الدر المنتخب في تاريخ الحلب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی')
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک =  
| شابک =  
| تعداد جلد = 1
| تعداد جلد = 1
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 35324
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17986
| کد پدیدآور = 10975
| کد پدیدآور = 10975
| پس از =  
| پس از =  
خط ۴۰: خط ۴۰:
ناسخ کتاب نیز در این رابطه به خطا رفته و یا از روی جهل یا به نقل از نسخه دیگری بدون اینکه حقیقت امر را تحقیق کند، مقدمه کتاب «الدر المنتخب» ابن خطیب ناصریه را به این کتاب افزوده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
ناسخ کتاب نیز در این رابطه به خطا رفته و یا از روی جهل یا به نقل از نسخه دیگری بدون اینکه حقیقت امر را تحقیق کند، مقدمه کتاب «الدر المنتخب» ابن خطیب ناصریه را به این کتاب افزوده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
   
   
الدر المنتخب به‌ گفته خود نویسنده تلخیص‌ و تذییلى‌ است‌ بر دو کتاب‌ متقدم‌تر یعنى‌ «أعلاق‌ الخطيره في‌ أمراء الشام‌ و الجزيرة» تألیف‌ ابن‌ شداد و «بغية الطلب‌ في‌ تاريخ‌ حلب»‌ اثر ابن‌ عدیم‌. این‌ اثر که‌ تاریخچه‌ای‌ از شهر حلب‌ است‌، به‌ شیوه اینگونه‌ کتاب‌ها در ابتدا به‌ ذکر فضایل‌، تاریخ‌ بنا، وجه‌تسمیه‌ و چگونگى‌ فتح‌ شهر به‌ دست‌ مسلمانان‌ و پس‌ازآن‌ به‌ ذکر عمارات‌، باروها، دروازه‌ها، آثار، مدارس‌، مساجد و امکنه دیگر و شهرهای‌ مجاور پرداخته‌ است‌. ابن‌ شحنه‌ که‌ در اغلب‌ باب‌های‌ کتاب‌ از ابن‌ شداد تبعیت‌ کرده‌، اثر خود را در 25 باب‌ فراهم‌ آورده‌ و باب‌هایی‌ چون‌ «اماکنى‌ که‌ در زمان‌ ابن‌ شداد دایر بوده‌، اما وی‌ از ذکر آنها غفلت‌ کرده‌» و «اماکنى‌ که‌ پس‌ از ابن‌ شداد ساخته‌ شده‌ است‌» (باب‌های‌ 20 و 21)، بر مطالب‌ کتاب‌ ابن‌ شداد افزوده‌ است‌. افزون‌ بر این‌، فصلى‌ نیز با عنوان‌ «في‌ مدن‌ الشام‌ المستقلة» در پایان‌ کتاب‌ (ص277-262) به‌ چشم‌ مى‌خورد<ref>ر.ک: صادقی، مریم، ص72</ref>‏.   
الدر المنتخب به‌ گفته خود نویسنده تلخیص‌ و تذییلى‌ است‌ بر دو کتاب‌ متقدم‌تر یعنى‌ «أعلاق‌ الخطیره في‌ أمراء الشام‌ و الجزيرة» تألیف‌ ابن‌ شداد و «بغية الطلب‌ في‌ تاريخ‌ حلب»‌ اثر ابن‌ عدیم‌. این‌ اثر که‌ تاریخچه‌ای‌ از شهر حلب‌ است‌، به‌ شیوه اینگونه‌ کتاب‌ها در ابتدا به‌ ذکر فضایل‌، تاریخ‌ بنا، وجه‌تسمیه‌ و چگونگى‌ فتح‌ شهر به‌ دست‌ مسلمانان‌ و پس‌ازآن‌ به‌ ذکر عمارات‌، باروها، دروازه‌ها، آثار، مدارس‌، مساجد و امکنه دیگر و شهرهای‌ مجاور پرداخته‌ است‌. ابن‌ شحنه‌ که‌ در اغلب‌ باب‌های‌ کتاب‌ از ابن‌ شداد تبعیت‌ کرده‌، اثر خود را در 25 باب‌ فراهم‌ آورده‌ و باب‌هایی‌ چون‌ «اماکنى‌ که‌ در زمان‌ ابن‌ شداد دایر بوده‌، اما وی‌ از ذکر آنها غفلت‌ کرده‌» و «اماکنى‌ که‌ پس‌ از ابن‌ شداد ساخته‌ شده‌ است‌» (باب‌های‌ 20 و 21)، بر مطالب‌ کتاب‌ ابن‌ شداد افزوده‌ است‌. افزون‌ بر این‌، فصلى‌ نیز با عنوان‌ «في‌ مدن‌ الشام‌ المستقلة» در پایان‌ کتاب‌ (ص277-262) به‌ چشم‌ مى‌خورد<ref>ر.ک: صادقی، مریم، ص72</ref>‏.   


این‌ اثر توسط ابوالیمن‌ بترونى‌ (متوفی 1046ق‌) جمع‌آوری‌ و حاشیه‌ای‌ بر آن‌ افزوده‌ شده‌ است‌. مقدمه‌ای‌ که‌ ظاهراً بترونى‌ بر کتاب‌ نوشته و آن‌ را منتخبى‌ از کتاب‌ «نزهة النواظر في‌ روض‌ المناظر» خوانده‌ و اینکه‌ «روض‌ المناظر» کتابى‌ است‌ در تاریخ‌ عمومى‌ و مختص‌ به‌ حلب‌ نیست<ref>ر.ک: مقدمه واقف بر طبع کتاب، ص5</ref>‏ سبب‌ ایجاد آراء گوناگونى‌ درباره الدرالمنتخب‌ شده‌ است، تا بدانجا که‌ گروهى‌ اساساً انتساب‌ آن‌ را به‌ ابوالفضل‌ منتفى‌ دانسته‌اند. اما اشارات‌ فراوانى‌ که‌ وی‌ در جای‌‌جای‌ کتاب‌ به‌ خاندان‌ و اجداد خویش‌ (ص‌ 58، 88 - 87) مى‌کند و به‌خصوص‌ اشارتى‌ که‌ به‌ سرپرستى‌ مدرسه شاذبختیه‌ و کناره‌گیری‌ از آن‌ به‌ نفع‌ دو فرزندش‌ ابوالیمن‌ (اثیرالدین‌ محمد) و عبدالبر (ص‌ 116) دارد، هرگونه‌ شکى‌ را منتفى‌ مى‌سازد. تنها نکته مبهم‌، اشاره‌ به‌ تخریب‌ مدرسه اسدیه‌ در 935ق‌ (ص‌ 119) در مقایسه‌ با سال‌ درگذشت‌ مؤلف‌ (890ق‌) است‌ ک‌ به‌ احتمال‌ بسیار تصحیف‌ در کتابت‌ سند و یا خلط میان‌ متن‌ و حاشیه‌ سبب‌ این‌ تناقض‌ آشکار شده‌ است‌<ref>ر.ک: صادقی، مریم، ص72</ref>‏.   
این‌ اثر توسط ابوالیمن‌ بترونى‌ (متوفی 1046ق‌) جمع‌آوری‌ و حاشیه‌ای‌ بر آن‌ افزوده‌ شده‌ است‌. مقدمه‌ای‌ که‌ ظاهراً بترونى‌ بر کتاب‌ نوشته و آن‌ را منتخبى‌ از کتاب‌ «نزهة النواظر في‌ روض‌ المناظر» خوانده‌ و اینکه‌ «روض‌ المناظر» کتابى‌ است‌ در تاریخ‌ عمومى‌ و مختص‌ به‌ حلب‌ نیست<ref>ر.ک: مقدمه واقف بر طبع کتاب، ص5</ref>‏ سبب‌ ایجاد آراء گوناگونى‌ درباره الدرالمنتخب‌ شده‌ است، تا بدانجا که‌ گروهى‌ اساساً انتساب‌ آن‌ را به‌ ابوالفضل‌ منتفى‌ دانسته‌اند. اما اشارات‌ فراوانى‌ که‌ وی‌ در جای‌‌جای‌ کتاب‌ به‌ خاندان‌ و اجداد خویش‌ (ص‌ 58، 88 - 87) مى‌کند و به‌خصوص‌ اشارتى‌ که‌ به‌ سرپرستى‌ مدرسه شاذبختیه‌ و کناره‌گیری‌ از آن‌ به‌ نفع‌ دو فرزندش‌ ابوالیمن‌ (اثیرالدین‌ محمد) و عبدالبر (ص‌ 116) دارد، هرگونه‌ شکى‌ را منتفى‌ مى‌سازد. تنها نکته مبهم‌، اشاره‌ به‌ تخریب‌ مدرسه اسدیه‌ در 935ق‌ (ص‌ 119) در مقایسه‌ با سال‌ درگذشت‌ مؤلف‌ (890ق‌) است‌ ک‌ به‌ احتمال‌ بسیار تصحیف‌ در کتابت‌ سند و یا خلط میان‌ متن‌ و حاشیه‌ سبب‌ این‌ تناقض‌ آشکار شده‌ است‌<ref>ر.ک: صادقی، مریم، ص72</ref>‏.   
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش