الميزان في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۲۶: خط ۲۶:


'''الميزان في تفسير القرآن'''، اثرى است در 20 جلد، به زبان عربى در تفسير قرآن كريم، نوشته علامه [[طباطبایی، محمدحسین|محمدحسين طباطبايى]] (1281-1360ش).
'''الميزان في تفسير القرآن'''، اثرى است در 20 جلد، به زبان عربى در تفسير قرآن كريم، نوشته علامه [[طباطبایی، محمدحسین|محمدحسين طباطبايى]] (1281-1360ش).
انگيزه شروع اين تفسير از هنگام تدريس علامه در حوزه علميه قم براى طلاب علوم دينى شكل گرفت كه وى در نهايت با اصرار شاگردانش به جمع‌آورى آن دروس پرداخت.
انگيزه شروع اين تفسير از هنگام تدريس علامه در حوزه علميه قم براى طلاب علوم دينى شكل گرفت كه وى در نهایت با اصرار شاگردانش به جمع‌آورى آن دروس پرداخت.
[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تفسير قرآن را در 1333ش، آغاز كرد و در 23 رمضان 1391ق2/ آبان 1350ش، به پايان برد.
[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تفسير قرآن را در 1333ش، آغاز كرد و در 23 رمضان 1391ق2/ آبان 1350ش، به پايان برد.


خط ۳۹: خط ۳۹:
علامه با آگاهى از نقايص روش مفسران پيشين و با عنايت به رعايت ظرايف و دقايق لازم در تفسير صحيح كتاب خدا و نيز با در نظر داشتن هدفى متعالى، اين تفسير را به نگارش درآورد.
علامه با آگاهى از نقايص روش مفسران پيشين و با عنايت به رعايت ظرايف و دقايق لازم در تفسير صحيح كتاب خدا و نيز با در نظر داشتن هدفى متعالى، اين تفسير را به نگارش درآورد.


علامه در آغاز تفسير، مقدمه‌اى نگاشته و در آن نگاهى اجمالى به سير تطور تفسير و روش‌هاى آن دارد. در اين مقدمه، ديدگاه خود را درباره تفسير و چگونگى برخورد با آن و تفاوت كلى اين برخورد با روش گروهى از اخبارى‌مسلكان و حشويه كه قرآن را از حجيت ساقط مى‌كنند و تفسير را تنها از زاويه حديث قابل استناد مى‌دانند و حتى گاه مى‌گويند، قرآن قابل فهم براى ما نيست، نگاهى انتقادى مى‌اندازد و به دلايلى كه برمى‌شمارد، آن را رد مى‌كند. در پايان اين مقدمه روش خود را بازگو مى‌كند. ايشان روش اهل‌بيت(ع) را در تفسير، تفسير قرآن به قرآن مى‌داند و در اين زمينه به نمونه‌هايى از تفسير اهل‌بيت(ع) در جاى جاى كتاب ارجاع مى‌دهد.
علامه در آغاز تفسير، مقدمه‌اى نگاشته و در آن نگاهى اجمالى به سير تطور تفسير و روش‌هاى آن دارد. در اين مقدمه، ديدگاه خود را درباره تفسير و چگونگى برخورد با آن و تفاوت كلى اين برخورد با روش گروهى از اخبارى‌مسلكان و حشويه كه قرآن را از حجيت ساقط مى‌كنند و تفسير را تنها از زاويه حديث قابل استناد مى‌دانند و حتى گاه مى‌گويند، قرآن قابل فهم براى ما نيست، نگاهى انتقادى مى‌اندازد و به دلايلى كه برمى‌شمارد، آن را رد مى‌كند. در پايان اين مقدمه روش خود را بازگو مى‌كند. ايشان روش اهل‌بيت(ع) را در تفسير، تفسير قرآن به قرآن مى‌داند و در اين زمينه به نمونه‌هایى از تفسير اهل‌بيت(ع) در جاى جاى كتاب ارجاع مى‌دهد.


شيوه تفسيرى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]:
شيوه تفسيرى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]:
خط ۶۴: خط ۶۴:
#جمع ميان دو شيوه تفسيرى ترتيبى و موضوعى: علامه با مراعات ترتيب در تفسير آيات، آيه به آيه و سوره به سوره، از جايگاه بلند تفسير موضوعى نيز كه اهميت آن امروزه روشن گرديده غافل نبوده و هر دو جنبه را با كمال دقت و ظرافت دنبال كرده و تفسيرى كامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است.
#جمع ميان دو شيوه تفسيرى ترتيبى و موضوعى: علامه با مراعات ترتيب در تفسير آيات، آيه به آيه و سوره به سوره، از جايگاه بلند تفسير موضوعى نيز كه اهميت آن امروزه روشن گرديده غافل نبوده و هر دو جنبه را با كمال دقت و ظرافت دنبال كرده و تفسيرى كامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است.
#:تفسير موضوعى از ديدگاه ايشان اهميت فراوانى داشته و ايشان به اين ترتيب مقاصد عالى و معارف جليل قرآن را دسته‌بندى‌كرده، آماده و كامل به پژوهشگران عرضه داشته است.
#:تفسير موضوعى از ديدگاه ايشان اهميت فراوانى داشته و ايشان به اين ترتيب مقاصد عالى و معارف جليل قرآن را دسته‌بندى‌كرده، آماده و كامل به پژوهشگران عرضه داشته است.
#مطرح نمودن مسئله وحدت موضوعى هر سوره: هر سوره داراى هدف به‌خصوصى است كه آن را با مقدمه‌اى ظريف دنبال مى‌كند وبا خاتمه‌اى بس شيوا به پايان مى‌رساند و اختلاف عدد آيات سوره‌ها به همين امر بستگى دارد و تا مقصود نهايى انجام نگيرد، سوره به پايان نمى‌رسد و كوچكى و بزرگى هر سوره، به كوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقيده علامه هر سوره صرفا مجموعه آيات پراكنده و بدون جامع واحدى نيست؛ بلكه يك وحدت فراگير بر هر سوره حاكم است و پيوستگى آيات را مى‌رساند و مسئله وحدت موضوعى يا وحدت سياق در هر سوره، كه از قراين كلامى قابل توجه است، از همين جا نشئت گرفته است.
#مطرح نمودن مسئله وحدت موضوعى هر سوره: هر سوره داراى هدف به‌خصوصى است كه آن را با مقدمه‌اى ظريف دنبال مى‌كند وبا خاتمه‌اى بس شيوا به پايان مى‌رساند و اختلاف عدد آيات سوره‌ها به همين امر بستگى دارد و تا مقصود نهایى انجام نگيرد، سوره به پايان نمى‌رسد و كوچكى و بزرگى هر سوره، به كوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقيده علامه هر سوره صرفا مجموعه آيات پراكنده و بدون جامع واحدى نيست؛ بلكه يك وحدت فراگير بر هر سوره حاكم است و پيوستگى آيات را مى‌رساند و مسئله وحدت موضوعى يا وحدت سياق در هر سوره، كه از قراين كلامى قابل توجه است، از همين جا نشئت گرفته است.
#نظريه سريان و جريان يك روح كلى و حاكم بر سرتاسر قرآن: اين نظريه بر تمامى آيات و سور سايه افكنده، حقيقت و جان كلام الهى را تشكيل مى‌دهد. علامه بر اين باور است كه در پس ظاهر الفاظ و معانى، حقيقتى والاتر نهفته است كه گوهر قرآن و بطن آن را تشكيل مى‌دهد، داراى وحدتى استوار و از هرگونه تجزيه و تفصيل مبراست. آن حقيقت همانند روح در جسد، عينيت وجودى دارد و سرمنشأ تمامى احكام و شرايع و بيانات قرآن مى‌باشد كه نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهيم است، بلكه از سنخ عالم امر و ملكوت است كه هرگز دست آلوده خاکيان به آن نمى‌رسد.
#نظريه سريان و جريان يك روح كلى و حاكم بر سرتاسر قرآن: اين نظريه بر تمامى آيات و سور سايه افكنده، حقيقت و جان كلام الهى را تشكيل مى‌دهد. علامه بر اين باور است كه در پس ظاهر الفاظ و معانى، حقيقتى والاتر نهفته است كه گوهر قرآن و بطن آن را تشكيل مى‌دهد، داراى وحدتى استوار و از هرگونه تجزيه و تفصيل مبراست. آن حقيقت همانند روح در جسد، عينيت وجودى دارد و سرمنشأ تمامى احكام و شرايع و بيانات قرآن مى‌باشد كه نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهيم است، بلكه از سنخ عالم امر و ملكوت است كه هرگز دست آلوده خاکيان به آن نمى‌رسد.
#عينيت بخشيدن به مسئله «القرآن يفسر بعضه بعضا»: علامه با قدرت و احاطه فوق‌العاده به تمامى آيات مرتبط با يكديگر اين مسئله را عينيت مى‌بخشد؛ به‌گونه‌اى كه هريك از آيات نسبت به آيات ديگر، رافع ابهام و شك آن بوده است.
#عينيت بخشيدن به مسئله «القرآن يفسر بعضه بعضا»: علامه با قدرت و احاطه فوق‌العاده به تمامى آيات مرتبط با يكديگر اين مسئله را عينيت مى‌بخشد؛ به‌گونه‌اى كه هريك از آيات نسبت به آيات ديگر، رافع ابهام و شك آن بوده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش