المسلك في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




اين كتاب مهم‌ترين اثر محقق حلى است كه در كلام نگاشته است. او در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: چون ديدم تحقيق در علم عقائد از نفيس‌ترين كارها و گرانبهاترين امور است؛ به طورى كه بر هر صاحب فكرى واجب است در آن غور و حقائق آن را كشف كند، لذا اين كتاب را تأليف نمودم.<ref/>1<ref>
اين كتاب مهم‌ترين اثر محقق حلى است كه در كلام نگاشته است. او در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: چون ديدم تحقيق در علم عقائد از نفيس‌ترين كارها و گرانبهاترين امور است؛ به طورى كه بر هر صاحب فكرى واجب است در آن غور و حقائق آن را كشف كند، لذا اين كتاب را تأليف نمودم.<ref/> 1 <ref>


مولف شيوۀ تحقيق در كلام را متعدد دانسته و قائل است كه شيوه و منهج متأخرين معتزله بهترين شيوه براى تحقيق در علم عقائد مى‌باشد. لذا مولف مطالب اين كتاب را براساس شيوۀ ياد شده نگاشته است. او سعى نموده مطالب و آراء خود را كاملا منسجم، ولى به صورت مختصر بيان كند. چنانكه گفته است «اين كتاب را به صورت مختصر نوشتم تا مدخلى باشد براى كتب مطول كلامى»<ref/>2<ref>. اسم كتاب در رجال ابن داود «المسلك فى اصول الدين» ثبت شده است و در آغاز نسخۀ خطى «كتاب المسلك فى علم الكلام» ثبت شده و در آخر تنها نسخۀ خطى اين كتاب آمده است «كم كتاب المسلك فى علم الاصول»<ref/>3<ref> تاريخ نگارش اين اثر مشخص نمى‌باشد.
مولف شيوۀ تحقيق در كلام را متعدد دانسته و قائل است كه شيوه و منهج متأخرين معتزله بهترين شيوه براى تحقيق در علم عقائد مى‌باشد. لذا مولف مطالب اين كتاب را براساس شيوۀ ياد شده نگاشته است. او سعى نموده مطالب و آراء خود را كاملا منسجم، ولى به صورت مختصر بيان كند. چنانكه گفته است «اين كتاب را به صورت مختصر نوشتم تا مدخلى باشد براى كتب مطول كلامى»<ref/> 2 <ref>. اسم كتاب در رجال ابن داود «المسلك فى اصول الدين» ثبت شده است و در آغاز نسخۀ خطى «كتاب المسلك فى علم الكلام» ثبت شده و در آخر تنها نسخۀ خطى اين كتاب آمده است «كم كتاب المسلك فى علم الاصول»<ref/> 3 <ref> تاريخ نگارش اين اثر مشخص نمى‌باشد.


==ساختار و گزارش محتوا:==
==ساختار و گزارش محتوا:==
خط ۷۳: خط ۷۳:
شيوۀ كتاب: مولف همچنانكه در اول كتاب گفته است، «اما بعد فانه لما كان الخوض فى تحقيق العقائد من انفس الفوائد و اعز الفرائد وجب على كل ذى فطنة أن يصرف رويته الى استخراج حقائقها و كشف غوامضها و دقائقها و لما كانت الطرق الى ذلك مختلفة و الوسائل اليه منكرة و معرفة وجب أن نسلك اتمها تحقيقا و اوضحها مسلكا و طريقا و هو النهج الذى سلكه متأخروا المعتزلة» از شيوۀ متأخرين معتزله براى بيان مطالب عقائد استفاده نموده كه احتمالا مراد كتب قاضى عبدالجبار همدانى باشد.
شيوۀ كتاب: مولف همچنانكه در اول كتاب گفته است، «اما بعد فانه لما كان الخوض فى تحقيق العقائد من انفس الفوائد و اعز الفرائد وجب على كل ذى فطنة أن يصرف رويته الى استخراج حقائقها و كشف غوامضها و دقائقها و لما كانت الطرق الى ذلك مختلفة و الوسائل اليه منكرة و معرفة وجب أن نسلك اتمها تحقيقا و اوضحها مسلكا و طريقا و هو النهج الذى سلكه متأخروا المعتزلة» از شيوۀ متأخرين معتزله براى بيان مطالب عقائد استفاده نموده كه احتمالا مراد كتب قاضى عبدالجبار همدانى باشد.


او شيوۀ خود را چنين توصيف مى‌كند «رأيت أن املى مختصرا يقصر عن هجنة التطويل و يرتفع عن لكنة التقليل يكون مدخلا الى مطول كتبهم و موصلا الى تحصيل مذاهبهم»<ref/>4<ref>
او شيوۀ خود را چنين توصيف مى‌كند «رأيت أن املى مختصرا يقصر عن هجنة التطويل و يرتفع عن لكنة التقليل يكون مدخلا الى مطول كتبهم و موصلا الى تحصيل مذاهبهم»<ref/> 4 <ref>


2-انقطاع عذاب اخروى: مولف مى‌گويد، در اين كه عذاب فساق در آخرت ابدى است يا منقطع مى‌شود، دو قول است. عده‌اى قائل شده‌اند آنها در عذاب خالد خواهند بود و استناد كرده‌اند به اين آيات'''«يدخله نارا خالدا فيها»''' و '''«فجزاؤه جهنم خالدا فيها»''' و عده‌اى قائل شده‌اند، عذاب آنها منقطع مى‌شود و به آياتى همچون'''«من جاء بالسيئة فلا يجزى الامثلها»،''' '''«من يعمل سوءا يجز به»''' و...استناد نموده‌اند.
2-انقطاع عذاب اخروى: مولف مى‌گويد، در اين كه عذاب فساق در آخرت ابدى است يا منقطع مى‌شود، دو قول است. عده‌اى قائل شده‌اند آنها در عذاب خالد خواهند بود و استناد كرده‌اند به اين آيات'''«يدخله نارا خالدا فيها»''' و '''«فجزاؤه جهنم خالدا فيها»''' و عده‌اى قائل شده‌اند، عذاب آنها منقطع مى‌شود و به آياتى همچون'''«من جاء بالسيئة فلا يجزى الامثلها»،''' '''«من يعمل سوءا يجز به»''' و...استناد نموده‌اند.


مولف در جمع اين دو گروه به انقطاع عذاب قائل شده و مى‌گويد، «فاذن الحق ان الآيات المذكورة فى غاية التعارض لكن مع تعارضها يكون الترجيح لجانب من يقول بانقطاع عقابه لانه مصير الى الاصل و انسب بالعدل»<ref/>5<ref>
مولف در جمع اين دو گروه به انقطاع عذاب قائل شده و مى‌گويد، «فاذن الحق ان الآيات المذكورة فى غاية التعارض لكن مع تعارضها يكون الترجيح لجانب من يقول بانقطاع عقابه لانه مصير الى الاصل و انسب بالعدل» <ref/> 5 <ref>


==نسخه شناسى:==
==نسخه شناسى:==
۰

ویرایش