۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در ابتدای کتاب، نام کتاب و راویان آن اینگونه آمده است: کتاب المراسیل، تألیف [[ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد|الامام أبی محمد عبدالرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس بن المنذر الحنظلی الرازی رضیاللهعنهما]]. روایة أبی سعید الحسین بن محمد بن الحسین بن علویه الزعفرانی عنه. روایة أبی نزار محمد بن علی بن محمد بن أحمد بن بحیر بن أبی سعید الشعرانی عنه. روایة الإمام أبی جعفر أحمد بن جعفر الفقیه الأصبهانی عنه.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/1 ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref> | در ابتدای کتاب، نام کتاب و راویان آن اینگونه آمده است: کتاب المراسیل، تألیف [[ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد|الامام أبی محمد عبدالرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس بن المنذر الحنظلی الرازی رضیاللهعنهما]]. روایة أبی سعید الحسین بن محمد بن الحسین بن علویه الزعفرانی عنه. روایة أبی نزار محمد بن علی بن محمد بن أحمد بن بحیر بن أبی سعید الشعرانی عنه. روایة الإمام أبی جعفر أحمد بن جعفر الفقیه الأصبهانی عنه.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/1 ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref> | ||
نویسنده، کتاب را با بابی با عنوان «ما ذکر فی الاسانید المرسلة آنها لا تثبت بها الحجة» آغاز میکند. در اولین روایت این باب ذکر شده که احمد بن سنان گفته: یحیی بن سعید قطان، ارسال در زهری و قتاده را نادیده میگرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/3 ر.ک: همان، ص3]</ref> نویسنده پانزده مورد را در این باب ذکر میکند به سراغ شرح مراسیل روایت شده از پیامبر اکرم(ص) و اصحاب و تابعین و بعدیها میرود و به ترتیب حروف الفبا روایات این ابواب را ذکر مینماید: مثلاً در باب الف از ابراهیم نخعی آغاز میکند و روایت 16 تا 24 را در مورد روایات وی ذکر مینماید. إیاس بن عبدالله بن أبی ذباب، ابراهیم بن جریر بن عبدالله بجلّی، إبراهیم بن محمد (از فرزندان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع))، ابراهیم بن ابی عبله، ابراهیم بن عبدالله بن عبدالقاری، اسماعیل بن ابی خالد، اسماعیل بن ابی خالد فدکی، اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه، اسحاق بن یحیی بن طلحه، اسحاق بن سوید، ایوب بن ابی تمیمه سختیانی، اسرائیل، ایمن بن ام ایمن، ابورهم سماعی (که نامش احزاب بوده)، اخنس (پدر بکیر بن اخنس)، اسد بن وداعه، ابوامامه بن سهل بن حنیف (که نامش هم اسعد بود)، ابان بن عثمان، ابوجوزاء اوس بن عبدالله، اشعث بن اسحاق بن سعد، ارطاة بن منذر و امیه بن شبل از کسانی هستند که نویسنده در بخش ذکر حرف الف از آنها نام میبرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/8 ر.ک: همان، ص8-17]</ref> ادامه مطالب کتاب، ذکر نام این افراد است تا حرف یاء؛ و پس از حرف یاء بابهایی در کنیهها، زنان، اشخاصی که به نام پدرشان معروفند و نام خودشان را صدا نمیزنند، ذکر میشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/18 ر.ک: همان، ص18-263]</ref> مثلاً در بخش آخر | نویسنده، کتاب را با بابی با عنوان «ما ذکر فی الاسانید المرسلة آنها لا تثبت بها الحجة» آغاز میکند. در اولین روایت این باب ذکر شده که احمد بن سنان گفته: یحیی بن سعید قطان، ارسال در زهری و قتاده را نادیده میگرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/3 ر.ک: همان، ص3]</ref> نویسنده پانزده مورد را در این باب ذکر میکند به سراغ شرح مراسیل روایت شده از پیامبر اکرم(ص) و اصحاب و تابعین و بعدیها میرود و به ترتیب حروف الفبا روایات این ابواب را ذکر مینماید: مثلاً در باب الف از ابراهیم نخعی آغاز میکند و روایت 16 تا 24 را در مورد روایات وی ذکر مینماید. إیاس بن عبدالله بن أبی ذباب، ابراهیم بن جریر بن عبدالله بجلّی، إبراهیم بن محمد (از فرزندان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع))، ابراهیم بن ابی عبله، ابراهیم بن عبدالله بن عبدالقاری، اسماعیل بن ابی خالد، اسماعیل بن ابی خالد فدکی، اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه، اسحاق بن یحیی بن طلحه، اسحاق بن سوید، ایوب بن ابی تمیمه سختیانی، اسرائیل، ایمن بن ام ایمن، ابورهم سماعی (که نامش احزاب بوده)، اخنس (پدر بکیر بن اخنس)، اسد بن وداعه، ابوامامه بن سهل بن حنیف (که نامش هم اسعد بود)، ابان بن عثمان، ابوجوزاء اوس بن عبدالله، اشعث بن اسحاق بن سعد، ارطاة بن منذر و امیه بن شبل از کسانی هستند که نویسنده در بخش ذکر حرف الف از آنها نام میبرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/8 ر.ک: همان، ص8-17]</ref> ادامه مطالب کتاب، ذکر نام این افراد است تا حرف یاء؛ و پس از حرف یاء بابهایی در کنیهها، زنان، اشخاصی که به نام پدرشان معروفند و نام خودشان را صدا نمیزنند، ذکر میشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/18 ر.ک: همان، ص18-263]</ref> مثلاً در بخش آخر میخوانیم: قال ابوزرعة: ابن المهلب الذی یروی موسی بن أعین (عن) صالح بن راشد (عن) حفص بن عمر، روایته (عن) علی رضیاللهعنه. مرسل. یا در روایت بعدیش میخوانیم: قال ابوزرعه: ابن اخی سعد (عن) سعد، مرسل.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/263 ر.ک: همان، ص263]</ref> | ||
در اولین روایت باب الکنی درباره مرسل بودن روایت ابوحاتم مزنی چنین میبینیم نویسنده میگوید: ابوزرعه گفته ابوحاتم مزنی که از نبی اکرم(ص) روایت کرده که: إذا أتاکم من ترضون دینه و أمانته، فانکحوه «الا تفعلوه تکن فتنة فی الأرض و فساد کبیر»؛ یعنی اگر کسی برای ازدواج به سراغ شما آمد و از دینداری وی مطمئن بودید، به او دختر بدهید که اگر چنین نکنید در زمین فتنه و فساد بزرگی به پا خواهد شد. در این روایت ابوحاتم مزنی از پیامبر(ص) روایت نقل کرده در صورتی که ایشان با پیامبر اکرم(ص) مصاحبتی نداشته و من حدیثی بهجز این روایت از وی نمیدانم. <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/250 ر.ک: همان، ص250]</ref> | در اولین روایت باب الکنی درباره مرسل بودن روایت ابوحاتم مزنی چنین میبینیم نویسنده میگوید: ابوزرعه گفته ابوحاتم مزنی که از نبی اکرم(ص) روایت کرده که: إذا أتاکم من ترضون دینه و أمانته، فانکحوه «الا تفعلوه تکن فتنة فی الأرض و فساد کبیر»؛ یعنی اگر کسی برای ازدواج به سراغ شما آمد و از دینداری وی مطمئن بودید، به او دختر بدهید که اگر چنین نکنید در زمین فتنه و فساد بزرگی به پا خواهد شد. در این روایت ابوحاتم مزنی از پیامبر(ص) روایت نقل کرده در صورتی که ایشان با پیامبر اکرم(ص) مصاحبتی نداشته و من حدیثی بهجز این روایت از وی نمیدانم. <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39847/1/250 ر.ک: همان، ص250]</ref> |
ویرایش