۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
وى معتقد است كه در رأس همه انگيزهها، بهخطرافتادن دين و مبانى احكام دين مردم بود كه بر اثر جريحهدار شدن عواطف دينى و احساس خطر جدى مردم بر دين و حاكميت دينى، مردم را به طغيان و عصيان واداشت.<ref>همان، ص68</ref> | وى معتقد است كه در رأس همه انگيزهها، بهخطرافتادن دين و مبانى احكام دين مردم بود كه بر اثر جريحهدار شدن عواطف دينى و احساس خطر جدى مردم بر دين و حاكميت دينى، مردم را به طغيان و عصيان واداشت.<ref>همان، ص68</ref> | ||
فصل دوم، در ماهيت انقلاب اسلامى و اينكه از همه انقلابهاى جهان جدا و ممتاز است. گفتار امام در اين زمينه، گفتار [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، شرح وصيتنامه مسائل وحدت حوزه و دانشگاه، مسائل تعليم و تربيت، مسائل | فصل دوم، در ماهيت انقلاب اسلامى و اينكه از همه انقلابهاى جهان جدا و ممتاز است. گفتار امام در اين زمينه، گفتار [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، شرح وصيتنامه مسائل وحدت حوزه و دانشگاه، مسائل تعليم و تربيت، مسائل پاکسازى دانشگاهها از شرق و غربزدگى و... است. | ||
نویسنده در ابتداى اين فصل به همهجانبه بودن انقلاب اسلامى اشاره كرده، مىنويسد: «انقلاب اسلامى ما همهجانبه است؛ لذا غير از همه انقلابهاست. [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] منشأ انقلابها را يكى از سه چيز مىداند: يا اقتصادى و يا آزادىخواهى و انسانى و يا ايدئولوژيك و دينى؛ براى اولى مثال به انقلاب اكتبر مىتوان زد و براى دومى انقلاب كبير فرانسه را مىتوان مثال زد و براى سومى انقلاب انبياء، انقلاب اسلام بهوسيله پيامبر(ص) و انقلاب اسلامى ما را مىتوان مثال آورد».<ref>همان، ص128</ref> | نویسنده در ابتداى اين فصل به همهجانبه بودن انقلاب اسلامى اشاره كرده، مىنويسد: «انقلاب اسلامى ما همهجانبه است؛ لذا غير از همه انقلابهاست. [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] منشأ انقلابها را يكى از سه چيز مىداند: يا اقتصادى و يا آزادىخواهى و انسانى و يا ايدئولوژيك و دينى؛ براى اولى مثال به انقلاب اكتبر مىتوان زد و براى دومى انقلاب كبير فرانسه را مىتوان مثال زد و براى سومى انقلاب انبياء، انقلاب اسلام بهوسيله پيامبر(ص) و انقلاب اسلامى ما را مىتوان مثال آورد».<ref>همان، ص128</ref> |
ویرایش