۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(ویرایش) |
(غنی سازی متن) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''ابومحمدحسن بن على بن محمد''' مشهور به امام حسن عسکری (232-260 ق) امام يازدهم از ائمۀ اثنیعشر(ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است. | '''ابومحمدحسن بن على بن محمد''' مشهور به امام حسن عسکری (232-260 ق) امام يازدهم از ائمۀ اثنیعشر(ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است. | ||
آن حضرت در سال 260 هجری به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند. | |||
== | ==ولادت == | ||
تولدش به اختلاف روايات در ماه ربيع الاول يا ربيع الآخر سال 231 يا 232 ه.ق. و بنا به اكثر روايات در مدينه اتفاق افتاده است. (بعضى ولادت ايشان را در سامرا دانستهاند ولى صحيح نيست.) | تولدش به اختلاف روايات در ماه ربيع الاول يا ربيع الآخر سال 231 يا 232 ه.ق. و بنا به اكثر روايات در مدينه اتفاق افتاده است. (بعضى ولادت ايشان را در سامرا دانستهاند ولى صحيح نيست.) | ||
22 يا 23 سال داشت كه پس از وفات پدر بزرگوارش امام هادى(ع)(254 ه.ق) به امامت رسيد و | پدر بزرگوارش امام هادى(ع) هنگام تولد فرزند، شانزده سال و چند ماه بيشتر نداشت. مادرش بانويى صالحه و عارفه به نام سوسن يا حديثه يا سليل نام داشت. | ||
22 يا 23 سال داشت كه پس از وفات پدر بزرگوارش امام هادى(ع)(254 ه.ق) به امامت رسيد و | |||
==ويژگيهاى ظاهرى == | ==ويژگيهاى ظاهرى == | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
==جانشين آن حضرت == | ==جانشين آن حضرت == | ||
روايت زير را از ابوالاديان نقل كردهاند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مىبردم و جواب مىآوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامههايى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم.من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت شيعيان پاسخ مىدهد.با خود گفتم اگر اين مرد امام شده باشد كار امامت دگرگون خواهد شد.در اين اثنا خادمى بيامد و به جعفر گفت كار تكفين تمام شد.بيا بر جنازۀ برادرت نماز بگزار.جعفر و همۀ حاضران به داخل خانه رفتند.من هم رفتم و امام را كفن شده ديدم.جعفر پيش رفت تا در نماز امامت كند.وقتى خواست تكبير بگويد ناگهان كودكى با چهرهاى گندمگون و مويى كوتاه و مجعد و دندانهايى كه بينشان گشادگى بود پيش آمد و رداى جعفر را كشيده گفت:اى عم عقب برو.من براى نماز بر پدرم از تو شايستهترم.جعفر در حاليكه رنگش از خشم تيره شد عقب رفت و آن كودك بر جنازۀ امام نماز گزارد.او مهدى موعود امام دوازدهم(عج) بود. | روايت زير را از ابوالاديان نقل كردهاند كه گفت:من خادم امام عسكرى(ع) بودم و رسائل او را به شهرهاى ديگر مىبردم و جواب مىآوردم.در بيمارى منتهى به رحلت وى هم نزد او رفتم نامههايى را كه نوشته بود به من داد و فرمود به مداين ببرم.من رفتم و بعد از پانزده روز برگشتم اما ديدم بانگ زارى و شيون از خانۀ امام بلند است و جعفر بن على بر در خانه ايستاده به تعزيت شيعيان پاسخ مىدهد.با خود گفتم اگر اين مرد امام شده باشد كار امامت دگرگون خواهد شد.در اين اثنا خادمى بيامد و به جعفر گفت كار تكفين تمام شد.بيا بر جنازۀ برادرت نماز بگزار.جعفر و همۀ حاضران به داخل خانه رفتند.من هم رفتم و امام را كفن شده ديدم.جعفر پيش رفت تا در نماز امامت كند.وقتى خواست تكبير بگويد ناگهان كودكى با چهرهاى گندمگون و مويى كوتاه و مجعد و دندانهايى كه بينشان گشادگى بود پيش آمد و رداى جعفر را كشيده گفت:اى عم عقب برو.من براى نماز بر پدرم از تو شايستهترم.جعفر در حاليكه رنگش از خشم تيره شد عقب رفت و آن كودك بر جنازۀ امام نماز گزارد.او مهدى موعود امام دوازدهم(عج) بود. | ||
== شهادت == | |||
در هشتم ربيع الاول سال 260 ه.ق به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند، سن ایشان در هنگام شهادت در حدود 28 يا 29 ساله بودند، ایشان را در خانۀ خود و جوار قبر پدر خويش در سامرا به خاك سپرده شد.(آستانۀ سامرا) | |||
==تأليفات == | ==تأليفات == |
ویرایش