پرش به محتوا

السيف المهند في سيرة الملک المؤيد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR11366J1.jpg | عنوان = ‏السيف المهنّد في سيرة الملك ال...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =  
| شابک =  
| تعداد جلد = 1
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 19787
| کتابخوان همراه نور =11366
| کد پدیدآور = 506
| کد پدیدآور = 506
| پس از =  
| پس از =  
خط ۲۸: خط ۲۹:
}}  
}}  
   
   
'''السيف المهنّد في سيرة الملك المؤّيد شيخ المحمودي'''، تألیف محمود بن احمد بن موسی (متوفی 855ق)، مشهور به بدرالدین العینی، در توصیف سیره حاکم زمان خویش و به جهت تقدیم به پیشگاه او نوشته شده است. تحقیق کتاب به قلم محمد علوی شلتوت و محمد مصطفی زیاده است.
'''السيف المهنّد في سيرة الملك المؤّيد شيخ المحمودي'''، تألیف [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|محمود بن احمد بن موسی]] (متوفی 855ق)، مشهور به [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|بدرالدین العینی]]، در توصیف سیره حاکم زمان خویش و به جهت تقدیم به پیشگاه او نوشته شده است. تحقیق کتاب به قلم [[شلتوت، فهیم محمد|محمد علوی شلتوت]] و [[زیاده، محمد مصطفی|محمد مصطفی زیاده]] است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۴: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بدرالدین العینی در قاهره محتسب (حسابرس اموال) بود. با به حکومت رسیدن سلطان المؤید شیخ المحمودی در سال 805ق عزل و مورد عتاب قرار گرفت؛ اما پس‌ازاندکی دوباره از او راضی شد و او را به حسابرسی قاهره گماشت. سپس دوباره او را عزل کرد... در سال 833ق از همه وظایفش عزل شد، اما در سال 835ق دوباره حسابرس قاهره شد و تا سال 842ق بر این منصب بود تا اینکه برکنار شد و پس‌ازآن دیگر منصب حکومتی به او محول نشد و تنها به تألیف و تدریس و فتوا پرداخت<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه ه</ref>‏.
[[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|بدرالدین العینی]] در قاهره محتسب (حسابرس اموال) بود. با به حکومت رسیدن سلطان المؤید شیخ المحمودی در سال 805ق عزل و مورد عتاب قرار گرفت؛ اما پس‌ازاندکی دوباره از او راضی شد و او را به حسابرسی قاهره گماشت. سپس دوباره او را عزل کرد... در سال 833ق از همه وظایفش عزل شد، اما در سال 835ق دوباره حسابرس قاهره شد و تا سال 842ق بر این منصب بود تا اینکه برکنار شد و پس‌ازآن دیگر منصب حکومتی به او محول نشد و تنها به تألیف و تدریس و فتوا پرداخت<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه ه</ref>‏.


محقق اثر معتقد است که اگرچه عنوان این کتاب «سيرة الملك المؤيد» است اما در بسیاری از موضوعات از زندگی این سلطان فاصله دارد و مترصد فرصتی است که همانند رابطی بین موضوعات شخصیت سلطان را آشکار کند. و به همین دلیل در ابتدای نسخه خطی پاریس چنین آمده است: و مؤلف آن بدرالدین العینی، هرلحظه از موضوعش دور می‌شود؛ مثلاً زمانی‌که می‌خواهد اصالت ترکی المؤید را به ما اطلاع دهد شروع به سخن در رابطه با خلقت عالم، ملائکه، انسان، جن و اولاد نوح(ع) می‌کند... و پس از عبارات پراکنده از خود طبیعت و موجودات و مخلوقات موجود در جهان، وارد در موضوع می‌شود<ref>ر.ک: همان، صفحه ن</ref>‏.
محقق اثر معتقد است که اگرچه عنوان این کتاب «سيرة الملك المؤيد» است اما در بسیاری از موضوعات از زندگی این سلطان فاصله دارد و مترصد فرصتی است که همانند رابطی بین موضوعات شخصیت سلطان را آشکار کند. و به همین دلیل در ابتدای نسخه خطی پاریس چنین آمده است: و مؤلف آن [[بدرالدین عینی، محمود بن احمد|بدرالدین العینی]]، هرلحظه از موضوعش دور می‌شود؛ مثلاً زمانی‌که می‌خواهد اصالت ترکی المؤید را به ما اطلاع دهد شروع به سخن در رابطه با خلقت عالم، ملائکه، انسان، جن و اولاد نوح(ع) می‌کند... و پس از عبارات پراکنده از خود طبیعت و موجودات و مخلوقات موجود در جهان، وارد در موضوع می‌شود<ref>ر.ک: همان، صفحه ن</ref>‏.


کتاب مشتمل بر مقدمه‌ای در مدح سلطان المؤید شیخ المحمودی در قالب نظم و نثر است. نویسنده برخی عبارات مقدمه را به فارسی آورده است: «ایزد تعالی اطناب سرادقات جهانداری، و اعطاف اذیال شهریاری، خداوند عالم...» <ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص5</ref>‏؛ چراکه می‌خواسته آن را به سلطان تقدیم کند؛ زیرا عادت در گذشته و حال آن است که نویسندگان کتب خویش را در حد توان و امکان به پادشاهان و سلاطین تقدیم می‌کردند. نویسنده بهتر دیده که در کتابش بین سیره سلطان و احوال حکومتش جمع کند<ref>ر.ک: همان، صفحه ن و س</ref>‏.
کتاب مشتمل بر مقدمه‌ای در مدح سلطان المؤید شیخ المحمودی در قالب نظم و نثر است. نویسنده برخی عبارات مقدمه را به فارسی آورده است: «ایزد تعالی اطناب سرادقات جهانداری، و اعطاف اذیال شهریاری، خداوند عالم...» <ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص5</ref>‏؛ چراکه می‌خواسته آن را به سلطان تقدیم کند؛ زیرا عادت در گذشته و حال آن است که نویسندگان کتب خویش را در حد توان و امکان به پادشاهان و سلاطین تقدیم می‌کردند. نویسنده بهتر دیده که در کتابش بین سیره سلطان و احوال حکومتش جمع کند<ref>ر.ک: همان، صفحه ن و س</ref>‏.
خط ۷۳: خط ۷۴:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تاریخ آفریقا]]


[[رده:مقالات جدید]]
[[رده:خرداد(99)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش