شود که باعث زیبایی آن به لحاظ ادبی شده است. استقلال واژه‌ها رعایت شده، ضمایر و افعال ربطی بعد از مصوت بلند، جدا نگاشته شده و حروف نافیه از افعال جداست. این موارد امروز هم کاربرد دارند و فرهنگستان زبان در جهت اصلاح دستور زبان و رسم الخط، به دنبال ترویج آن‌ها است.<ref>همان</ref>