المبدأ و المعاد (صدر المتألهين): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشتیانی، جلال‎‌الدین' به 'آشتیانی، سید جلال‌الدین'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'آشتیانی، جلال‎‌الدین' به 'آشتیانی، سید جلال‌الدین')
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =المبداء و المعاد
| عنوان‌های دیگر =المبداء و المعاد
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده)
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏1105‎‏ ‎‏1300
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏1105‎‏ ‎‏1300
خط ۱۴: خط ۱۴:
هستی شناسی (فلسفه اسلامی) - متون قدیمی تا قرن 14
هستی شناسی (فلسفه اسلامی) - متون قدیمی تا قرن 14
| ناشر =  
| ناشر =  
انجمن حکمت و فلسفه ايران
انجمن حکمت و فلسفه ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1354 ش  
| سال نشر = 1354 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1850AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01850AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11706
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01850
| کتابخوان همراه نور =01850
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|معاد (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|المبدأ و المعاد (ابهام زدایی)}}


'''المبدأ و المعاد''' يا مرادف فارسى آن «آغاز و انجام»، نام چند كتابى است كه در آنها در زمينۀ خدا و معاد بحث شده، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] از حكماء و [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] و صائن‌الدين على تركه از عرفاء از جمله كسانيند كه تحت عنوان مزبور كتاب نوشته‌اند و در اينجا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] نيز همين نام را بر كتاب حاضر نهاده است.
 
'''المبدأ و المعاد''' يا مرادف فارسی آن «آغاز و انجام»، نام چند كتابى است كه در آنها در زمينۀ خدا و معاد بحث شده، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] از حكماء و [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] و صائن‌الدين على تركه از عرفاء از جمله كسانیند كه تحت عنوان مزبور كتاب نوشته‌اند و در اينجا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] نيز همين نام را بر كتاب حاضر نهاده است.


البته در عبارت‌هاى خود اين كتاب جمله‌اى كه تصريح كند به اين كه خود مؤلف اين نام را بر روى كتاب نهاده باشد نيست؛ اما مؤلف در برخى كتاب‌هاى ديگرش از جمله در كتاب عرشيه ص274 با همين عنوان از اين كتاب ياد مى‌كند.
البته در عبارت‌هاى خود اين كتاب جمله‌اى كه تصريح كند به اين كه خود مؤلف اين نام را بر روى كتاب نهاده باشد نيست؛ اما مؤلف در برخى كتاب‌هاى ديگرش از جمله در كتاب عرشيه ص274 با همين عنوان از اين كتاب ياد مى‌كند.
خط ۳۹: خط ۴۳:




مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از آنهايى كه دشمن حكمت هستند، به سالى كه مشغول تأليف كتاب «مبدأ و معاد» بوده اشاره مى‌كند و مى‌گويد: «إني مدّة عمري هذا و قد بلغ إلى أربعين ما رأيت أحدا من المعرضين عن تعلم الحكمة إلاّ و قد غلب عليه حب الدنيا و الرياسة...».
مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از آنهایى كه دشمن حكمت هستند، به سالى كه مشغول تأليف كتاب «مبدأ و معاد» بوده اشاره مى‌كند و مى‌گويد: «إنیمدّة عمري هذا و قد بلغ إلى أربعين ما رأيت أحدا من المعرضين عن تعلم الحكمة إلاّ و قد غلب عليه حب الدنيا و الرياسة...».


بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مى‌توان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد.
بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مى‌توان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد.
خط ۵۷: خط ۶۱:


مقالۀ اول: در مبدأ وجود، اجمال مطالب فصول اين مقاله عبارتند از:
مقالۀ اول: در مبدأ وجود، اجمال مطالب فصول اين مقاله عبارتند از:
ا
# شاره به عده‌اى از مباحث علم كلى مثل اصالت و بساطت وجود.
# شاره به عده‌اى از مباحث علم كلى مثل اصالت و بساطت وجود.
# تقسيم وجود به واجب و ممكن.
# تقسيم وجود به واجب و ممكن.
# اثبات واجب.
# اثبات واجب.
# حقيقت واجب، پوچى ممكنات.
# حقيقت واجب، پوچى ممكنات.
# مجهوليت كنه واجب.
# مجهولیت كنه واجب.
# بساطت واجب.
# بساطت واجب.
# نفى نوعيت و سائر مفاهيم ماهوى از واجب.
# نفى نوعيت و سائر مفاهيم ماهوى از واجب.
خط ۹۲: خط ۹۴:
# محرك آسمان.
# محرك آسمان.
# كثرت عقول.
# كثرت عقول.
# كيفيت تحريك عقول نسبت به افلاك.
# کیفیت تحريك عقول نسبت به افلاك.
# كيفيت صدور اشياء از واجب.
# کیفیت صدور اشياء از واجب.
# تكوّن عناصر از عقل اخير.
# تكوّن عناصر از عقل اخير.
# عنايت و تدبير.
# عنايت و تدبير.
خط ۹۹: خط ۱۰۱:
# تسلط شيطان بر انسان.
# تسلط شيطان بر انسان.
# احسنيّت نظام عالم.
# احسنيّت نظام عالم.
# عنايت واجب در خلق قواى مدركه و محركه و ملائكه.
# عنايت واجب در خلق قواى مدرکه و محركه و ملائكه.
# عنايت واجب در ابقاء نوع بتوارد امثال.
# عنايت واجب در ابقاء نوع بتوارد امثال.
# عنايت واجب در خلق زمين.
# عنايت واجب در خلق زمين.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۴:
# قواى حيوانى.
# قواى حيوانى.
# قواى ادراكى.
# قواى ادراكى.
# مدرك صور جزئيه.
# مدرک صور جزئيه.
# مدرك معانى جزئيه.
# مدرک معانى جزئيه.
# قوۀ متصرفه.
# قوۀ متصرفه.
# تكون انسان و قواى نفس او.
# تكون انسان و قواى نفس او.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۹:
بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مى‌دانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مى‌گويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است.
بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مى‌دانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مى‌گويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است.


لذا مى‌توان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفه‌اى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفه‌اى است متمايل به عرفان، اين شيوه‌اى است كه در عموم كتاب‌هايش و از جمله در مبدأ و معاد سلوك كرده، در صفحۀ 382 اشاره به شيوۀ خود مى‌كند و مى‌گويد: «...طريقتنا في المعارف و العلوم الحاصلة لنا بالممازجة بين طريقة المتألهين من الحكماء و المليين من العرفاء».
لذا مى‌توان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفه‌اى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفه‌اى است متمايل به عرفان، اين شيوه‌اى است كه در عموم كتاب‌هایش و از جمله در مبدأ و معاد سلوك كرده، در صفحۀ 382 اشاره به شيوۀ خود مى‌كند و مى‌گويد: «...طريقتنا في المعارف و العلوم الحاصلة لنا بالممازجة بين طريقة المتألهين من الحكماء و المليين من العرفاء».


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مى‌بالد و مى‌گويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مى‌بالد و مى‌گويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است.
خط ۱۷۸: خط ۱۸۰:
مسألۀ سازگارى علم و دين از مسائلى است كه همواره مورد بحث و گفتگوى دانشمندان بوده و هست به طورى كه مى‌توان گفت علم كلام مولود همين انديشه بوده است، اين انديشه نيز انگيزۀ نيرومندى براى دانشمندان بوده كه در اثبات سازگارى قلم زنند.
مسألۀ سازگارى علم و دين از مسائلى است كه همواره مورد بحث و گفتگوى دانشمندان بوده و هست به طورى كه مى‌توان گفت علم كلام مولود همين انديشه بوده است، اين انديشه نيز انگيزۀ نيرومندى براى دانشمندان بوده كه در اثبات سازگارى قلم زنند.


از جمله كسانى كه به انگيزۀ اثبات چنين ادعايى قلم زده‌اند و كتابى تأليف نموده‌اند، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است، او در مقدمۀ كتاب حاضر چنين مى‌گويد:
از جمله كسانى كه به انگيزۀ اثبات چنين ادعایى قلم زده‌اند و كتابى تأليف نموده‌اند، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] است، او در مقدمۀ كتاب حاضر چنين مى‌گويد:


«لما رأيت التطابق بين البراهين العقلية و الآراء النقلية و صادفت التوافق بين القوانين الحكمية و الأصول‌الدينية... و لا شك أنّ أفضل العلوم الإلهية هو معرفة اللّه... و أفضل العلوم الطبیعیة معرفة النفس... فرأيت أن يشتمل كتابي على فنين... فن الربوبيات... و علم النفس... فإنّهما من المقاصد التي هما أساس العلم و العرفان....».
«لما رأيت التطابق بين البراهین العقلية و الآراء النقلية و صادفت التوافق بين القوانين الحكمية و الأصول‌الدينية... و لا شك أنّ أفضل العلوم الإلهية هو معرفة اللّه... و أفضل العلوم الطبیعیة معرفة النفس... فرأيت أن يشتمل كتابی على فنين... فن الربوبيات... و علم النفس... فإنّهما من المقاصد التي هما أساس العلم و العرفان....».


بر اساس عبارت فوق مى‌توان گفت مؤلف، هم در اصل تأليف كتاب و هم در انتخاب موضوعات مورد بحث اين كتاب، انگيزه‌اش بيان همين سازگارى علم و دين است و البته از عهدۀ اين مهم بخوبى برآمده است، از شاهكارهاى او در اين زمينه اثبات معاد جسمانى است كه با بيان اصول هفتگانه‌اى سازگارى علم و دين را در زمينۀ معاد روشن مى‌سازد.
بر اساس عبارت فوق مى‌توان گفت مؤلف، هم در اصل تأليف كتاب و هم در انتخاب موضوعات مورد بحث اين كتاب، انگيزه‌اش بيان همين سازگارى علم و دين است و البته از عهدۀ اين مهم بخوبى برآمده است، از شاهكارهاى او در اين زمينه اثبات معاد جسمانى است كه با بيان اصول هفتگانه‌اى سازگارى علم و دين را در زمينۀ معاد روشن مى‌سازد.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۹:




داورى‌هايى كه خود مؤلف نسبت به مطالب كتاب مبدأ و معادش كرده، گوياى اهميّت علمى اين كتاب است، نمونه‌هايى از اين داورى‌ها را ذكر مى‌كنيم.
داورى‌هایى كه خود مؤلف نسبت به مطالب كتاب مبدأ و معادش كرده، گوياى اهميّت علمى اين كتاب است، نمونه‌هایى از اين داورى‌ها را ذكر مى‌كنيم.


الف: در ص9 مى‌گويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كرده‌ام و از آنها به ارث برده‌ام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آورده‌ام».
الف: در ص9 مى‌گويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كرده‌ام و از آنها به ارث برده‌ام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آورده‌ام».
خط ۲۰۱: خط ۲۰۳:
د: در ص380 در بحث تناسخ مى‌گويد:
د: در ص380 در بحث تناسخ مى‌گويد:


«راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اين‌ها درّهايى هستند كه درخشش آنها نسبت به كلمات اهل نظر همانند درخشش ياقوت است در بين سائر احجار».
«راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اين‌ها درّهایى هستند كه درخشش آنها نسبت به كلمات اهل نظر همانند درخشش ياقوت است در بين سائر احجار».


==نسخه شناسى==
==نسخه شناسى==




كتاب مبدأ و معاد به دو گونه چاپ شده است، چاپ اول چاپ سنگى است كه تاريخ اتمام كتابت آن ذى‌القعده سال 1314 است، در حاشيۀ كتاب تا صفحۀ 152 تعليقات ملااسماعيل و [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] و [[جلوه، ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] و ملا اسداللّه يزدى مصحح نسخه، ضميمه به متن كتاب شده است.
كتاب مبدأ و معاد به دو گونه چاپ شده است، چاپ اول چاپ سنگى است كه تاريخ اتمام كتابت آن ذى‌القعده سال 1314 است، در حاشيۀ كتاب تا صفحۀ 152 تعليقات ملااسماعيل و [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] و [[جلوه، سید ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] و ملا اسداللّه يزدى مصحح نسخه، ضميمه به متن كتاب شده است.


==كتب ضميمه==
==كتب ضميمه==
خط ۲۱۴: خط ۲۱۶:


#الرسالة القدسية في أسرار النقطة الحسية.
#الرسالة القدسية في أسرار النقطة الحسية.
#:تأليف سيد على همدانى متوفاى سال 786ق.
#:تأليف سيد‌ ‎على همدانى متوفاى سال 786ق.
#رسالة في الحشر.
#رسالة في الحشر.
#:تأليف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]].
#:تأليف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]].
خط ۲۳۰: خط ۲۳۲:
#:تأليف [[ابن فهد حلی، احمد بن محمد|ابن فهد حلى]].
#:تأليف [[ابن فهد حلی، احمد بن محمد|ابن فهد حلى]].


چاپ دوم، چاپ حروف چينى است، اين چاپ توسط انجمن فلسفۀ ايران با مقدمۀ آقاى سيد حسين نصر به زبان فارسى و انگليسى و نيز مقدمۀ تفصيلى استاد [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] در سال 1354ش انجام شده است.
چاپ دوم، چاپ حروف چينى است، اين چاپ توسط انجمن فلسفۀ ایران با مقدمۀ آقاى سيد‌ ‎حسين نصر به زبان فارسی و انگليسى و نيز مقدمۀ تفصيلى استاد [[آشتیانی، سید جلال‌الدین|سيد‌ ‎جلال‌الدين آشتيانى]] در سال 1354ش انجام شده است.


[[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] در مقدمه‌اش با اشاره به ديدگاه‌هاى صاحب نظران در مسألۀ معاد، قسمتى از رسالۀ «سبيل الرشاد في إثبات المعاد»، تأليف حكيم آقا على مدرس زنوزى را نقل كرده و سپس به نقد و ايراد آن پرداخته است.
[[آشتیانی، سید جلال‌الدین|استاد آشتيانى]] در مقدمه‌اش با اشاره به ديدگاه‌هاى صاحب نظران در مسألۀ معاد، قسمتى از رسالۀ «سبيل الرشاد في إثبات المعاد»، تأليف حكيم آقا على مدرس زنوزى را نقل كرده و سپس به نقد و ايراد آن پرداخته است.


هم‌چنين اين چاپ يك فهرست براى مطالب و يك فهرست براى اعلام كتاب دارا است.
هم‌چنين اين چاپ يك فهرست براى مطالب و يك فهرست براى اعلام كتاب دارا است.




== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


خط ۲۴۹: خط ۲۵۱:
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:عصر تجديد حيات فلسفه اسلامی، قرن یازدهم]]
[[رده:عصر تجديد حيات فلسفه اسلامی، قرن یازدهم]]
[[رده:فیلسوفان، آ–ی]]
[[رده:کتابهای فیلسوفان، آ–ی]]
[[رده:صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق]]
[[رده:صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق]]
[[رده:آثار انفرادی صدرالدین شیرازی]]
[[رده:آثار انفرادی صدرالدین شیرازی]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند]]