۸۰٬۶۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| المراقبات (ابهام زدایی)}} | |||
'''المراقبات''' يا'''أعمال السنة''' تأليف عالم عامل فقيه اصولى عارف اخلاقى [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|حاج ميرزا جواد آقا فرزند ميرزا شفيع ملكى تبريزى قدساللّهسرّهالشريف]] است. | |||
'''المراقبات''' يا '''أعمال السنة''' تأليف عالم عامل فقيه اصولى عارف اخلاقى [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|حاج ميرزا جواد آقا فرزند ميرزا شفيع ملكى تبريزى قدساللّهسرّهالشريف]] است. | |||
== نامگذارى كتاب == | == نامگذارى كتاب == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
يكى از مهمترين منازل سير و سلوك الهى و از سختترين مراحل عروج و ترقى معنوى، مراقبت است، دانشمندان علم اخلاق و سير و سلوك علمى در ضمن كتب و رسائل خويش و بصورت جداگانه پيرامون مراقبت مطالب عالى و دقايق كافى بيان فرمودهاند، كه به برخى از آنها اشاره مىشود. امام [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رسالۀ قشيريه، باب بيست و چهارم را در مراقبت نگاشته است، كه ترجمۀ آن از ترجمۀ رسالۀ قشيريه چنين است: | يكى از مهمترين منازل سير و سلوك الهى و از سختترين مراحل عروج و ترقى معنوى، مراقبت است، دانشمندان علم اخلاق و سير و سلوك علمى در ضمن كتب و رسائل خويش و بصورت جداگانه پيرامون مراقبت مطالب عالى و دقايق كافى بيان فرمودهاند، كه به برخى از آنها اشاره مىشود. امام [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] در رسالۀ قشيريه، باب بيست و چهارم را در مراقبت نگاشته است، كه ترجمۀ آن از ترجمۀ رسالۀ قشيريه چنين است: | ||
«باب بيست و چهارم اندر مراقبت، قال اللّه تعالى: ''' و كان اللّه على كل شئ رقيباً ''' (33 احزاب52/) (و خداوند مراقب هر چيزى است). جرير بن عبداللّه گويد: جبرئيل(ع) به صورت مردى نزد پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم آمد و گفت: يا محمد(ص) ايمان چيست؟ گفت: آنكه ايمان آرى به خدا و فرشتگان و كتابها و رسولان وى و بدانستن اين كه خير و شرّ همه از اوست. گفت خبر ده مرا از احسان؟ گفت: احسان آن بود كه خداى را بپرستى چنان كه گويى مىبينى او را، اگر چنان نباشى كه او را مىبينى، دانى كه او ترا مىبيند. | «باب بيست و چهارم اندر مراقبت، قال اللّه تعالى:''' و كان اللّه على كل شئ رقيباً''' (33 احزاب52/) (و خداوند مراقب هر چيزى است). جرير بن عبداللّه گويد: جبرئيل(ع) به صورت مردى نزد پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم آمد و گفت: يا محمد(ص) ايمان چيست؟ گفت: آنكه ايمان آرى به خدا و فرشتگان و كتابها و رسولان وى و بدانستن اين كه خير و شرّ همه از اوست. گفت خبر ده مرا از احسان؟ گفت: احسان آن بود كه خداى را بپرستى چنان كه گويى مىبينى او را، اگر چنان نباشى كه او را مىبينى، دانى كه او ترا مىبيند. | ||
استاد امام(ره) گويد: پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم به اين قول كه گفت: اگر تو او را نبينى، دانى كه او ترا مىبيند، اشارت به مراقبه كرد زيرا كه مراقبت دانش بنده بود به اطلاع حق بر وى و استدامت اين علم، مراقبت خداى بود و اين اصل همه چيزها بود و كس بدين درجه نرسد مگر پس از آنكه از محاسبۀ خويش فارغ شده باشد... | استاد امام(ره) گويد: پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم به اين قول كه گفت: اگر تو او را نبينى، دانى كه او ترا مىبيند، اشارت به مراقبه كرد زيرا كه مراقبت دانش بنده بود به اطلاع حق بر وى و استدامت اين علم، مراقبت خداى بود و اين اصل همه چيزها بود و كس بدين درجه نرسد مگر پس از آنكه از محاسبۀ خويش فارغ شده باشد... | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
مرتبۀ سوم: روزۀ خواص خواص، و آن ترك هر چيزى است (خواه حلال و خواه حرام) كه از خدا باز دارد. | مرتبۀ سوم: روزۀ خواص خواص، و آن ترك هر چيزى است (خواه حلال و خواه حرام) كه از خدا باز دارد. | ||
براى دو مرتبۀ آخر اصناف زيادى است كه قابل شمارش نيست...روزهداران نيز مراتبى و اصنافى دارند، برخى از ترس مردم روزه مىگيرند، بعضى از روى عادت معمول ميان مسلمانان روزه مىدارند، پارهاى از ترس خدا و مردم و به قصد پاداش از خدا و مردم روزه دارند، گروهى بيشتر از ترس عقاب روزه باشند، دستهاى از ترس عقاب و به قصد رضاى الهى و تقرب به خداى متعال روزه گيرند، و اندكى فقط به قصد قربت و رضايت حق تعالى روزه دارند... | براى دو مرتبۀ آخر اصناف زيادى است كه قابل شمارش نيست... روزهداران نيز مراتبى و اصنافى دارند، برخى از ترس مردم روزه مىگيرند، بعضى از روى عادت معمول ميان مسلمانان روزه مىدارند، پارهاى از ترس خدا و مردم و به قصد پاداش از خدا و مردم روزه دارند، گروهى بيشتر از ترس عقاب روزه باشند، دستهاى از ترس عقاب و به قصد رضاى الهى و تقرب به خداى متعال روزه گيرند، و اندكى فقط به قصد قربت و رضايت حق تعالى روزه دارند... | ||
روزهداران از جهت خوردن و آشاميدن نيز اصنافى دارند...و افطار نيز به تفاوت درجات روزهداران متفاوت است...معناى رؤيت شب قدر و لذت آن چيست؟...رؤيت شب قدر عبارت است از كشف نزول امر به زمين است همان گونه كه براى امام عصر عجلاللهتعالىفرجه در اين شب كشف میشود....»<ref>همان مأخذ، ص160 و 161 و 165 و 222 و 226</ref> | روزهداران از جهت خوردن و آشاميدن نيز اصنافى دارند...و افطار نيز به تفاوت درجات روزهداران متفاوت است...معناى رؤيت شب قدر و لذت آن چيست؟... رؤيت شب قدر عبارت است از كشف نزول امر به زمين است همان گونه كه براى امام عصر عجلاللهتعالىفرجه در اين شب كشف میشود....»<ref>همان مأخذ، ص160 و 161 و 165 و 222 و 226</ref> | ||
سپس به شرح و برهان درك شب قدر مىپردازد. در بيان اسرار مناسك حج چنين مىنويسد: «و هرگاه حاجى معناى حج و اشتقاق آنرا فهميد و اسباب ظاهرى و باطنى آنرا شناخت، پس بايد هنگام انجام دادن اعمال عبادى ظاهرى، آنچه را كه مناسب احوال حج حقيقى و واقعى است، قصد كند و مراقب صحت افعال حج ظاهرى باشد. | سپس به شرح و برهان درك شب قدر مىپردازد. در بيان اسرار مناسك حج چنين مىنويسد: «و هرگاه حاجى معناى حج و اشتقاق آنرا فهميد و اسباب ظاهرى و باطنى آنرا شناخت، پس بايد هنگام انجام دادن اعمال عبادى ظاهرى، آنچه را كه مناسب احوال حج حقيقى و واقعى است، قصد كند و مراقب صحت افعال حج ظاهرى باشد. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قده) در اين زمينه در كتاب «سرّ الصلاة» مىفرمايد: «چنانچه منسوب به رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم است كه فرموده: كان أخي موسى عينه اليمنى عمياء و أخي عيسى عينه اليسرى عمياء و أنا ذو العينين [برادرم موسى را چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى را چشم چپ، و من داراى دو چشم هستم] جناب موسى را كثرت غلبه بر وحدت داشت و جناب عيسى را وحدت غالب بر كثرت بود، و رسول ختمى را مقام برزخيت كبرى، كه حد وسط و صراط مستقيم است، بود.»<ref>سرّ الصلاة، ص92</ref> | [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] (قده) در اين زمينه در كتاب «سرّ الصلاة» مىفرمايد: «چنانچه منسوب به رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم است كه فرموده: كان أخي موسى عينه اليمنى عمياء و أخي عيسى عينه اليسرى عمياء و أنا ذو العينين [برادرم موسى را چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى را چشم چپ، و من داراى دو چشم هستم] جناب موسى را كثرت غلبه بر وحدت داشت و جناب عيسى را وحدت غالب بر كثرت بود، و رسول ختمى را مقام برزخيت كبرى، كه حد وسط و صراط مستقيم است، بود.»<ref>سرّ الصلاة، ص92</ref> | ||
رسالت پيامبر اسلام اين بود كه همگان را به كمالات و مقاماتى كه خود بدانها رسيده بود، دعوت نمايد، و در راه تحقق اين آرمان از هيچ تلاش و كوششى فروگذار نباشد، قال اللّه تعالى: ''' و ما أرسلناك إلاّ كافّةً للناس بشيراً و نذيراً و لكنّ أكثر الناس لا يعلمون. ''' (34 سباء28/) و ما تو را جز به سمت بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم، نفرستاديم، ليكن بيشتر مردم نمىدانند. | رسالت پيامبر اسلام اين بود كه همگان را به كمالات و مقاماتى كه خود بدانها رسيده بود، دعوت نمايد، و در راه تحقق اين آرمان از هيچ تلاش و كوششى فروگذار نباشد، قال اللّه تعالى:''' و ما أرسلناك إلاّ كافّةً للناس بشيراً و نذيراً و لكنّ أكثر الناس لا يعلمون.''' (34 سباء28/) و ما تو را جز به سمت بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم، نفرستاديم، ليكن بيشتر مردم نمىدانند. | ||
بر پيروان اوست براى تحقق بخشيدن به اين هدف بزرگ و متحقق و متصف شدن به حقايق و اوصاف پيامبر بزرگ اسلام هر تلاش و كوششى را بنمايند، قال اللّه تعالى: ''' لقد كان لكم في رسولاللّه أسوة حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الآخر و ذكر اللّه كثيراً. ''' (33 احزاب21/) قطعا براى شما در [اقتداء به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند. | بر پيروان اوست براى تحقق بخشيدن به اين هدف بزرگ و متحقق و متصف شدن به حقايق و اوصاف پيامبر بزرگ اسلام هر تلاش و كوششى را بنمايند، قال اللّه تعالى:''' لقد كان لكم في رسولاللّه أسوة حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الآخر و ذكر اللّه كثيراً.''' (33 احزاب21/) قطعا براى شما در [اقتداء به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند. | ||
== تقسيم مناجات == | == تقسيم مناجات == | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
دستۀ اول: ادعيه و مناجات و زياراتى كه الفاظ آن از ساحت قدس الهى نازل شده است، چنانچه محدّث ربانى حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] (قده) در [[مفاتيح الجنان]] فرموده: | دستۀ اول: ادعيه و مناجات و زياراتى كه الفاظ آن از ساحت قدس الهى نازل شده است، چنانچه محدّث ربانى حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] (قده) در [[مفاتيح الجنان]] فرموده: | ||
«شيخ ما ثقةالاسلام نورى | «شيخ ما ثقةالاسلام نورى رحمهاللّه فرموده: اما زيارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشا و املاى معصومیباشد هر چند كه از قلوب مطهّرۀ ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد، بيرون نيايد، بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت جلّت عظمته به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيّين صلىاللهعليهوآلهوسلم رسيده....» ([[مفاتيح الجنان]]، ص829<nowiki></ref></nowiki> | ||
دستۀ دوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از معصومين عليهمالسلام است، چنانچه از كلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] كه ذكر شد، روشن مىشود. | دستۀ دوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از معصومين عليهمالسلام است، چنانچه از كلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] كه ذكر شد، روشن مىشود. | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
[[فضائل الأشهر الثلاثة]] | [[فضائل الأشهر الثلاثة]] | ||
[[سلوک عارفان (ترجمه المراقبات)]] | |||