المعاد الجسماني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - '،ف' به '، ف')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۴۷: خط ۴۷:




مؤلف محترم چون ديده است در باب معاد جسمانى، نظرات مختلف و پراكنده و حتى متناقضى وجود دارد، براى اينكه از جلوگيرى از پراكندگى افكار عمومى در اين زمينه، و همچنين اهميت ويژه اين بحث در اعتقاد و سرنوشت آدمى دارد.به تأليف اين كتاب پرداخته است و آنرا به زبان عربى نوشته.زيرا كه خود مؤلف نيز عرب‌زبان مى‌باشند، وى در اين كتاب پس از ذكر اقوال دانشمندان در زمينه روحانى يا جسمانى بودن معاد به قول حقيقى كه موردنظر ايشان بوده است و از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] نقل كرده مى‌پردازد و به شبهاتى كه در اين زمينه مطرح مى‌باشد جواب داده‌اند و با تمسك به قول اميرالمؤمنين كه مى‌فرمايند«انّ اول‌ الدين معرفته» که اين گفتار بحث از مبتدا است و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى است، اين ابتدا و انتهاء را در مصاب واحد تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] چنين برآورده است آنجا كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مى‌گويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى در اسلام است، و اصل بزرگى در حكمة مى‌باشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت شرف و رتبه است، از حكماء بزرگ متقدم قليلى هستند كه به اين مسئله هدايت شده‌اند و كم هستند بزرگانى از فضلاء اسلام كه به اين مطلب اشاره شده‌اند» و در جائى ديگر فرموده‌اند«چطور مى‌توان طريق يافت به سمت همچون مطلوب‌ايكه يكى از دو عمود اعتقاد است و آندو علم مبتداء و معاد مى‌باشند.»
مؤلف محترم چون ديده است در باب معاد جسمانى، نظرات مختلف و پراكنده و حتى متناقضى وجود دارد، براى اينكه از جلوگيرى از پراكندگى افكار عمومى در اين زمينه، و همچنين اهميت ويژه اين بحث در اعتقاد و سرنوشت آدمى دارد.به تأليف اين كتاب پرداخته است و آنرا به زبان عربى نوشته.زيرا كه خود مؤلف نيز عرب‌زبان مى‌باشند، وى در اين كتاب پس از ذكر اقوال دانشمندان در زمينه روحانى يا جسمانى بودن معاد به قول حقيقى كه موردنظر ايشان بوده است و از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] نقل كرده مى‌پردازد و به شبهاتى كه در اين زمينه مطرح مى‌باشد جواب داده‌اند و با تمسك به قول اميرالمؤمنين كه مى‌فرمايند«انّ اول‌الدين معرفته» که اين گفتار بحث از مبتدا است و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى است، اين ابتدا و انتهاء را در مصاب واحد تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] چنين برآورده است آنجا كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مى‌گويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى در اسلام است، و اصل بزرگى در حكمة مى‌باشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت شرف و رتبه است، از حكماء بزرگ متقدم قليلى هستند كه به اين مسئله هدايت شده‌اند و كم هستند بزرگانى از فضلاء اسلام كه به اين مطلب اشاره شده‌اند» و در جائى ديگر فرموده‌اند«چطور مى‌توان طريق يافت به سمت همچون مطلوب‌ايكه يكى از دو عمود اعتقاد است و آندو علم مبتداء و معاد مى‌باشند.»


از اهميت اين موضوع مى‌توان گفت كه ثلث قرآن از مباحث معاد و قيامت سخن گفته است.
از اهميت اين موضوع مى‌توان گفت كه ثلث قرآن از مباحث معاد و قيامت سخن گفته است.
خط ۶۴: خط ۶۴:
امّا در باب پايان باب معاد جسمانى را از منظر قرآن كريم بيان نموده، كه در اين قسمت از ضرورت معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت، طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است.
امّا در باب پايان باب معاد جسمانى را از منظر قرآن كريم بيان نموده، كه در اين قسمت از ضرورت معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت، طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است.


در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده است، از بين متكلمان نظر ابى حامد غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌ الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده است، ابتدا اساليب غزالى را مطرح كرده سپس در آن مناقشه نموده، همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده.
در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده است، از بين متكلمان نظر ابى حامد غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده است، ابتدا اساليب غزالى را مطرح كرده سپس در آن مناقشه نموده، همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده.


ايشان روش علمى خواجه نصير‌ الدين را نيز مطرح نموده و نظر او را در امكان معاد اخروى و اعادۀ معدوم و جواز اعادۀ آن و در آخر شبهات معاد جسمانى را از منظر خواجه بحث كرده است.در باب سوم اين كتاب نظر فلاسفه‌اى چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] شيرازى را ايجاد نموده.مؤلف محترم چون با منش و روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] موافق بوده در اين كتاب به طرح و نظر و پردازش مبانى و افكار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بيشتر پرداخته و با نگاه حركت جوهرى و تطبيق آن با آيات و روايات معاد جسمانى را بيان و به شبهات درآن اشاره نموده.
ايشان روش علمى خواجه نصير‌الدين را نيز مطرح نموده و نظر او را در امكان معاد اخروى و اعادۀ معدوم و جواز اعادۀ آن و در آخر شبهات معاد جسمانى را از منظر خواجه بحث كرده است.در باب سوم اين كتاب نظر فلاسفه‌اى چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] شيرازى را ايجاد نموده.مؤلف محترم چون با منش و روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] موافق بوده در اين كتاب به طرح و نظر و پردازش مبانى و افكار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بيشتر پرداخته و با نگاه حركت جوهرى و تطبيق آن با آيات و روايات معاد جسمانى را بيان و به شبهات درآن اشاره نموده.


==نسخه‌شناسى==
==نسخه‌شناسى==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش