الغدير في الكتاب و السنة و الأدب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
به اين گزافه گويى بنگريد و خود قضاوت نماييد كه آيا جز افسانه‌اى گذرا و خنده‌آور واقعيت ديگرى دارد:
به اين گزافه گويى بنگريد و خود قضاوت نماييد كه آيا جز افسانه‌اى گذرا و خنده‌آور واقعيت ديگرى دارد:


در محاضرة الاوائل از سكتوارى آمده است: نخستين زمين لرزه‌اى كه در اسلام روى داد بيست سال پس از هجرت پيامبر به مدينه و در فرمانروائى عمر بود، پس آن فرمانرواى گروندگان نيزه‌اش را زد و گفت: اى زمين آرام باش، مگر من بر روى تو دادگرى ننموده‌ام؟ پس آرام شد ....<ref>الغدير ج 8 ص 123</ref>
در محاضرة الاوائل از سكتوارى آمده است: نخستين زمين لرزه‌اى كه در اسلام روى داد بيست سال پس از هجرت پيامبر به مدينه و در فرمانروائى عمر بود، پس آن فرمانرواى گروندگان نيزه‌اش را زد و گفت: اى زمين آرام باش، مگر من بر روى تو دادگرى ننموده‌ام؟ پس آرام شد.<ref>الغدير ج 8 ص 123</ref>


در قسمتى ديگر آنجا كه از مغالات پيرامون خليفه اول سخن به ميان مى‌آورد، واقعه زير را از كتب معتبر اهل سنت نقل مى‌نمايد:
در قسمتى ديگر آنجا كه از مغالات پيرامون خليفه اول سخن به ميان مى‌آورد، واقعه زير را از كتب معتبر اهل سنت نقل مى‌نمايد:


نسفى آورده است كه: مردى در مدينه بمرد و پيامبر(ص) خواست بر وى نماز بگزارد و جبرئيل نازل شد و گفت محمد! بر وى نماز مگزار حضرت نيز از نماز خوددارى كرد، پس بوبكر آمد و گفت اى پيامبر خدا بر وى نماز گزار كه من جز خوبى از او سراغ ندارم، پس جبرئيل بيامد و گفت محمد بر او نماز گزار كه گواهى بوبكر بر گواهى من مقدم است ....<ref>الغدير، ج7، ص: 329</ref>
نسفى آورده است كه: مردى در مدينه بمرد و پيامبر(ص) خواست بر وى نماز بگزارد و جبرئيل نازل شد و گفت محمد! بر وى نماز مگزار حضرت نيز از نماز خوددارى كرد، پس بوبكر آمد و گفت اى پيامبر خدا بر وى نماز گزار كه من جز خوبى از او سراغ ندارم، پس جبرئيل بيامد و گفت محمد بر او نماز گزار كه گواهى بوبكر بر گواهى من مقدم است.<ref>الغدير، ج7، ص: 329</ref>


سپس به نقد و بررسى اين گزافه پرداخته و مى‌گويد:
سپس به نقد و بررسى اين گزافه پرداخته و مى‌گويد:
۶۱٬۱۸۹

ویرایش