المآثر السلطانية (تاريخ إيران و حروبها مع روسيا) «في نهاية القرن الثامن عشر و بداية القرن التاسع عشر الميلاديين»: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
نوشتار كتاب، سبک ى روان دارد و از هر تكلفى تهى و به حقيقت پاىبند است. نويسنده را در پيروى از اين سبک، متأثر از نمايندگان بزرگ مكتب «بازگشت» در شيراز و رياست ميرزا بزرگ قائم مقام بر ديوان تبريز، استادى وى در نظم و نثر و باور به اصول مكتب رواننويسى و پرهيز از اغراقهاى منشيانه بايد دانست. او در سراسر كتاب، با اشعارى نوشتههاى خود را مىآرايد. براى نمونه، هنگامى كه فتحعلى شاه همه رقيبان پادشاهى را كنار مىزند، مفتون | نوشتار كتاب، سبک ى روان دارد و از هر تكلفى تهى و به حقيقت پاىبند است. نويسنده را در پيروى از اين سبک، متأثر از نمايندگان بزرگ مكتب «بازگشت» در شيراز و رياست ميرزا بزرگ قائم مقام بر ديوان تبريز، استادى وى در نظم و نثر و باور به اصول مكتب رواننويسى و پرهيز از اغراقهاى منشيانه بايد دانست. او در سراسر كتاب، با اشعارى نوشتههاى خود را مىآرايد. براى نمونه، هنگامى كه فتحعلى شاه همه رقيبان پادشاهى را كنار مىزند، مفتون برایش چنين مىسرايد:{{شعر}}{{ب|''خوش به جاى خويشتن بود اين نشست خسروى''|2=''تا نشيند هر كسى اكنون به جاى خويشتن''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
اگر چه مآثر سلطانيه كتابى تاريخى و به ظاهر رسمى و حكومتى است، با موشكافى و ريزبينى در متن، مىتوان گمان زد كه نويسنده بهرغم حفظ ظواهر حكومت، ديدگاههاى خاص خود را در جاهاى گوناگونى از آن آورده و حتى گاهى از خيانتها و سستىهاى درباريان و اشخاص ضعيف به آسانى نگذشته است و آنان را به نيش قلم، نقد كرده است. | اگر چه مآثر سلطانيه كتابى تاريخى و به ظاهر رسمى و حكومتى است، با موشكافى و ريزبينى در متن، مىتوان گمان زد كه نويسنده بهرغم حفظ ظواهر حكومت، ديدگاههاى خاص خود را در جاهاى گوناگونى از آن آورده و حتى گاهى از خيانتها و سستىهاى درباريان و اشخاص ضعيف به آسانى نگذشته است و آنان را به نيش قلم، نقد كرده است. | ||
نثر متكلفانه كتاب، گاهى براى خواننده ناآشنا و ثقيل مىنمايد؛ اما به هر روى نكات مثبت آن دوره را نيز در اين كتاب مىتوان يافت كه ذكرش حتى از زبان منشى دربار، نزد حاكم وقت مطلوب و به ظاهر | نثر متكلفانه كتاب، گاهى براى خواننده ناآشنا و ثقيل مىنمايد؛ اما به هر روى نكات مثبت آن دوره را نيز در اين كتاب مىتوان يافت كه ذكرش حتى از زبان منشى دربار، نزد حاكم وقت مطلوب و به ظاهر برایش لازم بوده است. | ||
اثر مفتون را تنها ستايش حاكم وقت نبايد پنداشت، بلكه با توجه به جايگاه وى، نشانههاى فراوانى از وطندوستى و بيگانهستيزى نيز در اثر او ديده مىشود. براى نمونه، هنگامى كه دولت حرفهآموزانى را براى يادگيرى برخى از حِرَف و رشتههاى علوم، از ايران به انگلستان مىفرستد، او درباره ايرانىدوستى و توانايىهاى آنان مىنويسد: «بعد از آنكه مبالغى هر ساله در وجه مواجب آن جماعت تعيين و بعد از چهار پنج سال مراجعت كردند، اكنون در ايران، ابزار و آلات جنگ كه از دستگاه استادان ايرانى به عمل مىآيد، تكليف و پركارى آنها از كار انگليسى بيشتر است». | اثر مفتون را تنها ستايش حاكم وقت نبايد پنداشت، بلكه با توجه به جايگاه وى، نشانههاى فراوانى از وطندوستى و بيگانهستيزى نيز در اثر او ديده مىشود. براى نمونه، هنگامى كه دولت حرفهآموزانى را براى يادگيرى برخى از حِرَف و رشتههاى علوم، از ايران به انگلستان مىفرستد، او درباره ايرانىدوستى و توانايىهاى آنان مىنويسد: «بعد از آنكه مبالغى هر ساله در وجه مواجب آن جماعت تعيين و بعد از چهار پنج سال مراجعت كردند، اكنون در ايران، ابزار و آلات جنگ كه از دستگاه استادان ايرانى به عمل مىآيد، تكليف و پركارى آنها از كار انگليسى بيشتر است». |