المجروحين من المحدثين و الضعفاء و المتروكين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}  
}}  
{{کاربردهای دیگر|الضعفاء والمتروكون (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|الضعفاء والمتروكون (ابهام زدایی)}}
   
   
'''المجروحين من المحدثين و الضعفاء و المتروكين'''، اثر [[ابن حبان، محمد بن حبان|محمد بن حبان بن معاذ]] (متوفی 354ق)، معروف به [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، کتابی است روایی در شرح‌حال راویان ضعیف اهل سنت که با تحقیق [[زاید، محمود ابراهیم|محمود ابراهیم زاید]]، به چاپ رسیده است.
'''المجروحين من المحدثين و الضعفاء و المتروكين'''، اثر [[ابن حبان، محمد بن حبان|محمد بن حبان بن معاذ]] (متوفی 354ق)، معروف به [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، کتابی است روایی در شرح‌حال راویان ضعیف اهل سنت که با تحقیق [[زاید، محمود ابراهیم|محمود ابراهیم زاید]]، به چاپ رسیده است.


==انگیزه تألیف==
==انگیزه تألیف==
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌حبان]] کتابی در رجال با عنوان «التاریخ الکبیر» نگاشت که در‌بر‌دارنده ثقات و مجروحین بود، ولی به دلیل اینکه دست‌یابی به مطالب کتاب را مشکل می‌دید، آن را به دو کتاب الثقات و المجروحین تلخیص کرد<ref>رحمان ستایش، محمدکاظم، ص167</ref>.
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌ حبان]] کتابی در رجال با عنوان «التاریخ الکبیر» نگاشت که در‌بر‌دارنده ثقات و مجروحین بود، ولی به دلیل اینکه دست‌یابی به مطالب کتاب را مشکل می‌دید، آن را به دو کتاب الثقات و المجروحین تلخیص کرد<ref>رحمان ستایش، محمدکاظم، ص167</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۹: خط ۴۵:
# بزرگ شمردن دروغ بر رسول خدا(ص) و مستندات آن؛
# بزرگ شمردن دروغ بر رسول خدا(ص) و مستندات آن؛
# جواز جرح راویان و شناخت ضعفا و اخبار و اقوال دالّ بر آن؛
# جواز جرح راویان و شناخت ضعفا و اخبار و اقوال دالّ بر آن؛
# انواع مختلف مجروحان: [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌حبان]] انواع مجروحان و ضعفا را به بیست دسته تقسیم کرده و برای هر دسته قواعدی قرار داده است که البته عالمان رجالی قواعد او را نقد کرده‌اند.
# انواع مختلف مجروحان: [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌ حبان]] انواع مجروحان و ضعفا را به بیست دسته تقسیم کرده و برای هر دسته قواعدی قرار داده است که البته عالمان رجالی قواعد او را نقد کرده‌اند.
# شش نوع از احادیث ثقات که قابل احتجاج نیستند.
# شش نوع از احادیث ثقات که قابل احتجاج نیستند.


خط ۶۴: خط ۶۰:
