الوراثة الأحمدي و الفقه المحمدي

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الوراثة الأحمدي و الفقه المحمدي
    الوراثة الأحمدي و الفقه المحمدي
    پدیدآورانایروانی، علی (نویسنده)
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الوراثة الأحمدي و الفقه المحمدي مجموعه‌ای خطی از برخی آثار آیت‌الله علی ایروانی به خط فرزندش یوسف به زبان عربی است.[۱] اکثر آثار این مجموعه، تألیفات یا شروح فقهی و اصولی هستند.

    ساختار

    کتاب، مقدمه و فهرستی ندارد و متن کتاب‌ها که بعضاً تاریخ کتابتشان در ابتدایشان نوشته شده را به ترتیب ذکر کرده است.

    گزارش محتوا

    اولین کتاب با بیان مباحث آب‌ها شروع می‌شود.[۲] مسائل آب جاری در صفحه هشت کتاب بیان می‌گردد. در برخی موارد، در حاشیه کتاب، مطالبی نوشته شده است مثلاً در حاشیه صفحه 14 می‌خوانیم؛ «فان المراد من المطهریة فیها اما هو الحفظ عن الانفعال او المطهریة... التی تکون بعد تحقق الانفعال و لوجوب التغییر؛ و علی کل حال یکون دلیلا علی المطلوب». این مباحث با مطهرات ادامه می‌یابد و در صفحه 52 حکم ظرفی که سگ آن را لیسیده یا آبی که با دهان سگ برخورد کرده است را بررسی می‌کند. مباحث کتاب با بیان احکام وضو ادامه می‌یابد و در آن موجبات وضو، احکام تخلی، افعال وضو و... را در مسائل مختلفی بیان می‌کند؛ و با پایان این مسائل، کتاب اول پایان می‌پذیرد[۳] وی، کتاب دوم را با عبارات ذیل آغاز می‌کند؛ «قد جرت عادة غیرواحد علی تقسیم المکاسب...» ترجمه: سیره بسیاری از علما بر تقسیم مکاسب بر... استوار است.[۴] ظاهراً این کتاب در شرح کتاب دیگری نوشته شده است. بالای عبارات متن اصلی خط کشیده شده تا از عبارات شارح قابل‌تشخیص باشد. بیان شرایط عقد و صفات بایع و مشتری و... از جمله موارد مطرح شده در این بخش است.[۵] سومین کتاب، کتاب البیع است. این اثر نیز مانند کتاب مکاسب، در شرح کتاب بیع نوشته شده و برخی موارد خط‌خوردگی و اصلاحاتی از طرف نویسنده دارد. او در این بخش بعد از بیان تعریف بیع به مباحث مربوط به ثمن و مثمن و عقد و اجرتالمثل و اجرتالمسمی پرداخته است.[۶] نویسنده درباره عبارت بیع،[۷] و تعریف آن به مبادلة مال بمال[۸] و... شرح می‌دهد. کتاب چهارم دربردارنده مباحث اصولی است او این کتاب را در سوم ربیع‌الثانی سال 1338 در کربلا نوشته است. ایشان کتاب را از مباحث قطع با عبارت «و یستحیل التعبد بما وراء العلم و حجیته اذا فرض فعلیة الحکم علی کل تقدیر استحالته الذاتیة...» آغاز می‌کند. او بحث از حجیت شهرت را هم در این کتاب مطرح می‌نماید.[۹] کتاب بعدی درباره تعادل و تراجیح است. نویسنده تاریخ شروع آن را در اول کتاب، قسمت بالای سمت چپ، ماه رمضان 1339 ذکر کرده است.[۱۰] تاریخ کتابت کتاب بعدی، سوم محرم 1341 است. این کتاب پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر(ص) و خاندانش(ع)، با عبارات ذیل آغاز می‌شود. نویسنده در این کتاب، مباحث علم و علمی و انفتاح یا انسداد باب علم و علمی را مطرح می‌کند و به مباحث مرتبط با علم اجمالی و تفصیلی می‌پردازد.[۱۱] او در کتاب بعدی با ذکر روایت زراره «... فانه علی یقین من وضوءه و لا ینقض الیقین ابدا بالشک و انما ینقضه بیقین آخر» به‌تقریب استدلال به این روایت در باب حجیت استصحاب می‌پردازد. وی احتمالات متعدد درباره برداشت از این روایت را ذکر و تحلیل می‌کند.[۱۲] سپس دیگر روایات زراره (مثل روایت ثوب مصلی و...) و دیگران مانند عبدالله بن سنان و... را در تقریب و استدلال به‌قاعده استصحاب متذکر می‌شود.[۱۳] کتاب بعدی درباره بیان شروط عقد است.[۱۴] و کتاب بعدی به تاریخ دوم جمادی‌الثانی 1330 درباره بیع رهن و مباحث متعلق به آن است.[۱۵] وی کتاب بعدی را هم درباره شرح مباحث بیع نوشته است. تاریخ شروع تصنیف این اثر روز پنجشنبه 28 ذی‌قعده سال 1339 بوده است. بخشی از کتاب چنین است: «قوله مبادلة مال بمال؛ عنوانی الاصالة و البدلیة من العناوین المتقابلة المتضایفة فلا یکون شیء واحد اصلا و بدلا الا بلحاظ جهتین و علی ذلک فعنوان المبادلة التی مؤدیها تکرار البدلیة فی الطرفین القاضیة بتکرار الاصالة ایضا فیها فیکون کل منهما اصلا و بدلا...» بیان بایع و مشتری و اصیل از هرکدام در هنگام نبود قرینه، وقوع نقل و انتقال، مسائل بیع مایملک و ما لایملک، مباحث مربوط به معاطاة (صرف داد و ستد و بیع بدون صیغه یا لفظ صحیح شرعی) و... از جمله مسائلی هستند که در کتاب مطرح می‌شوند.[۱۶]. ادامه این مجموعه ذکر کتابی است درباره مسائل شرعی فرعی مربوط به وضو.[۱۷]

    وضعیت کتاب

    تاریخ کتابت اولین کتاب، 29 شعبان 1341 است. در صفحه 22 کتاب اثر جوهردان نویسنده مانده است که ادامه متن را از اطراف آن نوشته است و در حاشیه بعضی از صفحات همچون صفحه 166 کمی جوهر ریخته است. در برخی موارد، ترشح زیادی جوهر باعث ناخوانا شدن عبارت متن یا حاشیه شده است؛ مثلاً در حاشیه صفحه 218 و متن صفحه‌های 188 و 345 و 408 و 415. در بسیاری از موارد، شارح، عباراتش را خط زده و تصحیح کرده است. صفحات 82 تا 84 و 144 و 145، 231 تا 234، 238 و 239، 246 تا 252، 259 تا 263، 280، 290 تا 294، 308 تا 310، 313، 341 تا 343، 362، 396 تا 399، 402، 416 خالی از متن است. در صفحه 85 کتاب، عبارت «من التعبیرات الواقعة فیها» و در صفحه 235 (پایان کتاب البیع) عباراتی فارسی را مشاهده می‌کنیم که در آن سال 1338 را ذکر کرده است. کتاب دوم، در برخی موارد خط‌خوردگی دارد و گویا این تغییر عبارات از خود نویسنده بوده است. مثلاً در صدر صفحه 87 کلمه خصوصیة را خط زده و بالای آن عبارت مدخلیة را جایگزین کرده است. برخی صفحات، نیمه اسکن شده است؛ مانند صفحه 363.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص3
    2. ر.ک: همان، ص5
    3. ر.ک: همان، ص68-81
    4. ر.ک: همان، ص86
    5. ر.ک: همان، ص86-143
    6. ر.ک: همان، ص146-230
    7. ر.ک: همان، ص146
    8. ر.ک: همان، ص150
    9. ر.ک: همان، ص236-263
    10. ر.ک: همان، ص264-279
    11. ر.ک: همان، ص281-289
    12. ر.ک: همان، ص295-298
    13. ر.ک: همان، ص298-307
    14. ر.ک: همان، ص311-340
    15. ر.ک: همان، ص344-354
    16. ر.ک: همان، ص356-415
    17. ر.ک: همان، ص416-440

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها