المكاسب و البيع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۰: خط ۴۰:
# قسمتى از كتاب البيع تا مبحث «اشتراط العلم بقدر الثمن و المثمن»؛
# قسمتى از كتاب البيع تا مبحث «اشتراط العلم بقدر الثمن و المثمن»؛
# حكم لباس مشكوك در نماز  با نام ''[[رسالة في حكم اللباس المشكوك فيه]]'' كه تقرير درس محمود شيرازى «قده» (م 1312 ق) توسط يكى از شاگردانش است به آن ضميمه شده است.
# حكم لباس مشكوك در نماز  با نام ''[[رسالة في حكم اللباس المشكوك فيه]]'' كه تقرير درس محمود شيرازى «قده» (م 1312 ق) توسط يكى از شاگردانش است به آن ضميمه شده است.
اگر چه تقريبا تمام كتاب توسط مؤلف جمع‌آورى گرديده است اما از صفحۀ 487 به بعد مطالب كتاب توسط فرزند مؤلف، آقا ضياء‌الدين آملى تكميل شده است..<ref>حاشيه، ج 2، ص487</ref>
اگر چه تقريبا تمام كتاب توسط مؤلف جمع‌آورى گرديده است اما از صفحۀ 487 به بعد مطالب كتاب توسط فرزند مؤلف، آقا ضياء‌الدين آملى تكميل شده است.<ref>حاشيه، ج 2، ص487</ref>


==شيوۀ تأليف==
==شيوۀ تأليف==
خط ۵۷: خط ۵۷:
قد بسطنا الكلام في ذلك في غير موضع من تحريرات الأصول حسب ما أفاده شيخنا العلامة أدام الله أيامه.<ref>جلد /1 142</ref>
قد بسطنا الكلام في ذلك في غير موضع من تحريرات الأصول حسب ما أفاده شيخنا العلامة أدام الله أيامه.<ref>جلد /1 142</ref>


شيخ [[آملی، محمدتقی|محمدتقى آملى]] دربارۀ تلاش در جمع‌آورى مطالب و متن روان كتاب در پايان آن مى‌نويسد: و بذلت جهدي في تأدية المطالب بأسهل العبارات الخالية عن الإعضال و الغلق على حسب ما تفضّل علي الله العظيم..<ref>جلد 2، ص500</ref>
شيخ [[آملی، محمدتقی|محمدتقى آملى]] دربارۀ تلاش در جمع‌آورى مطالب و متن روان كتاب در پايان آن مى‌نويسد: و بذلت جهدي في تأدية المطالب بأسهل العبارات الخالية عن الإعضال و الغلق على حسب ما تفضّل علي الله العظيم.<ref>جلد 2، ص500</ref>


قابل ذكر است كه يكى ديگر از تقريرات خوب درس [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] توسط [[خوانساری نجفی، موسی|شيخ موسى خوانسارى]] نجفى (م 1363 ق) بنام «منية الطالب» نوشته و چاپ شده است.
قابل ذكر است كه يكى ديگر از تقريرات خوب درس [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] توسط [[خوانساری نجفی، موسی|شيخ موسى خوانسارى]] نجفى (م 1363 ق) بنام «منية الطالب» نوشته و چاپ شده است.
خط ۶۸: خط ۶۸:




با توجه به تعريف و ستايش [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] (م 1356 ق) از كتاب و عبارت «دام ظلّه» كه پس از نام ايشان ديده مى‌شود بنظر مى‌رسد كه تاريخ صحيح تأليف جلد اول ربيع الثانى 1353ق و جلد دوم صفر الخير سال 1353ق باشد..<ref>ج 1، ص491 و ج 2، صفحۀ 500</ref>
با توجه به تعريف و ستايش [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] (م 1356 ق) از كتاب و عبارت «دام ظلّه» كه پس از نام ايشان ديده مى‌شود بنظر مى‌رسد كه تاريخ صحيح تأليف جلد اول ربيع الثانى 1353ق و جلد دوم صفر الخير سال 1353ق باشد.<ref>ج 1، ص491 و ج 2، صفحۀ 500</ref>


بنابراين عبارت (ثلاث ماة و ثلاثة و سبعين بعد ألف) صحيح نمى‌باشد و بايد لفظ سبعين تبديل به خمسين شود تا سال تأليف جلد اول به 1353ق تصحيح گردد..<ref>ج 1، ص491</ref>
بنابراين عبارت (ثلاث ماة و ثلاثة و سبعين بعد ألف) صحيح نمى‌باشد و بايد لفظ سبعين تبديل به خمسين شود تا سال تأليف جلد اول به 1353ق تصحيح گردد.<ref>ج 1، ص491</ref>


از زمان تقرير درس [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى بزرگ شيرازى]] توسط بعضى از شاگردانش در رسالۀ كوچك حكم لباس مشكوك اطلاع دقيقى در دست نيست اما با توجه به عبارت «دام ظلّه» پس از نام [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، در زمان حيات وى تأليف شده است.
از زمان تقرير درس [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى بزرگ شيرازى]] توسط بعضى از شاگردانش در رسالۀ كوچك حكم لباس مشكوك اطلاع دقيقى در دست نيست اما با توجه به عبارت «دام ظلّه» پس از نام [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، در زمان حيات وى تأليف شده است.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
كتاب المكاسب و البيع مجموعه‌اى از ابتكارات [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] «قده» است كه حاصل فكر عميق و دقت نظر فوق العادۀ اين فقيه بزرگوار است كه در اين جا به مختصرى از آن اشاره مى‌شود.
كتاب المكاسب و البيع مجموعه‌اى از ابتكارات [[نائینی، محمدحسین|محقق نائينى]] «قده» است كه حاصل فكر عميق و دقت نظر فوق العادۀ اين فقيه بزرگوار است كه در اين جا به مختصرى از آن اشاره مى‌شود.


اگر چه بر حسب اعتبار و قرارداد، كسب و تجارت را به اقسام چهارگانۀ حرام، مكروه، مندوب و مباح تقسيم مى‌كنند اما [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] كسب و تجارت را به عنوان اولى و بدون سبب و عارضه‌اى واجب نمى‌دانند..<ref>ج 1، ص5</ref>
اگر چه بر حسب اعتبار و قرارداد، كسب و تجارت را به اقسام چهارگانۀ حرام، مكروه، مندوب و مباح تقسيم مى‌كنند اما [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] كسب و تجارت را به عنوان اولى و بدون سبب و عارضه‌اى واجب نمى‌دانند.<ref>ج 1، ص5</ref>


وى تعريف بيع را ممكن نمى‌دانند و تعاريف را تقريبى و غير دقيق مى‌دانند و مى‌نويسند:
وى تعريف بيع را ممكن نمى‌دانند و تعاريف را تقريبى و غير دقيق مى‌دانند و مى‌نويسند:


اعلم أنهم ذكروا في تعريف البيع عبائر مختلفة كلّها تعاريف تقريبيّة لا معرفات حقيقيّة لعدم اشتمال البيع على الجنس و الفصل كسائر الماهيات المحدودة بالحدود..<ref>ج /1 84</ref>
اعلم أنهم ذكروا في تعريف البيع عبائر مختلفة كلّها تعاريف تقريبيّة لا معرفات حقيقيّة لعدم اشتمال البيع على الجنس و الفصل كسائر الماهيات المحدودة بالحدود.<ref>ج /1 84</ref>


ايشان حدود سى و دو مورد از مكاسب محرمه را مثل معاملات هياكل عبادات، آلات قمار، رشوه، سحر، غنا، قمار، بيع مصحف و نظائر آن را از آن جهت كه استطردا مورد بحث واقع شده‌اند، كنار گذاشته و مورد بررسى قرار نمى‌دهد. وى در صفحۀ 5 از جلد اول مى‌نويسد:
ايشان حدود سى و دو مورد از مكاسب محرمه را مثل معاملات هياكل عبادات، آلات قمار، رشوه، سحر، غنا، قمار، بيع مصحف و نظائر آن را از آن جهت كه استطردا مورد بحث واقع شده‌اند، كنار گذاشته و مورد بررسى قرار نمى‌دهد. وى در صفحۀ 5 از جلد اول مى‌نويسد:
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
إن الفقهاء رضوان‌الله‌عليهم ذكروا في باب المكاسب المحرمة أمورا محرمة لا ربط لها بباب المعاملات كالغيبة و النسية و الكذب استطرادا (فربما يورد عليهم) بأنّه إن كان الغرض هو البحث عما يتعلّق بالمكاسب المحرمة فما وجه هذا الاستطراد؟
إن الفقهاء رضوان‌الله‌عليهم ذكروا في باب المكاسب المحرمة أمورا محرمة لا ربط لها بباب المعاملات كالغيبة و النسية و الكذب استطرادا (فربما يورد عليهم) بأنّه إن كان الغرض هو البحث عما يتعلّق بالمكاسب المحرمة فما وجه هذا الاستطراد؟


در مسألۀ معاطاة، وى با استناد به سيرۀ قطعى بر عدم فساد معاطاة و همين طور سيرۀ قطعى تا زمان معصوم‌ عليه‌السلام بر صحت جميع تصرفات، حتى تصرفات متوقف بر ملك، اثبات مى‌نمايند كه معاطاة بيع است و سپس براى اثبات صحت آن به عمومات «أحل الله البيع» و «تجارة عن تراض» و نظائر آن دو استناد مى‌نمايند..<ref>ج /1 128، 129</ref>
در مسألۀ معاطاة، وى با استناد به سيرۀ قطعى بر عدم فساد معاطاة و همين طور سيرۀ قطعى تا زمان معصوم‌ عليه‌السلام بر صحت جميع تصرفات، حتى تصرفات متوقف بر ملك، اثبات مى‌نمايند كه معاطاة بيع است و سپس براى اثبات صحت آن به عمومات «أحل الله البيع» و «تجارة عن تراض» و نظائر آن دو استناد مى‌نمايند.<ref>ج /1 128، 129</ref>


==ويژگى‌ها==
==ويژگى‌ها==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش