الشيعة في موكب التاريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی'
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سه‌گانه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ایراني' به 'ایرانی')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15437
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15437
| کتابخوان همراه نور =12297
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۷: خط ۴۸:
#:بر طبق تحليل و نظر تاريخى نویسنده معلوم مى‌شود كه هيچ‌يك از فرضيه‌هاى ذكرشده از نظر علمى و تاريخى اعتبارى ندارد و پذيرفتنى نيست.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/51 ر. ك.: همان، ص51 - 104]</ref>
#:بر طبق تحليل و نظر تاريخى نویسنده معلوم مى‌شود كه هيچ‌يك از فرضيه‌هاى ذكرشده از نظر علمى و تاريخى اعتبارى ندارد و پذيرفتنى نيست.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/51 ر. ك.: همان، ص51 - 104]</ref>
#نویسنده در بحثى تحت عنوان «زلّة لا تستقال» (لغزشى نابخشودنى)، به مباحث دكتر عبدالله فياض پرداخته و نوشته كه ايشان، در مطلبى عجيب ادّعا كرده كه تشيع در سه مرحله نضج يافته است: يك- روحى؛ دو- سياسى؛ سه- فرقه‌اى. ايشان اين مدعّا را نادرست دانسته و يادآور شده كه چنين تفكيكى صحيح نيست و اينكه «تشيع روحى در دوره پيامبر بوده و تشيع سياسى در دوره بعد از ايشان پيدا شده»، مطلبى است كه دليلى ندارد و بلكه ادامه سخن خود ايشان كه نوشته: «كان روّاد التشيع الروحي يلتزمون بآراء علي الفقهية إلى جانب الالتزام بإسناده سیاسیاً»؛ «پرچم‌داران تشيع روحى، به آراء فقهى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] التزام داشتند، افزون بر آنكه نظرهاى او را از جنبه سياسى مراعات می‌كردند»، نيز تصريح به خلاف آن است و از سوى ديگر، همان دليل‌هایى كه ايشان در مورد تشيع روحى نوشته و دلالت دارد بر اينكه آن حضرت، رهبر روحى بود، همان دليل‌ها به‌روشنى دلالت دارد بر آنكه آن امام، رهبر سياسى هم بود و... با همين دليل‌ها، روشن مى‌شود كه نظر دكتر «[[دوری، عبدالعزیز|عبدالعزيز دورى]]» نيز كه گفته: «تشيع به‌عنوان عقيده روحى در دوره پيامبر(ص) و به‌عنوان حزب سياسى در دوره بعد از كشته شدن على(ع) حادث شد»، ضعيف است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/100 همان، ص100 - 104]</ref>
#نویسنده در بحثى تحت عنوان «زلّة لا تستقال» (لغزشى نابخشودنى)، به مباحث دكتر عبدالله فياض پرداخته و نوشته كه ايشان، در مطلبى عجيب ادّعا كرده كه تشيع در سه مرحله نضج يافته است: يك- روحى؛ دو- سياسى؛ سه- فرقه‌اى. ايشان اين مدعّا را نادرست دانسته و يادآور شده كه چنين تفكيكى صحيح نيست و اينكه «تشيع روحى در دوره پيامبر بوده و تشيع سياسى در دوره بعد از ايشان پيدا شده»، مطلبى است كه دليلى ندارد و بلكه ادامه سخن خود ايشان كه نوشته: «كان روّاد التشيع الروحي يلتزمون بآراء علي الفقهية إلى جانب الالتزام بإسناده سیاسیاً»؛ «پرچم‌داران تشيع روحى، به آراء فقهى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] التزام داشتند، افزون بر آنكه نظرهاى او را از جنبه سياسى مراعات می‌كردند»، نيز تصريح به خلاف آن است و از سوى ديگر، همان دليل‌هایى كه ايشان در مورد تشيع روحى نوشته و دلالت دارد بر اينكه آن حضرت، رهبر روحى بود، همان دليل‌ها به‌روشنى دلالت دارد بر آنكه آن امام، رهبر سياسى هم بود و... با همين دليل‌ها، روشن مى‌شود كه نظر دكتر «[[دوری، عبدالعزیز|عبدالعزيز دورى]]» نيز كه گفته: «تشيع به‌عنوان عقيده روحى در دوره پيامبر(ص) و به‌عنوان حزب سياسى در دوره بعد از كشته شدن على(ع) حادث شد»، ضعيف است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/100 همان، ص100 - 104]</ref>
#مؤلف در مورد قدمت و اصالت تشيع، اين نكته را افزوده‌اند كه مورخان و برخى از شرق‌شناسان مانند ولهاوزن و دكتر احمد امين و آدام متز و حتى شخص متعصبى چون گلدزيهر و... هم تصريح و اقرار كرده‌اند كه عرب‌ها قبل از ایرانيان تشيع را پذيرفتند. بنابراین، ادعاى تأسيس تشيع توسط ایرانيان نيز نادرست و بى‌دليل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/79 همان، ص79]</ref>
#مؤلف در مورد قدمت و اصالت تشيع، اين نكته را افزوده‌اند كه مورخان و برخى از شرق‌شناسان مانند ولهاوزن و دكتر احمد امين و آدام متز و حتى شخص متعصبى چون گلدزيهر و... هم تصريح و اقرار كرده‌اند كه عرب‌ها قبل از ایرانیان تشيع را پذيرفتند. بنابراین، ادعاى تأسيس تشيع توسط ایرانیان نيز نادرست و بى‌دليل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/79 همان، ص79]</ref>
#نویسنده، تأكيد كرده است كه نظر ما در مورد صفويه همان نظرى است كه درباره آل‌بويه داريم و دوره صفويه، دوران رشد تشيع بود نه پيدايش آن.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/99 همان، ص99 - 100]</ref>
#نویسنده، تأكيد كرده است كه نظر ما در مورد صفويه همان نظرى است كه درباره آل‌بويه داريم و دوره صفويه، دوران رشد تشيع بود نه پيدايش آن.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/99 همان، ص99 - 100]</ref>
#نویسنده با بحث مفصل در مورد عبدالله بن سبأ و بيان روايت مجعول طبرى و تأثير اشتباه او بر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و...، نوشته است كه ادعاى اينكه او تشيع را تأسيس كرده، هيچ اعتبارى ندارد؛ زيرا او اساساً شخصيتى افسه‌گانه‌اى و ساخته و پرداخته ذهن دشمنان شيعه است و وجود خارجى و تاريخى ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/57 همان، ص57 - 76]</ref>
#نویسنده با بحث مفصل در مورد عبدالله بن سبأ و بيان روايت مجعول طبرى و تأثير اشتباه او بر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و...، نوشته است كه ادعاى اينكه او تشيع را تأسيس كرده، هيچ اعتبارى ندارد؛ زيرا او اساساً شخصيتى افسه‌گانه‌اى و ساخته و پرداخته ذهن دشمنان شيعه است و وجود خارجى و تاريخى ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/57 همان، ص57 - 76]</ref>
#شرق‌شناسى به نام «دوزى» ادعا كرده است كه منشأ تشيع، ایران است؛ به اين معنا كه ایرانيان اسلام را تغيير داده و گرايش ایرانى در آن ايجاد كردند و وراثت را در آن نفوذ دادند. نویسنده به اين گفته چنين پاسخ داده است: ادله متعددى داريم كه چنين ادعایى باطل است؛ زيرا تشيع در دوره پيامبر(ص) پديد آمد كه هيچ ایرانى جز سلمان فارسی، مسلمان نشده بود و رسول اكرم(ص) پيروان [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را شيعه ناميد و ياران ممتاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] همانند ابوذر، مالك اشتر، مقداد، عمار، صعصعة بن صوحان و... كه شیعیان مخلص او شمرده مى‌شدند، همگى عرب بودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/78 همان، ص78 - 79]</ref>
#شرق‌شناسى به نام «دوزى» ادعا كرده است كه منشأ تشيع، ایران است؛ به اين معنا كه ایرانیان اسلام را تغيير داده و گرايش ایرانى در آن ايجاد كردند و وراثت را در آن نفوذ دادند. نویسنده به اين گفته چنين پاسخ داده است: ادله متعددى داريم كه چنين ادعایى باطل است؛ زيرا تشيع در دوره پيامبر(ص) پديد آمد كه هيچ ایرانى جز سلمان فارسی، مسلمان نشده بود و رسول اكرم(ص) پيروان [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را شيعه ناميد و ياران ممتاز [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] همانند ابوذر، مالك اشتر، مقداد، عمار، صعصعة بن صوحان و... كه شیعیان مخلص او شمرده مى‌شدند، همگى عرب بودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/78 همان، ص78 - 79]</ref>
#نویسنده يادآور شده است كه ادله‌اى كه دلالت دارد بر اينكه پيدايش تشيع در دوره پيامبر(ص) بوده، فرضيه پيدايش آن در دوره جنگ جمل را باطل مى‌سازد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/91 ر. ك.: همان، ص91 - 92]</ref>
#نویسنده يادآور شده است كه ادله‌اى كه دلالت دارد بر اينكه پيدايش تشيع در دوره پيامبر(ص) بوده، فرضيه پيدايش آن در دوره جنگ جمل را باطل مى‌سازد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/91 ر. ك.: همان، ص91 - 92]</ref>
#برخى از شرق‌شناسان پنداشته‌اند كه تشيع در روز حكميت پديد آمد كه لشكر على(ع) دو دسته شدند. ولى اين پندارى بيش نيست و از فهم نادرستى كه نسبت به عبارتى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] صورت گرفته، پيدا شده و همچنين از اين نكته غفلت شده كه تمامى لشكريان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شيعه به معناى دقيق كلمه نبودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/95 همان، ص95 - 96]</ref>
#برخى از شرق‌شناسان پنداشته‌اند كه تشيع در روز حكميت پديد آمد كه لشكر على(ع) دو دسته شدند. ولى اين پندارى بيش نيست و از فهم نادرستى كه نسبت به عبارتى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] صورت گرفته، پيدا شده و همچنين از اين نكته غفلت شده كه تمامى لشكريان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] شيعه به معناى دقيق كلمه نبودند و.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/15437/1/95 همان، ص95 - 96]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش