الدارس في تاريخ المدارس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =4394
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02236
| کتابخوان همراه نور =02236
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
'''الدارس في تاريخ المدارس'''، از آثار مربوط به اواخر قرن دهم هجرى، اثر عالم شافعى مذهب [[نعیمی دمشقی، عبدالقادر بن محمد|عبدالقادر بن محمد نعيمى دمشقى]] (متوفاى 978ق)، درباره اماكن تعليمى و مذهبى، از قديم‌ترين ايام تا عهد مؤلف، مانند مدارس، مساجد و خانقاه‌ها و... دمشق است كه بيشتر اين اماكن، موقوفه بوده و متولیانى داشته است.
'''الدارس في تاريخ المدارس'''، تأليف عبدالقادر بن محمد نعيمى دمشقى (متوفاى 978ق)، درباره اماكن تعليمى و مذهبى، مانند مدارس، مساجد و خانقاه‌ها و... دمشق است كه بيشتر اين اماكن، موقوفه بوده و متولیانى داشته است.


==ساختار==
==ساختار==
كتاب، در دو جزء تدوين شده كه به ترتيب، مشتمل بر پنج و هشت فصل است. اماكن ذكر شده در هر فصل، به ترتيب شمارذارى شده بونه‌اى كه شماره‌هاى هر فصل، ادامه شماره‌هاى فصل پيشين است. اماكن دمشق، به عدد 310 در فصل هفتم ختم شده است. دو فصل آخر كتاب نيز به مساجد اختصاص يافته است.
كتاب، در دو جزء تدوين شده كه به ترتيب، مشتمل بر پنج و هشت فصل است. اماكن ذكر شده در هر فصل، به ترتيب شماره‌گذارى شده به‌گونه‌اى كه شماره‌هاى هر فصل، ادامه شماره‌هاى فصل پيشين است. اماكن دمشق، به عدد 310 در فصل هفتم ختم شده است. دو فصل آخر كتاب نيز به مساجد اختصاص يافته است.


نویسنده، در مقدمه كتاب، انگيزه نگارش آن را چنين بيان مى‌كند: «چون ديدم كه غالب مكان‌هاى خير موقوفه در دمشق شام، فرسوده شده و روزگار، سرزندگى بعضى را گرفته و بقعه‌ها از بين رفته است، در جمع احوالى كه ياد آنها را زنده كند، شروع كردم».
نویسنده، در مقدمه كتاب، انگیزه نگارش آن را چنين بيان مى‌كند: «چون ديدم كه غالب مكان‌هاى خير موقوفه در دمشق شام، فرسوده شده و روزگار، سرزندگى بعضى را گرفته و بقعه‌ها از بين رفته است، در جمع احوالى كه ياد آنها را زنده كند، شروع كردم».


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:
جزء اول: در دو فصل اول اين جزء، به تفكيك، گزارش دار القرآن‌ها و دار الحديث‌هاى دمشق آمده است. در فصل سوم، مراكزى كه به‌عنوان دار القرآن و دار الحديث ناميده مى‌شده، مانند التنكزيه و الصابيه ذكر شده است. در دو فصل ديگر اين جزء نيز به تفكيك، مدارس شافعى و حنفى معرفى شده است.
جزء اول: در دو فصل اول اين جزء، به تفكيك، گزارش دار القرآن‌ها و دار الحديث‌هاى دمشق آمده است. در فصل سوم، مراكزى كه به‌عنوان دار القرآن و دار الحديث ناميده مى‌شده، مانند التنكزيه و الصابيه ذكر شده است. در دو فصل ديگر اين جزء نيز به تفكيك، مدارس شافعى و حنفى معرفى شده است.


ابواسحاق لورى رعينى (687ق) كه از اهالى اندلس و مالكى‌مذهب و محدث بود، به رياست دار الحديث ظاهريه رسيد. ديگر از اساتيد مهم دار الحديث، «عز‌الدين فاروقى»(متوفاى 694) بود كه در شهرهاى بغداد و واسط و اصفهان و دمشق، سماع حديث كرد و در شهر دمشق در محضر صوفى مشهور، شهاب‌الدينسهروردى دانش آموخت. به گفته [[ذهبى]]، عز‌الدين از فقهاى شافعى و متصف به اخلاق و كرم و ايثار بود.
ابواسحاق لورى رعينى (687ق) كه از اهالى اندلس و مالكى‌مذهب و محدث بود، به رياست دار الحديث ظاهريه رسيد. ديگر از اساتيد مهم دار الحديث، «عز‌الدين فاروقى»(متوفاى 694) بود كه در شهرهاى بغداد و واسط و اصفهان و دمشق، سماع حديث كرد و در شهر دمشق در محضر صوفى مشهور، شهاب‌الدين سهروردى دانش آموخت. به گفته [[ذهبى]]، عز‌الدين از فقهاى شافعى و متصف به اخلاق و كرم و ايثار بود.


از جمله مدارسى كه نعيمى در شماره 63 از آن گزارش داده است، مدرسه عادليه بزرگ در دمشق است. مؤسس اين مدرسه، ملك عادل ابوبكر بن ايوب بود كه به هنگام وفات در 615ق، در آن‌جا به خاک سپرده شد. مدرسه عادليه، به فرقه شافعيه اختصاص داشت. هم‌چنين نعيمى به نقل از اسدى گفته است كه نور‌الدين محمود بن زنگى، بناى اين مدرسه را آغاز كرد، اما تنها محراب آن تمام شده بود كه در سال 568ق، فوت كرد و پس از آن، ملك عادل ابوبكر برادر صلاح‌الدين، بناى نيمه‌تمام را ويران و مدرسه بزرگى كه عادليه ناميده شد، به جاى آن بنا نمود.
از جمله مدارسى كه نعيمى در شماره 63 از آن گزارش داده است، مدرسه عادليه بزرگ در دمشق است. مؤسس اين مدرسه، ملك عادل ابوبكر بن ايوب بود كه به هنگام وفات در 615ق، در آن‌جا به خاک سپرده شد. مدرسه عادليه، به فرقه شافعيه اختصاص داشت. هم‌چنين نعيمى به نقل از اسدى گفته است كه نور‌الدين محمود بن زنگى، بناى اين مدرسه را آغاز كرد، اما تنها محراب آن تمام شده بود كه در سال 568ق، فوت كرد و پس از آن، ملك عادل ابوبكر برادر صلاح‌الدين، بناى نيمه‌تمام را ويران و مدرسه بزرگى كه عادليه ناميده شد، به جاى آن بنا نمود.
خط ۶۰: خط ۶۰:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
درباره نسخه خطى كتاب، اطلاعى در دست نيست. اين اثر، پيش از اين دو بار منتشر شده است. نسخه حاضر در دو جلد با تحقيقات و فهارس آقاى ابراهيم شمس‌الدين منتشر شده است.
درباره نسخه خطى كتاب، اطلاعى در دست نيست. اين اثر، پيش از اين دو بار منتشر شده است. نسخه حاضر در دو جلد با تحقيقات و فهارس آقاى ابراهیم شمس‌الدين منتشر شده است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۶۷: خط ۶۷:
# تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى، كراچكوفسكى، ص529 - 530، ترجمه [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]]؛
# تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى، كراچكوفسكى، ص529 - 530، ترجمه [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]]؛
# فرهنگ و تمدن اسلامى / كثرت مدارس عالى در جهان اسلام، الهامى، على‌رضا، مجله درس‌هایى از مكتب اسلام، دى 1379، شماره 478، ص49 - 60.
# فرهنگ و تمدن اسلامى / كثرت مدارس عالى در جهان اسلام، الهامى، على‌رضا، مجله درس‌هایى از مكتب اسلام، دى 1379، شماره 478، ص49 - 60.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[الدارس في تاريخ المدارس (تحقیق حسنی)]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:کلیات]]
[[رده:کلیات]]
[[رده:آثار کلی روش‌های تعلیم و تربیت، مدارس و حوزه‌های علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]]
[[رده:آثار کلی روش‌های تعلیم و تربیت، مدارس و حوزه‌های علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]]