الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۸: خط ۳۸:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب با مقدمه محقق در معرفی [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و اشاره به آثار او آغاز شده است. وی در رابطه با کتاب به این نکته که برخی از فهرست‎نویسان آن را منسوب به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] دانسته‎اند و برخی دیگر اصل آن را فارسی دانسته‎اند، اشار کرده است. البته هیچ‎کس به نام کسی که آن را به عربی ترجمه کرده اشاره نکرده است. چه‎بسا خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] آن را به عربی ترجمه کرده؛ چراکه او به هر دو زبان آشنا بوده و اشعار نیکویی در هر دو کتاب سروده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>.  
کتاب با مقدمه محقق در معرفی [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و اشاره به آثار او آغاز شده است. وی در رابطه با کتاب به این نکته که برخی از فهرست‎نویسان آن را منسوب به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] دانسته‎اند و برخی دیگر اصل آن را فارسی دانسته‎اند، اشار کرده است. البته هیچ‎کس به نام کسی که آن را به عربی ترجمه کرده اشاره نکرده است. چه‎بسا خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] آن را به عربی ترجمه کرده؛ چراکه او به هر دو زبان آشنا بوده و اشعار نیکویی در هر دو کتاب سروده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>.  


با توجه به اینکه طرح تمامی مطالب دو اثر مورد بحث در این مجال محدود ممکن نیست، لذا به جهت آشنایی خواننده، در رابطه با هر اثر به دو نکته بسنده می‎شود:  
با توجه به اینکه طرح تمامی مطالب دو اثر مورد بحث در این مجال محدود ممکن نیست، لذا به جهت آشنایی خواننده، در رابطه با هر اثر به دو نکته بسنده می‎شود:  
خط ۴۴: خط ۴۴:
#:دوم آنکه تعریف او، یا به ذاتیات او کنند یا به‎ عرضیا او. قسم اول باطل است؛ زیرا تعریف او اگر‎ به‎ کل ذاتیات او کنند، این محال‎ باشد؛ زیرا کل ذاتیات، عین اوست؛ پس اگر کل ذاتیات او، معرّف او باشد، لازم آید که یک‎ چیز، معرّف نفس خود بود‎ و این‎ محال‎ است و اگر به بعض ذاتیات‎ او‎ کنند،‎ این هم محال‎ است؛ زیرا از معرفت بعض اجزای شی‎ء، معرفت تمام آن چیز حاصل نشود و قسم دوم‎ هم باطل است‎؛ زیرا‎ این‎ صفت عرضی، یا روا دارند که غیر آن‎ موصوف‎ را باشد یا روا ندارند؛ اگر روا دارند، تعریف حاصل نشود و اگر روا ندارند این اختصاص آنگه معلوم‎ باشد‎ که‎ معرفت‎ این ذات حاصل بود. پس اگر معرفت این ذات مستفاد‎ بود، از آن‎ اختصاص، دور لازم می‎آید و این محال است. این است اشکالاتی که در اکتساب‎ تصورات توان‎ گفت»<ref>ر.ک: پورموسوی، سید مهدی، ص33 و 40؛ متن کتاب، ص20-19</ref>. ‎
#:دوم آنکه تعریف او، یا به ذاتیات او کنند یا به‎ عرضیا او. قسم اول باطل است؛ زیرا تعریف او اگر‎ به‎ کل ذاتیات او کنند، این محال‎ باشد؛ زیرا کل ذاتیات، عین اوست؛ پس اگر کل ذاتیات او، معرّف او باشد، لازم آید که یک‎ چیز، معرّف نفس خود بود‎ و این‎ محال‎ است و اگر به بعض ذاتیات‎ او‎ کنند،‎ این هم محال‎ است؛ زیرا از معرفت بعض اجزای شی‎ء، معرفت تمام آن چیز حاصل نشود و قسم دوم‎ هم باطل است‎؛ زیرا‎ این‎ صفت عرضی، یا روا دارند که غیر آن‎ موصوف‎ را باشد یا روا ندارند؛ اگر روا دارند، تعریف حاصل نشود و اگر روا ندارند این اختصاص آنگه معلوم‎ باشد‎ که‎ معرفت‎ این ذات حاصل بود. پس اگر معرفت این ذات مستفاد‎ بود، از آن‎ اختصاص، دور لازم می‎آید و این محال است. این است اشکالاتی که در اکتساب‎ تصورات توان‎ گفت»<ref>ر.ک: پورموسوی، سید مهدی، ص33 و 40؛ متن کتاب، ص20-19</ref>. ‎
# یکی از موارد اختلاف بین منطق‎نگاران دوبخشی و نه‎بخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کرده‎اند؛ درحالی‎که مدرسه نه‎بخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کرده‎اند و نیز منطق‎نگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانسته‎اند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاورده‎اند، ولکن آن را در انتهای کتاب آورده‎اند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات ده‎گانه را از مباحث الهیات می‎شمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصب‎ترین منطق‎نگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات می‎نشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. ‎
# یکی از موارد اختلاف بین منطق‎نگاران دوبخشی و نه‎بخشی، جایگاه بحث از مقولات است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس]] برای نخستین بار طرح مبحث مقولات را در منطق مورد مناقشه قرار داده و آن را از مباحث فلسفه اولی دانسته است. پیروان دوبخشی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، مقولات را از منطق حذف کرده‎اند؛ درحالی‎که مدرسه نه‎بخشی که غالباً از شفای بوعلی تبعیت کرده‎اند و نیز منطق‎نگاران التقاطی، مقولات را از مباحث منطقی دانسته‎اند. نخستین پیروان منطق دوبخشی، مانند غزالی (450-505ق) در معيار العلم، اگرچه مقولات را در آغاز منطق نیاورده‎اند، ولکن آن را در انتهای کتاب آورده‎اند. غزالی در مقاصد الفلاسفة، علم به مقولات ده‎گانه را از مباحث الهیات می‎شمارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متعصب‎ترین منطق‎نگار دوبخشی (541-606ق) هم در رساله کمالیه مانند معيار العلم [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مقولات را خارج از منطق دانسته، ولکن آن را در پایان منطق و آغاز الهیات می‎نشاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33؛ سلمان ماهینی، سکینه، ص38-36</ref>. ‎
# [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، برخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را‎ ارائه می‎دهد؛ مثلاً در «اثبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه‎ می‎گوید‎: امّا‎ مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب‎ مشاعر]] و غیر‎ آن‎ مطرح‎ کرده‎ است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسفار بیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمی‎کند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل‎ دیگری دارد. سپس می‎گوید: آنچه که سخن ما را تأیید می‎نماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع می‎نمایند؛ یعنی همان ‎طور‎ که‎ خارج و شیء موجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مظروف تغایر ندارند (بدین‎ معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبه‎ای از مراتب آن است)، همین‎طور، معنای موجود‎ در‎ ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بلکه موجود در ذهن، مرتبه‎ای از مراتب ذهن و نفس است<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. ‎
# [[سبزواری، هادی|حاجی سبزواری]]، شارح فلسفه‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]، برخی از مسائل [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] را به نقد کشیده و دیدگاهی مخالف او را‎ ارائه می‎دهد؛ مثلاً در «اثبات اتحاد عاقل و معقول از طریق تضایف»، در شرح منظومه‎ می‎گوید‎: امّا‎ مسلک تضایفی را که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در [[المشاعر|کتاب‎ مشاعر]] و غیر‎ آن‎ مطرح‎ کرده‎ است، برای اثبات اتحاد عاقل و معقول کافی نیست؛ به دلیل آنچه که در حاشیه اسفار بیان کردیم که تضایف، عینیت را افاده نمی‎کند، بلکه اتحاد و عینیت دلیل‎ دیگری دارد. سپس می‎گوید: آنچه که سخن ما را تأیید می‎نماید این است که موجود در خارج و در ذهن، دوقلویی هستند که از یک شیر ارتضاع می‎نمایند؛ یعنی همان ‎طور‎ که‎ خارج و شیء موجود در آن عین یکدیگرند و مانند ظرف و مظروف تغایر ندارند (بدین‎ معنا که وجود آن موجود عین خارج و مرتبه‎ای از مراتب آن است)، همین‎طور، معنای موجود‎ در‎ ذهن و ذهن که نفس ناطقه است دو وجود نیستند، بلکه موجود در ذهن، مرتبه‎ای از مراتب ذهن و نفس است.<ref>ر.ک: بهروان، حسین، ص137</ref>. ‎
# از میان انبوه آثار‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین‎ شیرازی]]، رساله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحب‎نظران بوده و از شرح‎ و حاشیه‎های بسیار برخوردار شده است. شیخ‎ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی‎، در مقام شرح مشاعر و رد شبهات‎ شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر‎]] حاشیه‎ نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام‎ «شرح رساله مشاعر» نوشته که با تعلیق و تصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سید جلال‎الدین آشتیانی]] در‎ مشهد‎ به طبع‎ رسیده است<ref>ر.ک: امین، سیدحسن، ص436-435</ref>. ‎
# از میان انبوه آثار‎ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین‎ شیرازی]]، رساله [[المشاعر|مشاعر]]، از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص صاحب‎نظران بوده و از شرح‎ و حاشیه‎های بسیار برخوردار شده است. شیخ‎ احمد احسائی، در مقام ابطال عقائد صدرا، شرحی بر مشاعر نوشته است. آخوند ملا اسماعیل اصفهانی، پس از شرح احسائی‎، در مقام شرح مشاعر و رد شبهات‎ شیخ احسائی برآمد. مولی احمد اردکانی، دو بار بر [[المشاعر|مشاعر‎]] حاشیه‎ نگاشته است. ملا جعفر لاهیجانی نیز شرحی مفصل به نام‎ «شرح رساله مشاعر» نوشته که با تعلیق و تصحیح و مقدمه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سید جلال‎الدین آشتیانی]] در‎ مشهد‎ به طبع‎ رسیده است.<ref>ر.ک: امین، سیدحسن، ص436-435</ref>. ‎


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
تحقیق کتاب بر مبنای تنها نسخه خطی موجود اثر انجام شده است. این نسخه به خط نسبتاً خوبی نوشته شده است. برخی صفحات آن به خط فارسی بوده و صفحه عنوان آن افتاده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>.
تحقیق کتاب بر مبنای تنها نسخه خطی موجود اثر انجام شده است. این نسخه به خط نسبتاً خوبی نوشته شده است. برخی صفحات آن به خط فارسی بوده و صفحه عنوان آن افتاده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص8</ref>.
   
   
فهرست مطالب هر دو کتاب، باهم در انتهای آن ذکر شده است.
فهرست مطالب هر دو کتاب، باهم در انتهای آن ذکر شده است.
   
   
نسخه رساله کمالیه، حاوی تصحیفات و غلط‎های فراوانی بوده که محقق اثر صحیح آن‎ها را در متن نوشته و در پاورقی تذکر داده است. برخی از الفاظ نیز امکان خواندن نداشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص69</ref>.
نسخه رساله کمالیه، حاوی تصحیفات و غلط‎های فراوانی بوده که محقق اثر صحیح آن‎ها را در متن نوشته و در پاورقی تذکر داده است. برخی از الفاظ نیز امکان خواندن نداشته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص69</ref>.


مباحث مختلف [[المشاعر|کتاب مشاعر]] تا انتهای خاتمه، در 150 بند شماره‎گذاری شده است.  
مباحث مختلف [[المشاعر|کتاب مشاعر]] تا انتهای خاتمه، در 150 بند شماره‎گذاری شده است.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش