الكافي في الفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - 'في‌الدين' به 'في‌ الدين')
     
    (۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم]] (نويسنده)
    [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم]] (نویسنده)


    [[استادی، رضا]] (مترجم)
    [[استادی، رضا]] (مترجم)
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | سال نشر = 1403 ق  
    | سال نشر = 1403 ق  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE316AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00316AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =783
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =00316
    | کتابخوان همراه نور =00316
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''الكافي في الفقه''' تألیف ابوالصلاح تقى، يا تقى‌الدين بن نجم، يا [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|نجم‌الدين بن عبيد اللّه بن عبداللّه بن محمد حلبى]] (م 447 ق).
    {{کاربردهای دیگر|الکافی (ابهام‌ زدایی)}}
    '''الكافي في الفقه''' از مهم‌ترين منابع فقهى قدماء تألیف ابوالصلاح تقى، يا تقى‌الدين بن نجم، يا [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|نجم‌الدين بن عبيداللّه بن عبداللّه بن محمد حلبى]] (م 447 ق).
     
    ==منزلت آن==
    ==منزلت آن==


    خط ۳۰: خط ۳۳:
    كتاب الكافى از مهم‌ترين منابع فقهى قدماء است كه از زمان نگارش آن در بين بزرگان قوم و فقهاى عظام مورد توجه و اعتماد واقع شده است.
    كتاب الكافى از مهم‌ترين منابع فقهى قدماء است كه از زمان نگارش آن در بين بزرگان قوم و فقهاى عظام مورد توجه و اعتماد واقع شده است.


    ابوالصلاح حلبى كه از شاگردان [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] (قده) و جانشين وى در شهر حلب بوده است در اين كتاب با طرح نظريات محققانۀ خود يكى از آثار مورد اعتماد در فقه شيعه را تأليف نموده كه در كتاب‌هاى مفصل فقهى مورد استناد و استفاده واقع شده است.
    ابوالصلاح حلبى كه از شاگردان [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌ ‎مرتضى]] (قده) و جانشين وى در شهر حلب بوده است در اين كتاب با طرح نظريات محققانۀ خود يكى از آثار مورد اعتماد در فقه شيعه را تأليف نموده كه در كتاب‌هاى مفصل فقهى مورد استناد و استفاده واقع شده است.


    اين كتاب از سه قسمت مباحث اعتقادى (تكاليف عقلى)، مباحث فقهى (تكاليف سمعى) و مباحث مرتبط با مسائل اعتقادى (مستحق بالتكليف) تشكيل شده است. بنابر اين در واقع از دو قسمت كلامى اعتقادى و يك قسمت فقهى تشكيل شده است.
    اين كتاب از سه قسمت مباحث اعتقادى (تكاليف عقلى)، مباحث فقهى (تكاليف سمعى) و مباحث مرتبط با مسائل اعتقادى (مستحق بالتكليف) تشكيل شده است. بنابر اين در واقع از دو قسمت كلامى اعتقادى و يك قسمت فقهى تشكيل شده است.
    خط ۴۳: خط ۴۶:
    اگر چه از تاريخ دقيق تأليف اين كتاب اطلاع دقيقى در دست نيست اما اين كتاب پس از كتاب‌هاى «تقريب المعارف في الكلام» و «العمدة في الفروع» و همين طور كتاب «الكافية المسائل الكافيه» تأليف شده است و مصنف در اين كتاب به آنها ارجاع داده است. (صفحات 466، 479، 510 كتاب الكافى).
    اگر چه از تاريخ دقيق تأليف اين كتاب اطلاع دقيقى در دست نيست اما اين كتاب پس از كتاب‌هاى «تقريب المعارف في الكلام» و «العمدة في الفروع» و همين طور كتاب «الكافية المسائل الكافيه» تأليف شده است و مصنف در اين كتاب به آنها ارجاع داده است. (صفحات 466، 479، 510 كتاب الكافى).


    كتاب موجود در سال 1403ق بوسيلۀ كتابخانۀ عمومى امام اميرالمؤمنين‌ عليه‌السلام در اصفهان چاپ شده است و محقق و مصحح آن [[استادی، رضا|رضا استادى]] مى‌باشد.
    كتاب موجود در سال 1403ق بوسيلۀ كتابخانۀ عمومى امام اميرالمؤمنين عليه‌السلام در اصفهان چاپ شده است و محقق و مصحح آن [[استادی، رضا|رضا استادى]] مى‌باشد.


    ==تذكر==
    ==تذكر==




    منظور از الحلبيان در عبارات اصحاب، شيخ ابوالصلاح تقى بن نجم حلبى و سيد ابوالمكارم حمزة بن زهرة صاحب الغنية است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 216/6).
    منظور از الحلبيان در عبارات اصحاب، شيخ ابوالصلاح تقى بن نجم حلبى و سيد‌ ‎ابوالمكارم حمزة بن زهرة صاحب الغنية است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 216/6).


    منظور از الشاميون در عبارات اصحاب 4 نفر هستند:
    منظور از الشاميون در عبارات اصحاب 4 نفر هستند:


    #ابوالصلاح تقى بن نجم‌الدين حلبى.
    #ابوالصلاح تقى بن نجم‌الدين حلبى.
    #سيد ابوالمكارم بن زهرة حلبى.
    #سيد‌ ‎ابوالمكارم بن زهرة حلبى.
    #قاضى [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]].
    #قاضى [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]].
    #سديد‌الدين محمود حمصى.
    #سديد‌الدين محمود حمصى.


    اين 4 نفر يك سبك علمى را در مباحث فقهى داشته‌اند. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 328/7).
    اين 4 نفر يك سبک علمى را در مباحث فقهى داشته‌اند. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 328/7).


    ==نسخه‌ها==
    ==نسخه‌ها==




    در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] به سه نسخه كه در مخزن كتاب‌هاى محمد على خوانسارى، سيد حاج آقا نوۀ حجت‌الاسلام اصفهانى، محمدحسین قمشه‌اى در اصفهان و شيخ مشكور اشاره دارد. ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]247/17).
    در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] به سه نسخه كه در مخزن كتاب‌هاى محمد على خوانسارى، سيد‌ ‎حاج آقا نوۀ حجت‌الاسلام اصفهانى، محمدحسین قمشه‌اى در اصفهان و شيخ مشكور اشاره دارد. ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]247/17).


    نسخه‌هاى ديگرى نيز در صفحات 76 و 77 كتاب مقدمه‌اى بر فقه شيعه ذكر شده است كه خواننده مى‌تواند به آنان مراجعه نمايد.
    نسخه‌هاى ديگرى نيز در صفحات 76 و 77 كتاب مقدمه‌اى بر فقه شيعه ذكر شده است كه خواننده مى‌تواند به آنان مراجعه نمايد.
    خط ۷۰: خط ۷۳:
    1 و 2 - نسخۀ‌هاى كتابخانۀ رضويه كه تاريخ نگارش يكى از آنان قرن 13 هجرى و ديگرى 1249ق مى‌باشد.
    1 و 2 - نسخۀ‌هاى كتابخانۀ رضويه كه تاريخ نگارش يكى از آنان قرن 13 هجرى و ديگرى 1249ق مى‌باشد.


    3 - نسخۀ كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه نگارش آن در سال 1199 پايان يافته و قديمى‌ترين نسخۀ مورد استفاده است.
    3 - نسخۀ كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه نگارش آن در سال 1199 پایان يافته و قديمى‌ترين نسخۀ مورد استفاده است.


    4 و 5 - دو نسخۀ ديگر از كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه تاريخ نوشتن يكى 1244ق و ديگرى 1230ق مى‌باشد.
    4 و 5 - دو نسخۀ ديگر از كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه تاريخ نوشتن يكى 1244ق و ديگرى 1230ق مى‌باشد.


    6 - نسخۀ كتابخانۀ ملك در تهران كه در سال 1259 نوشتن آن پايان يافته است.
    6 - نسخۀ كتابخانۀ ملك در تهران كه در سال 1259 نوشتن آن پایان يافته است.


    7 - نسخۀ كتابخانۀ عمومى الهيات در تهران كه در سال 1203ق نوشته شده است.
    7 - نسخۀ كتابخانۀ عمومى الهيات در تهران كه در سال 1203ق نوشته شده است.
    خط ۸۴: خط ۸۷:
    10 - نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله صفائى خوانسارى در قم كه در قرن 13 نوشته شده است.
    10 - نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله صفائى خوانسارى در قم كه در قرن 13 نوشته شده است.


    11 - نسخۀ كتابخانۀ حجت‌الاسلام سيد محمد على روضاتى در اصفهان كه در سال 1239 به پايان رسيده است.
    11 - نسخۀ كتابخانۀ حجت‌الاسلام سيد‌ ‎محمد على روضاتى در اصفهان كه در سال 1239 به پایان رسيده است.


    ==تقسيم‌بندى مطالب==
    ==تقسيم‌بندى مطالب==
    خط ۱۴۷: خط ۱۵۰:
    در مباحث خمس، انفال، صوم (روزه‌خوارى علنى)، اجراى حد، قضاء، صلاة جماعت، صلاة عيدين، صلاة جنائز، جهاد ابتدايى، سلطان اسلام كه منصوب از طرف خداست به عنوان مجرى معرفى شده و سپس كسى كه از طرف او نصب مى‌شود يعنى ائمۀ اطهار و در آخر نيز فقيه مأمون، مأمور اجراى آنان مى‌باشد. (صفحات 173، 183، 151، 153، 156، 246 تا 262).
    در مباحث خمس، انفال، صوم (روزه‌خوارى علنى)، اجراى حد، قضاء، صلاة جماعت، صلاة عيدين، صلاة جنائز، جهاد ابتدايى، سلطان اسلام كه منصوب از طرف خداست به عنوان مجرى معرفى شده و سپس كسى كه از طرف او نصب مى‌شود يعنى ائمۀ اطهار و در آخر نيز فقيه مأمون، مأمور اجراى آنان مى‌باشد. (صفحات 173، 183، 151، 153، 156، 246 تا 262).


    در بحث نماز جمعه، مؤلف بر خلاف استادش [[سالار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز|سلار بن عبدالعزيز]] (م 448 ق) قائل به حرمت نماز جمعه در زمان غيبت نيست بلكه قائل به جواز و استحباب آن در زمان غيبت است. (صفحۀ 169 و 171 كتاب [[المراسم في الفقه الإمامي|المراسم]] و صفحۀ 143 الكافى).
    در بحث نماز جمعه، مؤلف بر خلاف استادش [[سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز|سلار بن عبدالعزيز]] (م 448 ق) قائل به حرمت نماز جمعه در زمان غيبت نيست بلكه قائل به جواز و استحباب آن در زمان غيبت است. (صفحۀ 169 و 171 كتاب [[المراسم في الفقه الإمامي|المراسم]] و صفحۀ 143 الكافى).


    در مباحث مربوط به امر به معروف و نهى از منكر در باب اكراه و احكام آن، مؤلف مباحث بسيار دقيق عقلى و فقهى را مطرح مى‌نمايد نظير اين كه وجوب احتراز و دورى از ضرر اقتضاء مى‌كند كه بخاطر دورى از ضرر اعظم (عقاب به دليل حضور در امر قبيح) واجب است در معرض ضرر كوچك‌تر (مشكلات ناشى از امر به معروف و نهى از منكر) واقع شويم، يا اين كه همان طور كه دورى از ضرر واجب است واقع شده در ضرر و تحمل آن به خاطر جلب منفعت بيشتر نيز واجب است. (صفحۀ 273 الكافى).
    در مباحث مربوط به امر به معروف و نهى از منكر در باب اكراه و احكام آن، مؤلف مباحث بسيار دقيق عقلى و فقهى را مطرح مى‌نمايد نظير اين كه وجوب احتراز و دورى از ضرر اقتضاء مى‌كند كه بخاطر دورى از ضرر اعظم (عقاب به دليل حضور در امر قبيح) واجب است در معرض ضرر كوچك‌تر (مشكلات ناشى از امر به معروف و نهى از منكر) واقع شويم، يا اين كه همان طور كه دورى از ضرر واجب است واقع شده در ضرر و تحمل آن به خاطر جلب منفعت بيشتر نيز واجب است. (صفحۀ 273 الكافى).
    خط ۱۶۲: خط ۱۶۵:
    همان طور كه گذشت از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، ديد حكومتى و توجه مؤلف به حضور فقيه عادل و مأمون در عرصۀ مسائل اجتماعى و اجراى حدود الهى است. اين ديدگاه در جاى جاى كتاب مشهود است.
    همان طور كه گذشت از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، ديد حكومتى و توجه مؤلف به حضور فقيه عادل و مأمون در عرصۀ مسائل اجتماعى و اجراى حدود الهى است. اين ديدگاه در جاى جاى كتاب مشهود است.


    شايد اولين كتابى كه به صراحت در مورد ولايت فقيه به عنوان نائب امام زمان‌ عليه‌السلام نظر داده شده باشد اين كتاب است.
    شايد اولین كتابى كه به صراحت در مورد ولايت فقيه به عنوان نائب امام زمان عليه‌السلام نظر داده شده باشد اين كتاب است.


