ایساغوجی و مقولات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'به‏ک' به 'به‌‏ک'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏ها' به 'ه‌‏ها')
جز (جایگزینی متن - 'به‏ک' به 'به‌‏ک')
خط ۳۲: خط ۳۲:
# رساله مقولات ارسطو (نخستین رساله ارغنون) که هم داراى ارزش گرامرى است و هم ارزش لوژیک و هم ارزش انتولوژیک و بقول پلتیه: «اگر براى دریافت همگى سیستم‌هاى فلسفى، لازم نباشد، مسلّما براى دریافت منطق و فلسفه [[ارسطو]] کاملا ضرورى است»<ref>ر.ک: دیباچه کتاب، صفحه هفت</ref>.
# رساله مقولات ارسطو (نخستین رساله ارغنون) که هم داراى ارزش گرامرى است و هم ارزش لوژیک و هم ارزش انتولوژیک و بقول پلتیه: «اگر براى دریافت همگى سیستم‌هاى فلسفى، لازم نباشد، مسلّما براى دریافت منطق و فلسفه [[ارسطو]] کاملا ضرورى است»<ref>ر.ک: دیباچه کتاب، صفحه هفت</ref>.


«این دو رساله همانند سایر رسائل منطقى و فلسفى و ریاضى و نجومى و اخلاقى در دوران نهضت ترجمه اسلامى به عربى ترجمه شد. در ترجمه این رساله‌‏ها از یونانى یا سریانى به عربى و تصحیح و تهذیب آن ترجمه‌‏ها گاه چنان دقّت و حتّى وسواسى به‏کار رفته که به‌راستى حیرت‏انگیز است»<ref>ر.ک: همان</ref>.
«این دو رساله همانند سایر رسائل منطقى و فلسفى و ریاضى و نجومى و اخلاقى در دوران نهضت ترجمه اسلامى به عربى ترجمه شد. در ترجمه این رساله‌‏ها از یونانى یا سریانى به عربى و تصحیح و تهذیب آن ترجمه‌‏ها گاه چنان دقّت و حتّى وسواسى به‌‏کار رفته که به‌راستى حیرت‏انگیز است»<ref>ر.ک: همان</ref>.


برداشت‌ها و شرح‌های [[ارسطو]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از رسائل [[ارسطو]] و سایر فلاسفه، به‌قدری دقیق است که مسمانان معمولا پس از آن به سراغ برداشت‌های این فلاسفه از آنها رفتند. هرکس شفا را با ترجمه‌‏هاى رسائل ارسطو و رسائل شارحان او از تئوفراستس و ثامسطیوس و اسکندر افرودیسى و فرفوریوس و شارحان دیگر مقایسه کند، چنان اعجاب و بهت و حیرتى به او دست می‌‏دهد که به هیچ عبارت قابل توصیف نیست. کار او به اعجاز شبیه‏تر است تا به یک امر عادى معمولى.‏ آثار فارابى و ابن سینا موجب شد که دیگر کمتر حکیم مسلمانى سراغ ترجمه آنها برود؛ ازاین‌رو این کمبود را نمی‌‏توان نادیده گرفت که حکماى اسلام با زبان یونانى بیگانه شدند و دیگر به این ترجمه‌‏ها هم مراجعه نمى‌کردند و بدین‏سان ارتباط آنها با سرچشمه اصلى علوم اوایل قطع شد. گذشته از این برخى بر آن بودند که به افکار ارسطو رنگ اسلامى بدهند. از طرف دیگر کتاب اثولوجیا را که ترجمه‌گونه‌‏اى است از انئاد فلوطین، از ارسطو می‌‏دانستند درصورتى‌که آراء متافیزیکى ارسطو با آراء فلوطین تفاوت بین دارد.
برداشت‌ها و شرح‌های [[ارسطو]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از رسائل [[ارسطو]] و سایر فلاسفه، به‌قدری دقیق است که مسمانان معمولا پس از آن به سراغ برداشت‌های این فلاسفه از آنها رفتند. هرکس شفا را با ترجمه‌‏هاى رسائل ارسطو و رسائل شارحان او از تئوفراستس و ثامسطیوس و اسکندر افرودیسى و فرفوریوس و شارحان دیگر مقایسه کند، چنان اعجاب و بهت و حیرتى به او دست می‌‏دهد که به هیچ عبارت قابل توصیف نیست. کار او به اعجاز شبیه‏تر است تا به یک امر عادى معمولى.‏ آثار فارابى و ابن سینا موجب شد که دیگر کمتر حکیم مسلمانى سراغ ترجمه آنها برود؛ ازاین‌رو این کمبود را نمی‌‏توان نادیده گرفت که حکماى اسلام با زبان یونانى بیگانه شدند و دیگر به این ترجمه‌‏ها هم مراجعه نمى‌کردند و بدین‏سان ارتباط آنها با سرچشمه اصلى علوم اوایل قطع شد. گذشته از این برخى بر آن بودند که به افکار ارسطو رنگ اسلامى بدهند. از طرف دیگر کتاب اثولوجیا را که ترجمه‌گونه‌‏اى است از انئاد فلوطین، از ارسطو می‌‏دانستند درصورتى‌که آراء متافیزیکى ارسطو با آراء فلوطین تفاوت بین دارد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش