السياسة: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ↵[[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [['
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ↵[[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [[')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ارسطو]] (نویسنده)
[[ارسطو]] (نویسنده)
[[سيد، احمد لطفي]] (محقق)
 
[[سانت هلير، بارتلمي]] (مترجم و مقدمه نويس)
[[سید، احمد لطفی]] (محقق)
 
[[سانت هلير، بارتلمي]] (مترجم و مقدمه‌نويس)
|-
|-
| data-type="language" |عربي
| data-type="language" |عربي
خط ۲۱: خط ۲۳:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16521
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13916
| کتابخوان همراه نور =13916
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''السياسة''' از مهم‌ترین آثار [[ارسطو]] و کتابی است پیرامون فلسفه سیاست و انواع حکومت‌ها.
'''السياسة''' از مهم‌ترین آثار [[ارسطو]] و کتابی است پیرامون فلسفه سیاست و انواع حکومت‌ها.


کتاب به زبان یونانی بوده و بارتلمی سانت هلیر به فرانسه و پس از آن، توسط احمد لطفی سیر به عربی ترجمه شده است.
کتاب به زبان یونانی بوده و بارتلمی سانت هلیر به فرانسه و پس از آن، توسط [[سید، احمد لطفی|احمد لطفی]] سیر به عربی ترجمه شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۳: خط ۵۵:
بدین‌سان، شرط پیشین تحقق فضیلت اخلاقی جامعه است از سوی دیگر، هسته اصلی جامعه، خانواده است که سپس به شکل گروه‌ها در می‌آید و سرانجام در دولتشهر یا دولت، شکل می‌‎گیرد. دولتشهر ازآن‌رو پدید آمد که «خوش زیستی» انسان‌ها را فراهم کند، زیرا همان‌گونه که در طبیعت دیده می‌شود در مورد انسان‌ها نیز، پیشرفت به‌سوی کمال، هدف نهایی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص594- 595]</ref>.
بدین‌سان، شرط پیشین تحقق فضیلت اخلاقی جامعه است از سوی دیگر، هسته اصلی جامعه، خانواده است که سپس به شکل گروه‌ها در می‌آید و سرانجام در دولتشهر یا دولت، شکل می‌‎گیرد. دولتشهر ازآن‌رو پدید آمد که «خوش زیستی» انسان‌ها را فراهم کند، زیرا همان‌گونه که در طبیعت دیده می‌شود در مورد انسان‌ها نیز، پیشرفت به‌سوی کمال، هدف نهایی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص594- 595]</ref>.


آنگاه [[ارسطو]] به تفضیل درباره خانواده -همچون نخستین هسته و عنصر جامعه- و در درون آن، درباره پیوند میان زن و مرد، پدران و مادران و فرزندان و سپس سروران و بردگان سخن می‌گوید. ارسطو در دفاع از برده‌داری می‌گوید که مالکیت، بخشی از خانه‌داری یا فن تدبیر منزل و اقتصاد است و هیچ‌کس بدون ضروریات زندگی نمی‌تواند زیست کند و خوش زیست کند و همان‌گونه که در فنون معین، انسان‌ها برای انجام دادن کارهایشان ناگزیر باید کارافزارهای ویژه خود داشته باشند، در امور خانه‌داری نیز چنین است. از میان کارافزاها، برخی بیجان است و برخی جاندار؛ مثلاً برای سکان‌دار کشتی، سکان افزاری بی‌‌جان و دیدبان افزاری جاندار است. ازاین‌رو، خدمتکار نیز یک افزار است. به همین‌سان دارایی هم افزاری بر زندگی است و مالکیت مجموعه‌ای از کار افزارهاست، برده نیز یک دارایی جاندار است و خدمتکار نیز کار افزاری است که کار چندین کارافزار دیگر را انجام می‌دهد. پس بردگان نزد [[ارسطو]] کارافزارهای لازم زندگیند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص595]</ref>.
آنگاه [[ارسطو]] به تفضیل درباره خانواده -همچون نخستین هسته و عنصر جامعه- و در درون آن، درباره پیوند میان زن و مرد، پدران و مادران و فرزندان و سپس سروران و بردگان سخن می‌گوید. ارسطو در دفاع از برده‌داری می‌گوید که مالکیت، بخشی از خانه‌داری یا فن تدبیر منزل و اقتصاد است و هیچ‌کس بدون ضروریات زندگی نمی‌تواند زیست کند و خوش زیست کند و همان‌گونه که در فنون معین، انسان‌ها برای انجام دادن کارهایشان ناگزیر باید کارافزارهای ویژه خود داشته باشند، در امور خانه‌داری نیز چنین است. از میان کارافزاها، برخی بیجان است و برخی جاندار؛ مثلاً برای سکان‌دار کشتی، سکان افزاری بی‌جان و دیدبان افزاری جاندار است. ازاین‌رو، خدمتکار نیز یک افزار است. به همین‌سان دارایی هم افزاری بر زندگی است و مالکیت مجموعه‌ای از کار افزارهاست، برده نیز یک دارایی جاندار است و خدمتکار نیز کار افزاری است که کار چندین کارافزار دیگر را انجام می‌دهد. پس بردگان نزد [[ارسطو]] کارافزارهای لازم زندگیند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص595]</ref>.


آنگاه [[ارسطو]] برای اثبات وابستگی ضروری برده به سرور می‌گوید: دارایی به همان چیزی گفته می‌شود که به یک جزء یا پاره‌ای از آن [دلالت دارد]، زیرا جزء یا پاره نه‌تنها پاره‌ای از چیز دیگر است، بلکه همگی از آن چیز دیگر است؛ بنابراین، سرور تنها سرور برده است و از آن او نیست، اما برده نه‌تنها برده‌ی سرور است، بلکه همگی و یکپارچه از آن اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان]</ref>.
آنگاه [[ارسطو]] برای اثبات وابستگی ضروری برده به سرور می‌گوید: دارایی به همان چیزی گفته می‌شود که به یک جزء یا پاره‌ای از آن [دلالت دارد]، زیرا جزء یا پاره نه‌تنها پاره‌ای از چیز دیگر است، بلکه همگی از آن چیز دیگر است؛ بنابراین، سرور تنها سرور برده است و از آن او نیست، اما برده نه‌تنها برده‌ی سرور است، بلکه همگی و یکپارچه از آن اوست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان]</ref>.
خط ۶۵: خط ۶۷:
آنگاه ارسطو مفصلاً مزایا و معایب هر یک از شکل‌های حکومت را بررسی می‌کند و سرانجام این پرسش را به میان می‌آورد که حکومت و دولت برای اکثر دولتشهرها و به‌طورکلی برای انسان، برای چیست؟ وی در اینجا به آنچه در «اخلاق نیکوماخس» گفته بود، اشاره می‌کند که زندگی سعادتمند زندگی بدون مانع هماهنگ با فضیلت است و فضیلت نیز رعایت حد میانی یا اعتدال است<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 همان]</ref>.
آنگاه ارسطو مفصلاً مزایا و معایب هر یک از شکل‌های حکومت را بررسی می‌کند و سرانجام این پرسش را به میان می‌آورد که حکومت و دولت برای اکثر دولتشهرها و به‌طورکلی برای انسان، برای چیست؟ وی در اینجا به آنچه در «اخلاق نیکوماخس» گفته بود، اشاره می‌کند که زندگی سعادتمند زندگی بدون مانع هماهنگ با فضیلت است و فضیلت نیز رعایت حد میانی یا اعتدال است<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 همان]</ref>.


وی سپس می‌افزاید که همه دولت‌ها دارای 3 بخش یا طبقه از انسانهایند؛ توانگران، تهیدستان و کسانی که در میانه جای دارند. ارسطو درباره علت‌ها و انگیزه‌های شورش‌ها و انقلاب‌ها در نظام‌های سیاسی گوناگون و در درون دولت‌ها، به‌تفصیل سخن گفته است. وی همچنین به بررسی دولت و نظام سیاسی افلاطون، آن‌گونه که در نوشته‌های جمهوری و «قانون‌ها»ی وی تصویر می‌شود می‌پردازد و به‌ویژه از پیشنهادهای افلاطون درباره اشتراکی کردن کودکان، زنان و مالکیت، شدیداً انتقاد می‌کند و آن‌ها را ناپسند، غیرعملی و زیان‌بار می‌شمارد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص596- 597]</ref>.
وی سپس می‌افزاید که همه دولت‌ها دارای 3 بخش یا طبقه از انسه‌گانهایند؛ توانگران، تهیدستان و کسانی که در میانه جای دارند. ارسطو درباره علت‌ها و انگیزه‌های شورش‌ها و انقلاب‌ها در نظام‌های سیاسی گوناگون و در درون دولت‌ها، به‌تفصیل سخن گفته است. وی همچنین به بررسی دولت و نظام سیاسی افلاطون، آن‌گونه که در نوشته‌های جمهوری و «قانون‌ها»ی وی تصویر می‌شود می‌پردازد و به‌ویژه از پیشنهادهای افلاطون درباره اشتراکی کردن کودکان، زنان و مالکیت، شدیداً انتقاد می‌کند و آن‌ها را ناپسند، غیرعملی و زیان‌بار می‌شمارد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص596- 597]</ref>.


[[ارسطو]] کتاب هفتم و هشتم نوشته خود را به‌نظام سیاسی آرمانی اختصاص داده است. جامعه آرمانی ارسطو، یک دولتشهر کوچک یونانی و سازمان سیاسی آن است، جامعه‌ای بی جنبش و بی گسترش که باید یک‌بار برای همیشه سازمان یابد. نظام چنین جامعه‌ای باید درست هماهنگ با نظام کلی زندگی جانوران و جهان باشد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص597]</ref>. این نظام دارای ساختار و وسایلی است. نخستین وسایل لازم سیاسی شمار جمعیت و خصال طبیعی مردم، سپس وسعت و ویژگی منطقه زندگی ایشان است. ایشان بزرگی دولت را در بسیاری جمعیت می‌داند. درحالی‌که شمار جمعیت به‌اندازه کارایی آن مهم نیست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص597- 598]</ref>.
[[ارسطو]] کتاب هفتم و هشتم نوشته خود را به‌نظام سیاسی آرمانی اختصاص داده است. جامعه آرمانی ارسطو، یک دولتشهر کوچک یونانی و سازمان سیاسی آن است، جامعه‌ای بی جنبش و بی گسترش که باید یک‌بار برای همیشه سازمان یابد. نظام چنین جامعه‌ای باید درست هماهنگ با نظام کلی زندگی جانوران و جهان باشد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص597]</ref>. این نظام دارای ساختار و وسایلی است. نخستین وسایل لازم سیاسی شمار جمعیت و خصال طبیعی مردم، سپس وسعت و ویژگی منطقه زندگی ایشان است. ایشان بزرگی دولت را در بسیاری جمعیت می‌داند. درحالی‌که شمار جمعیت به‌اندازه کارایی آن مهم نیست<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 ر.ک: همان، ص597- 598]</ref>.
خط ۷۷: خط ۷۹:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۸۳: خط ۸۵:
# [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 خراسانی، شرف‌الدین، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 7، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377].
# [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/8840 خراسانی، شرف‌الدین، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 7، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377].


==وابسته‌ها==  
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[سیاست]]  
[[سیاست]]  


خط ۸۹: خط ۹۲:
   
   
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
[[رده:جدید25 شهریور الی 24 مهر]]
[[رده:25 اسفند الی 24 فروردین(98)]]