    مؤلف در بحث قضاء پس از بيان ولايت او اين گونه مى‌نويسد: فهو نائب عن ولى الاضرع في الحكم....و در چند سطر بعد: فهو في الحقيقة مأهول لذلك بإذن ولاة الأمر، و إخوانه في‌الدين مأمورون بالتحاكم و حمل حقوق الأموال إليه و التمكين من أنفسهم لحد أو تأديب تعين عليهم.
    مؤلف در بحث قضاء پس از بيان ولايت او اين گونه مى‌نويسد: فهو نائب عن ولى الاضرع في الحكم....و در چند سطر بعد: فهو في الحقيقة مأهول لذلك بإذن ولاة الأمر، و إخوانه في‌ الدين مأمورون بالتحاكم و حمل حقوق الأموال إليه و التمكين من أنفسهم لحد أو تأديب تعين عليهم.


    سپس در ادامه مى‌نويسد: اگر كسى حكم ولى فقيه را نپذيرد فعن دين اللّه رغب و لحكمه سبحانه رد و لرسول اللّه(ص) خالف و لحكم الجاهلية ابتغى و إلى الطاغوت تحاكم. (صفحات 423 و 424).
    سپس در ادامه مى‌نويسد: اگر كسى حكم ولى فقيه را نپذيرد فعن دين اللّه رغب و لحكمه سبحانه رد و لرسول‌اللّه(ص) خالف و لحكم الجاهلية ابتغى و إلى الطاغوت تحاكم. (صفحات 423 و 424).


    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، آوردن مباحث اعتقادى و كلامى در ابتدا و انتهاى كتاب و بررسى مباحث فقهى در اواسط كتاب مى‌باشد تا جائى كه مؤلف در آخر كتاب اين گونه مى‌نويسد: و إذا وضح برهان ما قدمناه من مسائل التوحيد و العدل...
    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، آوردن مباحث اعتقادى و كلامى در ابتدا و انتهاى كتاب و بررسى مباحث فقهى در اواسط كتاب مى‌باشد تا جائى كه مؤلف در آخر كتاب اين گونه مى‌نويسد: و إذا وضح برهان ما قدمناه من مسائل التوحيد و العدل...
    خط ۱۸۲: خط ۱۸۵:


    #[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]: أقول و قد رأيت كتابه (الكافي) في الفقه على ترتيب أبوابه و هو كتاب حسن معروف بين أصحابنا معول عليه عندهم من عشرين ألف بيتا. ([[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] 113/2).
    #[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]: أقول و قد رأيت كتابه (الكافي) في الفقه على ترتيب أبوابه و هو كتاب حسن معروف بين أصحابنا معول عليه عندهم من عشرين ألف بيتا. ([[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] 113/2).
    #[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] در مسأله‌اى از مسائل مزارعه: و ما اخترناه مذهب السيد المرتضى(ره) و خيرته في الناصريات المسألة المأتين و مذهب أبي الصلاح الحلبي في كتابه الكافي و هو كتاب حسن فيه تحقيق مواضع. (السرائر 266).
    #[[ابن ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] در مسأله‌اى از مسائل مزارعه: و ما اخترناه مذهب السيد‌ ‎المرتضى(ره) و خيرته في الناصريات المسألة المأتين و مذهب أبيالصلاح الحلبي في كتابه الكافي و هو كتاب حسن فيه تحقيق مواضع. (السرائر 266).
    #تسترى در المقابيس: له كتب أشار إليها شيخه الشيخ في الرجال و ذكرها غيره، منها الكافي في أصول‌الدين و فروعه و هو مأخذ مذاهبه. (المقابيس صفحۀ 8).
    #تسترى در المقابيس: له كتب أشار إليها شيخه الشيخ في الرجال و ذكرها غيره، منها الكافي في أصول‌الدين و فروعه و هو مأخذ مذاهبه. (المقابيس صفحۀ 8).
    #[[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]: صاحب كتاب الكافي في الفقه المنقول فتاواه في الكتب المبسوطة. ([[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]] 480/3).
    #[[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]: صاحب كتاب الكافي في الفقه المنقول فتاواه في الكتب المبسوطة. ([[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]] 480/3).
    #[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: الكافي في أصول‌الدين و فروعه مبوّب على حسب أبواب الفقه و هو مأخذ مذاهبه عند الفقهاء. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3).
    #[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: الكافي في أصول‌الدين و فروعه مبوّب على حسب أبواب الفقه و هو مأخذ مذاهبه عند الفقهاء. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3).
    #كتاب خلاصة به نقل از [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: تقي بن نجم الحلبي ثقة عين له تصانيف حسنة ذكرناها في الكتاب الكبير. (خلاصة الأقوال ص28، [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3).
    #كتاب خلاصة به نقل از [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: تقي بن نجم الحلبي ثقة عين له تصانيف حسنة ذكرناها في الكتاب الكبير. (خلاصة الأقوال ص28، [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3).
    #ابن أبي الروح به نقل از [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: له مصنفات في الأصول و الفروع... ثم قال و كتبه مشهورة بين أئمة القوم. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3 به نقل از أعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء ج 77/4).
    #ابن أبيالروح به نقل از [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]: له مصنفات في الأصول و الفروع... ثم قال و كتبه مشهورة بين أئمة القوم. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 635/3 به نقل از أعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء ج 77/4).
    #قاموس الرجال: أقول و يتبعه في كاتبة غالبا أبو المجد الحلبي في كتابه إشارة السبق و ابن زهرة الحلبي في كتابه الغنية إلى أن كتاب كافي هذا مشتمل على الأصولين و الفقه و اقتصرا في كتابيهما على الفقه و أصوله. (قاموس الرجال 254/2).
    #قاموس الرجال: أقول و يتبعه في كاتبة غالباً أبو المجد الحلبي في كتابه إشارة السبق و ابن زهرة الحلبي في كتابه الغنية إلى أن كتاب كافي هذا مشتمل على الأصولین و الفقه و اقتصرا في كتابیهما على الفقه و أصوله. (قاموس الرجال 254/2).


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]247/17
    - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]247/17


    خط ۲۱۲: خط ۲۱۳:


    - معجم مؤلفي الشيعة 141
    - معجم مؤلفي الشيعة 141
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[الكافي في الفقه (بوستان کتاب)]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶

    الکافی فی الفقه
    الكافي في الفقه
    پدیدآورانابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم (نویسنده) استادی، رضا (مترجم)
    ناشرکتابخانه عمومی امام اميرالمؤمنين علی(ع)
    مکان نشراصفهان - ایران
    سال نشر1403 ق
    چاپ1
    موضوعفقه جعفری - قرن 5ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏181‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ک‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الكافي في الفقه از مهم‌ترين منابع فقهى قدماء تألیف ابوالصلاح تقى، يا تقى‌الدين بن نجم، يا نجم‌الدين بن عبيداللّه بن عبداللّه بن محمد حلبى (م 447 ق).

    منزلت آن

    كتاب الكافى از مهم‌ترين منابع فقهى قدماء است كه از زمان نگارش آن در بين بزرگان قوم و فقهاى عظام مورد توجه و اعتماد واقع شده است.

    ابوالصلاح حلبى كه از شاگردان سيد‌ ‎مرتضى (قده) و جانشين وى در شهر حلب بوده است در اين كتاب با طرح نظريات محققانۀ خود يكى از آثار مورد اعتماد در فقه شيعه را تأليف نموده كه در كتاب‌هاى مفصل فقهى مورد استناد و استفاده واقع شده است.

    اين كتاب از سه قسمت مباحث اعتقادى (تكاليف عقلى)، مباحث فقهى (تكاليف سمعى) و مباحث مرتبط با مسائل اعتقادى (مستحق بالتكليف) تشكيل شده است. بنابر اين در واقع از دو قسمت كلامى اعتقادى و يك قسمت فقهى تشكيل شده است.

    اين كتاب شايد از نادرترين كتب فقهى قدماء است كه در آن توجه به حضور فقيه مؤمن و عادل در عرصه‌هاى مختلف فقهى در اجراى احكام و يا قضاوت ديده مى‌شود. مؤلف به دليل حضور در عرصۀ مسائل اجتماعى با نيازهاى تئوريك فقهى دخالت فقيه مؤمن آشنا بوده كه در جاى جاى كتاب به اين مهم اشاره دارد.

    اين كتاب به صورت فقه استدلالى نوشته نشده است بلكه فقه مختصر و كتاب فتوايى است و بيشتر شبيه به رساله‌هاى عمليه متداول است. اگر چه مؤلف كتب فقهى ديگرى مثل «العمدة في الفقه»، «البداية في الفقه»، «الشافية» و «الكافية» را تأليف نموده است اما هيچ كدام به شهرت و اعتبار كتاب كافيه نرسيده‌اند.

    تاريخ تأليف و انتشار

    اگر چه از تاريخ دقيق تأليف اين كتاب اطلاع دقيقى در دست نيست اما اين كتاب پس از كتاب‌هاى «تقريب المعارف في الكلام» و «العمدة في الفروع» و همين طور كتاب «الكافية المسائل الكافيه» تأليف شده است و مصنف در اين كتاب به آنها ارجاع داده است. (صفحات 466، 479، 510 كتاب الكافى).

    كتاب موجود در سال 1403ق بوسيلۀ كتابخانۀ عمومى امام اميرالمؤمنين عليه‌السلام در اصفهان چاپ شده است و محقق و مصحح آن رضا استادى مى‌باشد.

    تذكر

    منظور از الحلبيان در عبارات اصحاب، شيخ ابوالصلاح تقى بن نجم حلبى و سيد‌ ‎ابوالمكارم حمزة بن زهرة صاحب الغنية است. (أعيان الشيعة 216/6).

    منظور از الشاميون در عبارات اصحاب 4 نفر هستند:

    1. ابوالصلاح تقى بن نجم‌الدين حلبى.
    2. سيد‌ ‎ابوالمكارم بن زهرة حلبى.
    3. قاضى ابن براج.
    4. سديد‌الدين محمود حمصى.

    اين 4 نفر يك سبک علمى را در مباحث فقهى داشته‌اند. (أعيان الشيعة 328/7).

    نسخه‌ها

    در الذريعة به سه نسخه كه در مخزن كتاب‌هاى محمد على خوانسارى، سيد‌ ‎حاج آقا نوۀ حجت‌الاسلام اصفهانى، محمدحسین قمشه‌اى در اصفهان و شيخ مشكور اشاره دارد. (الذريعة247/17).

    نسخه‌هاى ديگرى نيز در صفحات 76 و 77 كتاب مقدمه‌اى بر فقه شيعه ذكر شده است كه خواننده مى‌تواند به آنان مراجعه نمايد.

    در تصحيح و تحقيق كتاب موجود از يازده نسخه استفاده شده است كه عبارتند از:

    1 و 2 - نسخۀ‌هاى كتابخانۀ رضويه كه تاريخ نگارش يكى از آنان قرن 13 هجرى و ديگرى 1249ق مى‌باشد.

    3 - نسخۀ كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه نگارش آن در سال 1199 پایان يافته و قديمى‌ترين نسخۀ مورد استفاده است.

    4 و 5 - دو نسخۀ ديگر از كتابخانۀ مجلس شوراى اسلامى كه تاريخ نوشتن يكى 1244ق و ديگرى 1230ق مى‌باشد.

    6 - نسخۀ كتابخانۀ ملك در تهران كه در سال 1259 نوشتن آن پایان يافته است.

    7 - نسخۀ كتابخانۀ عمومى الهيات در تهران كه در سال 1203ق نوشته شده است.

    8 - نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله گلپايگانى در قم كه در سال 1222ق نوشته شده است.

    9 - نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله نجفى مرعشى در قم كه در قرن 13 نوشته شده است.

    10 - نسخۀ كتابخانۀ آیت‌الله صفائى خوانسارى در قم كه در قرن 13 نوشته شده است.

    11 - نسخۀ كتابخانۀ حجت‌الاسلام سيد‌ ‎محمد على روضاتى در اصفهان كه در سال 1239 به پایان رسيده است.

    تقسيم‌بندى مطالب

    مؤلف، مباحث كتاب را به سه قسمت كلى تقسيم نموده است كه عبارتند از:

    1. تكاليف عقلى
    2. تكاليف سمعى و اقسام آن
    3. مستحق به تكاليف و احكام آن

    در قسمت تكاليف عقلى مباحث حقيقت تكليف، توحيد، مسائل عدل، مسائل مربوط به نبوت، اعجاز قرآن و امامت مطرح شده است.

    قسمت تكاليف سمعى شامل سه مبحث عبادات، محرمات و احكام است.

    در قسمت عبادات 11 باب ذكر شده است كه عبارتند از: صلاة، حقوق اموال (زكاة، خمس، انفال، نذرها و كفارات)، صيام، حج، وفاء به نذور و عهود، برّ أيمان، وديعه و امانات، اداء ديون، وصايا، احكام جنائز و ما تعبداللّه سبحانه.

    اگر چه مؤلف، عبادات را شامل 10 مورد دانسته است امّا يازده مورد را ذكر نموده است.

    در قسمت محرمات 8 فصل آورده شده كه عبارتند از:

    1. خوردنى‌هاى حرام
    2. نوشيدنى‌هاى حرام
    3. خوردنى‌ها و نوشيدنى‌هاى مكروه
    4. دانستنى‌هاى حرام و مكروه
    5. كارهاى حرام
    6. مكاسب محرمه
    7. مكاسب مكروه
    8. ازدواج‌هاى حرام

    قسمت احكام نيز شامل 8 بخش است كه عبارتند از:

    - نكاح،

    - انواع طلاق،

    - تذكيه،

    - احكام عقود و اسباب موجب استحقاق او با حد تصرف در ملك ديگرى،

    - احكام قصاص،

    - احكام ديات،

    - احكام قيمت اشياء تلف شده و مقادير جنايت‌ها

    - احكام حدود.

    نكات مهم در تقسيم‌بندى مباحث

    1. در قسمت ما تعبداللّه سبحانه، مباحث مربوط به جهاد و امر به معروف و نهى از منكر مطرح نشده است.
    2. در باب احكام عقود، مباحث صدقه، هديه، عاريه، قرض، رهن، وكالت، كفالت، حواله، اجاره، شركت مضاربه، مزارعه، مساقات، لقطه، بيع و شروط آن، شفعه، سكنى و رقبى و عمرى، وصيت و ارث آورده شده است.
    3. مبحث ولايت فقيه در ضمن باب قضاء در صفحۀ 423 آورده شده است.
    4. كتاب اقرار، شهادات، ايمان و صلح در ضمن باب قضاء ذكر شده است.

    نظريات جديد

    كتاب «الكافى» در ابواب مختلف دربرگيرندۀ ابتكارات و نظريات جديد است اين نظريات بخصوص در مباحث اجتماعى و سياسى به دليل نگرش مؤلف به حضور و دخالت ولى فقيه بيشتر نمود دارد كه به بعضى از آنان اشاره مى‌شود.

    در مباحث خمس، انفال، صوم (روزه‌خوارى علنى)، اجراى حد، قضاء، صلاة جماعت، صلاة عيدين، صلاة جنائز، جهاد ابتدايى، سلطان اسلام كه منصوب از طرف خداست به عنوان مجرى معرفى شده و سپس كسى كه از طرف او نصب مى‌شود يعنى ائمۀ اطهار و در آخر نيز فقيه مأمون، مأمور اجراى آنان مى‌باشد. (صفحات 173، 183، 151، 153، 156، 246 تا 262).

    در بحث نماز جمعه، مؤلف بر خلاف استادش سلار بن عبدالعزيز (م 448 ق) قائل به حرمت نماز جمعه در زمان غيبت نيست بلكه قائل به جواز و استحباب آن در زمان غيبت است. (صفحۀ 169 و 171 كتاب المراسم و صفحۀ 143 الكافى).

    در مباحث مربوط به امر به معروف و نهى از منكر در باب اكراه و احكام آن، مؤلف مباحث بسيار دقيق عقلى و فقهى را مطرح مى‌نمايد نظير اين كه وجوب احتراز و دورى از ضرر اقتضاء مى‌كند كه بخاطر دورى از ضرر اعظم (عقاب به دليل حضور در امر قبيح) واجب است در معرض ضرر كوچك‌تر (مشكلات ناشى از امر به معروف و نهى از منكر) واقع شويم، يا اين كه همان طور كه دورى از ضرر واجب است واقع شده در ضرر و تحمل آن به خاطر جلب منفعت بيشتر نيز واجب است. (صفحۀ 273 الكافى).

    از ديگر نوآورى‌هاى مؤلف بيان تعاريف جديد از عناوين فقهى است به عنوان مثال، وى بيع را به عقدى كه مقتضى استحقاق تصرف در بيع و ثمن است تعريف مى‌كند. (ص 352 الكافى) اين نحوه بيان عناوين فقهى در كتاب‌هاى قبل از الكافى كمتر ديده شده است.

    در بحث اوقات نماز، وقت نماز مغرب را بر خلاف استادش سلار كه ذهاب شمس ذكر نموده است ذهاب حمرۀ مشرقيه دانسته و آن را علامت غروب خورشيد دانسته است.

    وى امتداد وقت نماز مغرب را تا ذهاب حمره دانسته و فقط براى فرد مضطر تا 1/4 از شب دانسته است. (صفحۀ 137 الكافى و صفحۀ 62 كتاب المراسم).

    ويژگى‌ها

    همان طور كه گذشت از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، ديد حكومتى و توجه مؤلف به حضور فقيه عادل و مأمون در عرصۀ مسائل اجتماعى و اجراى حدود الهى است. اين ديدگاه در جاى جاى كتاب مشهود است.

    شايد اولین كتابى كه به صراحت در مورد ولايت فقيه به عنوان نائب امام زمان عليه‌السلام نظر داده شده باشد اين كتاب است.

    مؤلف در بحث قضاء پس از بيان ولايت او اين گونه مى‌نويسد: فهو نائب عن ولى الاضرع في الحكم....و در چند سطر بعد: فهو في الحقيقة مأهول لذلك بإذن ولاة الأمر، و إخوانه في‌ الدين مأمورون بالتحاكم و حمل حقوق الأموال إليه و التمكين من أنفسهم لحد أو تأديب تعين عليهم.

    سپس در ادامه مى‌نويسد: اگر كسى حكم ولى فقيه را نپذيرد فعن دين اللّه رغب و لحكمه سبحانه رد و لرسول‌اللّه(ص) خالف و لحكم الجاهلية ابتغى و إلى الطاغوت تحاكم. (صفحات 423 و 424).

    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، آوردن مباحث اعتقادى و كلامى در ابتدا و انتهاى كتاب و بررسى مباحث فقهى در اواسط كتاب مى‌باشد تا جائى كه مؤلف در آخر كتاب اين گونه مى‌نويسد: و إذا وضح برهان ما قدمناه من مسائل التوحيد و العدل...

    اين نحوه تأليف كتاب كه طرح مباحث كلامى در ابتدا و انتهاى كتاب است در آن دوره متداول نبوده است.

    كتاب موجود در عين داشتن ويژگى‌هاى مثبت، داراى نقاط ضعفى نيز مى‌باشد. از اين نقاط ضعف مى‌توان به نداشتن نظم و انسجام كافى در طرح مباحث كتاب اشاره كرد.

    در قسمت فقهى كتاب، مؤلف بر خلاف متعارف، كتاب طهارت را به صورت مستقل و در ابتداى كتاب ذكر نكرده است، بلكه پس از شروع به مباحث كتاب صلاة، در خلال مباحث آن از صفحۀ 129 به بعد به مبحث طهارت متعرض مى‌شود.

    وى در ابتدا از بحث تعداد ركعات نماز آغاز مى‌كند و سپس اذان و اقامه و بعد از آن، احكام آب‌ها و نجاسات و سپس اوقات نماز و قبله و پس از آن مباحث مربوط به مكان و لباس نمازگزار را بيان نموده كه نشان از نداشتن طرح منظم و فراگير در بيان مباحث فقهى دارد.

    گفتار بزرگان

    1. روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]: أقول و قد رأيت كتابه (الكافي) في الفقه على ترتيب أبوابه و هو كتاب حسن معروف بين أصحابنا معول عليه عندهم من عشرين ألف بيتا. (روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] 113/2).
    2. ابن ادريس در مسأله‌اى از مسائل مزارعه: و ما اخترناه مذهب السيد‌ ‎المرتضى(ره) و خيرته في الناصريات المسألة المأتين و مذهب أبيالصلاح الحلبي في كتابه الكافي و هو كتاب حسن فيه تحقيق مواضع. (السرائر 266).
    3. تسترى در المقابيس: له كتب أشار إليها شيخه الشيخ في الرجال و ذكرها غيره، منها الكافي في أصول‌الدين و فروعه و هو مأخذ مذاهبه. (المقابيس صفحۀ 8).
    4. محدث نورى در مستدرك الوسائل: صاحب كتاب الكافي في الفقه المنقول فتاواه في الكتب المبسوطة. (مستدرك الوسائل 480/3).
    5. أعيان الشيعة: الكافي في أصول‌الدين و فروعه مبوّب على حسب أبواب الفقه و هو مأخذ مذاهبه عند الفقهاء. (أعيان الشيعة 635/3).
    6. كتاب خلاصة به نقل از أعيان الشيعة: تقي بن نجم الحلبي ثقة عين له تصانيف حسنة ذكرناها في الكتاب الكبير. (خلاصة الأقوال ص28، أعيان الشيعة 635/3).
    7. ابن أبيالروح به نقل از أعيان الشيعة: له مصنفات في الأصول و الفروع... ثم قال و كتبه مشهورة بين أئمة القوم. (أعيان الشيعة 635/3 به نقل از أعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء ج 77/4).
    8. قاموس الرجال: أقول و يتبعه في كاتبة غالباً أبو المجد الحلبي في كتابه إشارة السبق و ابن زهرة الحلبي في كتابه الغنية إلى أن كتاب كافي هذا مشتمل على الأصولین و الفقه و اقتصرا في كتابیهما على الفقه و أصوله. (قاموس الرجال 254/2).

    منابع مقاله

    - الذريعة247/17

    - أعيان الشيعة 634/3، 216/6

    - أمل الآمل 46/2

    - معالم العلماء 29

    - طبقات أعلام الشيعة 39/2

    - رياض العلماء 99/1

    - ريحانة الأدب 161/7

    - فوائد رضويه 57

    - الكنى و الألقاب 99/1

    - معجم مؤلفي الشيعة 141

    وابسته‌ها