المقاصد النحویة في شرح شواهد شروح الألفیة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'بدرالدین العینی، محمود بن احمد' به 'بدرالدین عینی، محمود بن احمد')
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۵: خط ۵:
    | پدیدآورندگان
    | پدیدآورندگان
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[بدرالدین العینی، محمود بن احمد]] (نويسنده)
    [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد]] (نويسنده)
    [[عیون السود، محمد باسل]] (محقق)
    [[عیون السود، محمد باسل]] (محقق)
    |زبان
    |زبان
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''المقاصد النحویة فی شرح شواهد شروح الالفیة''' مشهور به «شرح الشواهد الکبری» تألیف بدرالدین محمود بن احمد بن موسی العینی (متوفی 855ق)، از بهترین شرح‌ها بر شواهد ذکر شده در شروح منظومه الفیه محمد بن عبدالله بن مالک اندلسی (متوفی 672ق) است. این اثر با مقدمه و تحقیق محمد باسل عیون السود منتشر شده است.  
    '''المقاصد النحویة فی شرح شواهد شروح الالفیة''' مشهور به «شرح الشواهد الکبری» تألیف [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|بدرالدین محمود بن احمد بن موسی العینی]] (متوفی 855ق)، از بهترین شرح‌ها بر شواهد ذکر شده در شروح منظومه الفیه [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|محمد بن عبدالله بن مالک اندلسی]] (متوفی 672ق) است. این اثر با مقدمه و تحقیق [[عیون السود، محمد باسل|محمد باسل عیون السود]] منتشر شده است.  


    کتاب با شرح حال و حیات علمی، اساتید، شاگردان و نوشته‌های مؤلف آغاز شده است. سپس از محقق چنین می‌خوانیم: الفیه ابن مالک مشتمل بر خلاصه دو علم نحو و صرف با اشاره به شیوه علما و رأی منتخب ابن مالک است. اهمیت و ارزش این کتاب سبب شده که علما به آن اهتمام داشته و آن را شرح کرده‌اند تا آنجاکه بروکلمان در تاریخ الادب العربی 49 شرح برای آن برشمرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص17</ref>  علاوه بر شروح، برخی از علما به اعراب الفیه توجه کرده‌اند و بعضی هم به شرح شواهد شروح اقدام کرده‌ و بر آن تعلیقه و حواشی نوشته‌اند که العینی از آن جمله است. او در مقاصدش چهار شرح از مشهورترین شروح را انتخاب کرده که عبارتند از: شرح ابن ناظم، شرح مرادی، شرح ابن هشام و شرح ابن عقیل. بهترین شرح وتعلیقه به دست العینی نوشته شده که مفصل‌ترین و بهترین شرح‌ها است و شیوه او مکتبی برای علمای پس از خود در شیوه شرح‌نویسی شد.<ref>ر.ک: همان</ref>
    کتاب با شرح حال و حیات علمی، اساتید، شاگردان و نوشته‌های مؤلف آغاز شده است. سپس از محقق چنین می‌خوانیم: الفیه ابن مالک مشتمل بر خلاصه دو علم نحو و صرف با اشاره به شیوه علما و رأی منتخب ابن مالک است. اهمیت و ارزش این کتاب سبب شده که علما به آن اهتمام داشته و آن را شرح کرده‌اند تا آنجاکه بروکلمان در تاریخ الادب العربی 49 شرح برای آن برشمرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص17</ref>  علاوه بر شروح، برخی از علما به اعراب الفیه توجه کرده‌اند و بعضی هم به شرح شواهد شروح اقدام کرده‌ و بر آن تعلیقه و حواشی نوشته‌اند که [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|العینی]] از آن جمله است. او در مقاصدش چهار شرح از مشهورترین شروح را انتخاب کرده که عبارتند از: شرح ابن ناظم، شرح مرادی، شرح ابن هشام و شرح ابن عقیل. بهترین شرح وتعلیقه به دست [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|العینی]] نوشته شده که مفصل‌ترین و بهترین شرح‌ها است و شیوه او مکتبی برای علمای پس از خود در شیوه شرح‌نویسی شد.<ref>ر.ک: همان</ref>


    العینی نسبت هر بیت را به مؤلفی که آن را آورده به‌صورت رمزی با یکی از مشهورترین حروف تبیین کرده است؛ بدین‌جهت اگر هر چهار شرح مذکور بیتی را به عنوان شاهد آورده‌اند به‌صورت «ظقهع» به آن اشاره کرده است؛ ظاء یعنی ابن ناظم، قاف یعنی ام قاسم، هاء یعنی ابن هشام و عین یعنی ابن عقیل. شارح برای نوشتن این کتاب زمان زیادی را به مراجعه به دیگر کتاب‌ها اختصاص داده است. او در شرح خود لغات، معانی و اعراب ابیات را تبیین کرده و مبهماتی را که بر طلاب اشتباه می‌شود با بیان بحر و وزن آن‌ها برطرف کرده است.<ref>ر.ک: خطبه کتاب، ص3</ref>
    [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|العینی]] نسبت هر بیت را به مؤلفی که آن را آورده به‌صورت رمزی با یکی از مشهورترین حروف تبیین کرده است؛ بدین‌جهت اگر هر چهار شرح مذکور بیتی را به عنوان شاهد آورده‌اند به‌صورت «ظقهع» به آن اشاره کرده است؛ ظاء یعنی ابن ناظم، قاف یعنی ام قاسم، هاء یعنی ابن هشام و عین یعنی [[ابن عقیل]]. شارح برای نوشتن این کتاب زمان زیادی را به مراجعه به دیگر کتاب‌ها اختصاص داده است. او در شرح خود لغات، معانی و اعراب ابیات را تبیین کرده و مبهماتی را که بر طلاب اشتباه می‌شود با بیان بحر و وزن آن‌ها برطرف کرده است.<ref>ر.ک: خطبه کتاب، ص3</ref>




    خط ۴۱: خط ۴۱:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)‎‏]]
    [[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]]
    [[رده:مقالات شهریور 01 موسوی]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آبان 1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۶

    المقاصد النحویة في شرح شواهد شروح الألفیة
    المقاصد النحویة في شرح شواهد شروح الألفیة
    پدیدآورانبدرالدین عینی، محمود بن احمد (نويسنده) عیون السود، محمد باسل (محقق)
    عنوان‌های دیگرالمشهور ب شرح الشواهد الکبری
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1426ق - 2005م
    چاپ1
    شابک-
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    /الف2 الف8027 6151 ‏PJ‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المقاصد النحویة فی شرح شواهد شروح الالفیة مشهور به «شرح الشواهد الکبری» تألیف بدرالدین محمود بن احمد بن موسی العینی (متوفی 855ق)، از بهترین شرح‌ها بر شواهد ذکر شده در شروح منظومه الفیه محمد بن عبدالله بن مالک اندلسی (متوفی 672ق) است. این اثر با مقدمه و تحقیق محمد باسل عیون السود منتشر شده است.

    کتاب با شرح حال و حیات علمی، اساتید، شاگردان و نوشته‌های مؤلف آغاز شده است. سپس از محقق چنین می‌خوانیم: الفیه ابن مالک مشتمل بر خلاصه دو علم نحو و صرف با اشاره به شیوه علما و رأی منتخب ابن مالک است. اهمیت و ارزش این کتاب سبب شده که علما به آن اهتمام داشته و آن را شرح کرده‌اند تا آنجاکه بروکلمان در تاریخ الادب العربی 49 شرح برای آن برشمرده است.[۱] علاوه بر شروح، برخی از علما به اعراب الفیه توجه کرده‌اند و بعضی هم به شرح شواهد شروح اقدام کرده‌ و بر آن تعلیقه و حواشی نوشته‌اند که العینی از آن جمله است. او در مقاصدش چهار شرح از مشهورترین شروح را انتخاب کرده که عبارتند از: شرح ابن ناظم، شرح مرادی، شرح ابن هشام و شرح ابن عقیل. بهترین شرح وتعلیقه به دست العینی نوشته شده که مفصل‌ترین و بهترین شرح‌ها است و شیوه او مکتبی برای علمای پس از خود در شیوه شرح‌نویسی شد.[۲]

    العینی نسبت هر بیت را به مؤلفی که آن را آورده به‌صورت رمزی با یکی از مشهورترین حروف تبیین کرده است؛ بدین‌جهت اگر هر چهار شرح مذکور بیتی را به عنوان شاهد آورده‌اند به‌صورت «ظقهع» به آن اشاره کرده است؛ ظاء یعنی ابن ناظم، قاف یعنی ام قاسم، هاء یعنی ابن هشام و عین یعنی ابن عقیل. شارح برای نوشتن این کتاب زمان زیادی را به مراجعه به دیگر کتاب‌ها اختصاص داده است. او در شرح خود لغات، معانی و اعراب ابیات را تبیین کرده و مبهماتی را که بر طلاب اشتباه می‌شود با بیان بحر و وزن آن‌ها برطرف کرده است.[۳]


    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص17
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: خطبه کتاب، ص3

    منابع مقاله

    مقدمه محقق و متن کتاب.

    وابسته‌ها