۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زبان =عربي ' به 'زبان =عربی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در مقدمه، ابتدا شرح حال مختصری از مؤلف ارائه گردیده<ref>ر.ک: همان، صفحه ج</ref> و سپس، به منابع و مصادر کتاب<ref>ر.ک: همان، صفحه ن</ref> و نیز نسخ خطی آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه س</ref>. | در مقدمه، ابتدا شرح حال مختصری از مؤلف ارائه گردیده<ref>ر.ک: همان، صفحه ج</ref> و سپس، به منابع و مصادر کتاب<ref>ر.ک: همان، صفحه ن</ref> و نیز نسخ خطی آن، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه س</ref>. | ||
از جمله روایاتی که در کتاب آمده، حدیثی است که به روایت الطیر معروف است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص225</ref>. بر طبق این روایت که در فضیلت [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میباشد، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرندهای بریان را داشت و از خدا خواست با محبوبترین خلق همغذا شود. طولی نکشید که [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] آمد و با او همغذا شد. متن این روایت، چنین است: «إنَّ النَّبِي(ص) كانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّهُمَ | از جمله روایاتی که در کتاب آمده، حدیثی است که به روایت الطیر معروف است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص225</ref>. بر طبق این روایت که در فضیلت [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] میباشد، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرندهای بریان را داشت و از خدا خواست با محبوبترین خلق همغذا شود. طولی نکشید که [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] آمد و با او همغذا شد. متن این روایت، چنین است: «إنَّ النَّبِي(ص) كانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّهُمَ ائتِنیبِأَحَبِّ خَلقِك إلَيك، يأكلُ مَعي مِن هذَا الطَّيرِ؛ فَجاءَ أبوبَكرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِي، فَأَذِنَ لَهُ»، (برای پیامبر(ص) مرغی آورده شده بود. پیامبر فرمود: خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس از آن ابوبکر آمد، ولی پیامبر(ص) او را نپذیرفت. سپس عمر آمد، او را هم نپذیرفت. سپس [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] آمد، به او اجازه داد). [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] این حدیث را با برخى سندهایش آورده و گاهى آن را تضعیف کرده، اما از ذکر برخى از سندهاى دیگر حدیث، چشمپوشى نموده است. | ||
[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] به شتابزدگى در صدور حکم معروف است و نهتنها به تضعیف، بلکه بهطور شتابزده به جعلى و ساختگى بودن حدیث نیز حکم مىدهد. اما چهبسیار احادیثى که در صحاح موجود بودند و او به تضعیف و تخریب آن ها در کتابهاى خویش پرداخته و یا آن ها را تکذیب نموده است. به همین دلیل محدثان بزرگ از محققان اهل سنت تأکید مىکنند که از اعتماد کردن به حکم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] خوددارى شود و دیگران را به هنگام بررسى روایات، به ضرورت پایبندى به این نکته فرامىخوانند. عجیب اینکه برخى از آنها به [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نسبت مىدهند که او حدیث طیر را در کتاب «الموضوعات» آورده است. ملا على قارى در کتاب «المرقاة في شرح المشكاة» و برخى دیگر از عالمان اهل سنت در کتابهاى خود به [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نسبت دادهاند که او به جعلى و ساختگى بودن این حدیث شریف، حکم داده و آن را در کتاب «الموضوعات» آورده است؛ درصورتىکه این حدیث شریف در کتاب «الموضوعات» وجود ندارد، بلکه با برخى از اسناد، در کتاب «العلل المتناهية» وارد شده است؛ چراکه وى درباره رجال برخى از سندهاى این حدیث، تردید ایجاد میکند، اما درباره سندهاى دیگر این حدیث، سکوت اختیار کرده است<ref>ر.ک: بینام</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] به شتابزدگى در صدور حکم معروف است و نهتنها به تضعیف، بلکه بهطور شتابزده به جعلى و ساختگى بودن حدیث نیز حکم مىدهد. اما چهبسیار احادیثى که در صحاح موجود بودند و او به تضعیف و تخریب آن ها در کتابهاى خویش پرداخته و یا آن ها را تکذیب نموده است. به همین دلیل محدثان بزرگ از محققان اهل سنت تأکید مىکنند که از اعتماد کردن به حکم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] خوددارى شود و دیگران را به هنگام بررسى روایات، به ضرورت پایبندى به این نکته فرامىخوانند. عجیب اینکه برخى از آنها به [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نسبت مىدهند که او حدیث طیر را در کتاب «الموضوعات» آورده است. ملا على قارى در کتاب «المرقاة في شرح المشكاة» و برخى دیگر از عالمان اهل سنت در کتابهاى خود به [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نسبت دادهاند که او به جعلى و ساختگى بودن این حدیث شریف، حکم داده و آن را در کتاب «الموضوعات» آورده است؛ درصورتىکه این حدیث شریف در کتاب «الموضوعات» وجود ندارد، بلکه با برخى از اسناد، در کتاب «العلل المتناهية» وارد شده است؛ چراکه وى درباره رجال برخى از سندهاى این حدیث، تردید ایجاد میکند، اما درباره سندهاى دیگر این حدیث، سکوت اختیار کرده است<ref>ر.ک: بینام</ref>. |
ویرایش