# مذهب: محمد بن سعید بن أبى قیس: صلب فی الزندقه، ثعلبه بن یزید الحمانى: کان غالیاً فی التشیع.
# مذهب: محمد بن سعید بن أبى قیس: صلب فی الزندقه، ثعلبه بن یزید الحمانى: کان غالیاً فی التشیع.
# جرح و تعدیل راوی (همراه با بیان علت جرح): «محمد بن عبیدالله العرزمی: کان صدوقاً إلا أن کتبه ذهبت و کان ردئ الحفظ فجعل یحدث من حفظه ویهم فکثر المناکیر فی روایته، محمد بن عبد‌الله العرزمى: متروک. لیس بثقه... و کان وکیع یقول: کان محمد بن عبیدالله العزرمى رجلا صالحا قد ذهبت کتبه فکان یحدث حفظا فمن ذلک أتى، بقیه بن الولید: اشتبه أمره على شیوخنا... سمعت أحمد بن حنبل رحمه‌الله یقول: توهمت أن بقیه لا یحدث المناکیر إلا عن المجاهیل فإذا هو یحدث المناکیر عن المشاهیر فعلمت من أین أتى. قال أبو‌حاتم: لم یسبه أبو‌عبد‌الله رحمه‌الله، و إنما نظر إلى أحادیث موضوعه رویت عنه عن أقوام ثقات فأنکرها؛ و لعمری إنه موضع الانکار، و فى دون هذا ما یسقط عداله الانسان فی الحدیث، و لقد دخلت حمص و أکثر همى شأن بقیه فتتبعت حدیثه و کتبت النسخ على الوجه و تتبعت ما لم أجد یعلو من روایه القدماء عنه فرأیته ثقه مأمونا، و لکنه کان مدلسا، سمع من عبید‌الله بن عمر و شعبه و مالک أحادیث یسیره مستقیمه، ثم سمع عن أقوام کذابین ضعفاء متروکین عن عبید‌الله بن عمر و شعبه و مالک مثل المجاشع بن عمرو، و السرى بن عبدالحمید و عمر بن موسى المثیمى و أشباههم و أقوام لا یعرفون إلا بالسکنى، فروى عن أولیک الثقات الذین رآهم بالتدلیس ما سمع من هؤلاء الضعفاء، و کان یقول: قال عبید‌الله بن عمر عن نافع، و قال: مالک عن، عبد‌الله بن عبد‌العزیز: شیخ لست أعرف بلده یروى عن مالک ما لم یحدث به مالک قط روى عنه حفص عمر المهرقانى الرازی، لا یحل الاحتجاج به بحال... أخبرنی مالک بن أنس و حفص بن عمر المهرقانى. هذا ثقه متقن من أهل الرى، عبد‌الله بن مسلم: یروى عن اللیث بن سعد و ابن لهیعه و مالک، و یضع علیهم الحدیث. أخبرنا عنه جماعه بنیسابور لا یحل کتاب حدیثه و لا ذکره، و هذا شیخ لیس یعرفه أصحابنا، و إنما ذکرته لئلا یحتج به واحد من أصحاب الرأى على من لم یتبحر فی العلم من أصحابنا، فیوهمه أنه کان ثقه».
# جرح و تعدیل راوی (همراه با بیان علت جرح): «محمد بن عبیدالله العرزمی: کان صدوقاً إلا أن کتبه ذهبت و کان ردئ الحفظ فجعل یحدث من حفظه ویهم فکثر المناکیر فی روایته، محمد بن عبد‌الله العرزمى: متروک. لیس بثقه... و کان وکیع یقول: کان محمد بن عبیدالله العزرمى رجلا صالحا قد ذهبت کتبه فکان یحدث حفظا فمن ذلک أتى، بقیه بن الولید: اشتبه أمره على شیوخنا... سمعت أحمد بن حنبل رحمه‌الله یقول: توهمت أن بقیه لا یحدث المناکیر إلا عن المجاهیل فإذا هو یحدث المناکیر عن المشاهیر فعلمت من أین أتى. قال أبو‌حاتم: لم یسبه أبو‌عبد‌الله رحمه‌الله، و إنما نظر إلى أحادیث موضوعه رویت عنه عن أقوام ثقات فأنکرها؛ و لعمری إنه موضع الانکار، و فى دون هذا ما یسقط عداله الانسان فی الحدیث، و لقد دخلت حمص و أکثر همى شأن بقیه فتتبعت حدیثه و کتبت النسخ على الوجه و تتبعت ما لم أجد یعلو من روایه القدماء عنه فرأیته ثقه مأمونا، و لکنه کان مدلسا، سمع من عبید‌الله بن عمر و شعبه و مالک أحادیث یسیره مستقیمه، ثم سمع عن أقوام کذابین ضعفاء متروکین عن عبید‌الله بن عمر و شعبه و مالک مثل المجاشع بن عمرو، و السرى بن عبدالحمید و عمر بن موسى المثیمى و أشباههم و أقوام لا یعرفون إلا بالسکنى، فروى عن أولیک الثقات الذین رآهم بالتدلیس ما سمع من هؤلاء الضعفاء، و کان یقول: قال عبید‌الله بن عمر عن نافع، و قال: مالک عن، عبد‌الله بن عبد‌العزیز: شیخ لست أعرف بلده یروى عن مالک ما لم یحدث به مالک قط روى عنه حفص عمر المهرقانى الرازی، لا یحل الاحتجاج به بحال... أخبرنی مالک بن أنس و حفص بن عمر المهرقانى. هذا ثقه متقن من أهل الرى، عبد‌الله بن مسلم: یروى عن اللیث بن سعد و ابن لهیعه و مالک، و یضع علیهم الحدیث. أخبرنا عنه جماعه بنیسابور لا یحل کتاب حدیثه و لا ذکره، و هذا شیخ لیس یعرفه أصحابنا، و إنما ذکرته لئلا یحتج به واحد من أصحاب الرأى على من لم یتبحر فی العلم من أصحابنا، فیوهمه أنه کان ثقه».
# بیان نمونه‌ای از روایات منکر فرد: «محمد بن القاسم الطایکانى: روى عن عبد‌العزیز بن خالد عن سفیان الثوری عن أبى‌هارون عن أبى‌سعید الخدرى قال: سمعت رسول الله (صلى‌الله‌علیه‌وسلم) یقول: من زعم أن الایمان یزید و ینقص فزیادته نفاق و نقصانه کفر فإن تابوا و إلا فاضربوا أعناقهم بالسیف أولئک أعداء الرحمن فأرقوا دین الله و انتحلوا الکفر و خاضوا فی الله، طهر الله الارض منهم ألا و لا صلاة لهم ألا و لا صوم لهم ألا و لا زکاة لهم ألا و لا حج لهم ألا و لا بر لهم، هم براء من رسول الله(ص) و رسول الله براء منهم. أخبرناه إبراهیم بن سعید. القشیرى قال: حدثنا محمد بن القاسم الطایکانى قال: حدثنا عبد‌العزیز بن خالد عن سفیان الثوری. قال أبو‌حاتم: و إنى أحرج على من کتب عنى هذا الکتاب أو سمع بعضه ثم روى عنى حدیثا مما ذکرت فی هذا الکتاب مفردا إلا على سبیل القدح فی ناقله على ما بیناه لیدفع بذلک الکذب عن رسول‌الله(ص)».
# بیان نمونه‌ای از روایات منکر فرد: «محمد بن القاسم الطایکانى: روى عن عبد‌العزیز بن خالد عن سفیان الثوری عن أبى‌هارون عن أبى‌سعید الخدرى قال: سمعت رسول‌الله (صلى‌الله‌علیه‌وسلم) یقول: من زعم أن الایمان یزید و ینقص فزیادته نفاق و نقصانه کفر فإن تابوا و إلا فاضربوا أعناقهم بالسیف أولئک أعداء الرحمن فأرقوا دین الله و انتحلوا الکفر و خاضوا فی الله، طهر الله الارض منهم ألا و لا صلاة لهم ألا و لا صوم لهم ألا و لا زکاة لهم ألا و لا حج لهم ألا و لا بر لهم، هم براء من رسول‌الله(ص) و رسول‌الله براء منهم. أخبرناه إبراهیم بن سعید. القشیرى قال: حدثنا محمد بن القاسم الطایکانى قال: حدثنا عبد‌العزیز بن خالد عن سفیان الثوری. قال أبو‌حاتم: و إنى أحرج على من کتب عنى هذا الکتاب أو سمع بعضه ثم روى عنى حدیثا مما ذکرت فی هذا الکتاب مفردا إلا على سبیل القدح فی ناقله على ما بیناه لیدفع بذلک الکذب عن رسول‌الله(ص)».
# سال تولد و وفات: بقیه بن الولید: کان مولده سنه عشر و مائه، و مات سنه سبع و تسعین و مائه.
# سال تولد و وفات: بقیه بن الولید: کان مولده سنه عشر و مائه، و مات سنه سبع و تسعین و مائه.
# بیان مستند اقوال: حکیم بن نافع الرقی: ضعفه یحیی بن معین<ref>همان، ص168- 169</ref>.
# بیان مستند اقوال: حکیم بن نافع الرقی: ضعفه یحیی بن معین<ref>همان، ص168- 169</ref>.


===نمونه یک شرح‌حال===
===نمونه یک شرح‌حال===
أیوب بن سیار الزهری: من أهل المدینه، یرى عن ابن‌المنکدر و یعقوب بن زید، روى عنه شبابه بن سوار، [و کان کنیته أبوسیار] و کان یقلب الاسانید، و یرفع المراسیل، و روى عن ابن‌المنکدر عن جابر عن أبى‌بکر الصدیق عن بلال قال: قال رسول الله (صلى‌الله‌علیه‌وسلم): یا بلال أصبح بالفجر فإنه أعظم للاجر. [ثنا عبدالله بن جابر بطرسوس ثنا محمد بن یزید الاسلمی ثنا شبابه بن سوار ثنا أیوب بن سیار، هذا متن صحیح و إسناد مقلوب] سمعت محمد بن المنذر یقول سمعت عباس بن محمد [الاسلمی] یقول سمعت یحیى بن معین یقول: أیوب بن سیار لیس بشئ<ref>همان</ref>.
أیوب بن سیار الزهری: من أهل المدینه، یرى عن ابن‌ المنکدر و یعقوب بن زید، روى عنه شبابه بن سوار، [و کان کنیته أبوسیار] و کان یقلب الاسانید، و یرفع المراسیل، و روى عن ابن‌ المنکدر عن جابر عن أبى‌بکر الصدیق عن بلال قال: قال رسول‌الله (صلى‌الله‌علیه‌وسلم): یا بلال أصبح بالفجر فإنه أعظم للاجر. [ثنا عبدالله بن جابر بطرسوس ثنا محمد بن یزید الاسلمی ثنا شبابه بن سوار ثنا أیوب بن سیار، هذا متن صحیح و إسناد مقلوب] سمعت محمد بن المنذر یقول سمعت عباس بن محمد [الاسلمی] یقول سمعت یحیى بن معین یقول: أیوب بن سیار لیس بشئ<ref>همان</ref>.
===شیوه اطلاع‌رسانی درباره راوی===
===شیوه اطلاع‌رسانی درباره راوی===
مؤلف پس از یادکرد نام و نسب، لقب، اساتید و شاگردان و دیگر اطلاعات مربوط به تعیین هویت فرد، حال و وصف او را مشخص می‌کند و در این راه، گاه از سخنان پیشوایان رجال اهل سنت بهره می‌جوید و در پایان، یک یا چند نمونه از روایات منکر فرد را ذکر می‌کند<ref>همان، ص170</ref>.
مؤلف پس از یادکرد نام و نسب، لقب، اساتید و شاگردان و دیگر اطلاعات مربوط به تعیین هویت فرد، حال و وصف او را مشخص می‌کند و در این راه، گاه از سخنان پیشوایان رجال اهل سنت بهره می‌جوید و در پایان، یک یا چند نمونه از روایات منکر فرد را ذکر می‌کند<ref>همان، ص170</ref>.


===میزان اعتبار آرای نویسنده===
===میزان اعتبار آرای نویسنده===
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌حبان]] نزد عالمان اهل سنت، محدثی فقیه و حافظ به‌شمار می‌رود و او را هم‌شأن ابو‌‌حاتم، نسایی، ابن‌معین و ابن‌قطان دانسته‌اند. کتاب او در میان اهل سنت، از مهم‌ترین تألیفات در زمینه ضعفا است که به دست ما رسیده و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>همان</ref>.
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌ حبان]] نزد عالمان اهل سنت، محدثی فقیه و حافظ به‌شمار می‌رود و او را هم‌شأن ابو‌‌حاتم، نسایی، ابن‌ معین و ابن‌ قطان دانسته‌اند. کتاب او در میان اهل سنت، از مهم‌ترین تألیفات در زمینه ضعفا است که به دست ما رسیده و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>همان</ref>.


[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌حبان]] از سختگیران در جرح راویان به‌شمار ‌می‌رود، چنان‌که گاه، برخی از ثقات را هم تضعیف کرده است. او دشمن سرسخت ابوحنیفه و مکتب رأی و قیاس بود و تألیفاتی در رد او نگاشت. در کتاب «المجروحین» هم طولانی‌‌ترین شرح‌حال را به ابو‌حنیفه اختصاص داده و از ذکر هیچ مذمتی فروگذار نکرده است<ref>همان</ref>.
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن‌ حبان]] از سختگیران در جرح راویان به‌شمار ‌می‌رود، چنان‌که گاه، برخی از ثقات را هم تضعیف کرده است. او دشمن سرسخت ابوحنیفه و مکتب رأی و قیاس بود و تألیفاتی در رد او نگاشت. در کتاب «المجروحین» هم طولانی‌‌ترین شرح‌حال را به ابو‌حنیفه اختصاص داده و از ذکر هیچ مذمتی فروگذار نکرده است<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
تألیف‌های پیرامون کتاب عبارتند از:
تألیف‌های پیرامون کتاب عبارتند از:
# «تذکره الحفاظ اطراف احادیث کتاب المجروحین [[ابن حبان، محمد بن حبان|لابن‌حبان]]»، تألیف محمد بن طاهر قیسرانی سلفی در یک جلد به‌وسیله دار الصمیعی ریاض به سال ۱۴۱۵ق چاپ شده ‌است. در این کتاب، احادیث وارد‌ شده در کتاب «المجروحین»، بررسی شده است.
# «تذکره الحفاظ اطراف احادیث کتاب المجروحین [[ابن حبان، محمد بن حبان|لابن‌ حبان]]»، تألیف محمد بن طاهر قیسرانی سلفی در یک جلد به‌وسیله دار الصمیعی ریاض به سال ۱۴۱۵ق چاپ شده ‌است. در این کتاب، احادیث وارد‌ شده در کتاب «المجروحین»، بررسی شده است.
# «فهرس الأحادیث و الآثار الواردة في کتاب المجروحین»، گردآوری عبدالرؤوف عبدحنان در یک جلد به‌وسیله وزارة‌ الاعلام مکه به سال ۱۴۱۰ق چاپ شده ‌است. این کتاب شامل فهرست احادیث کتاب المجروحین است.
# «فهرس الأحادیث و الآثار الواردة في کتاب المجروحین»، گردآوری عبدالرؤوف عبدحنان در یک جلد به‌وسیله وزارة‌ الاعلام مکه به سال ۱۴۱۰ق چاپ شده ‌است. این کتاب شامل فهرست احادیث کتاب المجروحین است.
# «فهرس کتاب المجروحین و الضعفاء»، گردآوری ربیع ابوبکر عبدالباقی در یک جلد به‌وسیله دارالجیل بیروت به سال ۱۴۱۲ق چاپ شده ‌است. این کتاب در‌بر‌دارند‌ه فهرست احادیث و اعلام کتاب المجروحین است<ref>همان</ref>.
# «فهرس کتاب المجروحین و الضعفاء»، گردآوری ربیع ابوبکر عبدالباقی در یک جلد به‌وسیله دارالجیل بیروت به سال ۱۴۱۲ق چاپ شده ‌است. این کتاب در‌بر‌دارند‌ه فهرست احادیث و اعلام کتاب المجروحین است<ref>همان</ref>.