الدارس في تاريخ المدارس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف، مكان‌هايى همچون دار القرآن، دار الحديث، مدارس، زوايا، رباطها، خانقاه‌ها و مساجد را برشمرده و تاريخچه مختصرى از آنها به دست داده است. در يادكرد از مدارس كه مفصل‌تر از ديگر بخش‌ها بدان اقدام كرده بر اساس مذاهب اربعه فقهى، مدارس شافعيان، حنفيان، مالكيان و حنابله را بر اساس حروف معجم مرتب كرده است. در انتها نيز با اين تذكر كه مساجد و جوامع، بسيار است و امكان ذكر همه آنها در اين كتاب نيست، تعدادى از مساجد و جوامع دمشق را معرفى نموده است.
مؤلف، مكان‌هایى همچون دار القرآن، دار الحديث، مدارس، زوايا، رباطها، خانقاه‌ها و مساجد را برشمرده و تاريخچه مختصرى از آنها به دست داده است. در يادكرد از مدارس كه مفصل‌تر از ديگر بخش‌ها بدان اقدام كرده بر اساس مذاهب اربعه فقهى، مدارس شافعيان، حنفيان، مالكيان و حنابله را بر اساس حروف معجم مرتب كرده است. در انتها نيز با اين تذكر كه مساجد و جوامع، بسيار است و امكان ذكر همه آنها در اين كتاب نيست، تعدادى از مساجد و جوامع دمشق را معرفى نموده است.


جزء اول: در دو فصل اول اين جزء، به تفكيك، گزارش دار القرآن‌ها و دار الحديث‌هاى دمشق آمده است. در فصل سوم، مراكزى كه به‌عنوان دار القرآن و دار الحديث ناميده مى‌شده، مانند التنكزيه و الصابيه ذكر شده است. در دو فصل ديگر اين جزء نيز به تفكيك، مدارس شافعى و حنفى معرفى شده است.
جزء اول: در دو فصل اول اين جزء، به تفكيك، گزارش دار القرآن‌ها و دار الحديث‌هاى دمشق آمده است. در فصل سوم، مراكزى كه به‌عنوان دار القرآن و دار الحديث ناميده مى‌شده، مانند التنكزيه و الصابيه ذكر شده است. در دو فصل ديگر اين جزء نيز به تفكيك، مدارس شافعى و حنفى معرفى شده است.
خط ۵۳: خط ۵۳:
مدرسه «ظاهريه جوانيه» در دمشق، در شماره 114 تشريح شده است. اين مدرسه، در اصل خانه ابوايوب، پدر صلاح‌الدين بود كه پيش از تأسيس مدرسه ظاهريه به «دار العقيقى» معروف بود، بعداً ملك ظاهر آن را خريد و مدرسه و دار الحديث و آرامگاهى در آن بنياد نهاد. اين اقدامات، حدود سال 670ق، انجام گرفت، اما بناى مدرسه چندين سال پس از اين تاريخ، بنا به فرمان سلطان ملك منصور قلاون تكميل گرديد. يكى از كسانى كه در اين مدرسه به تدريس پرداخت، عبارت بود از رشيد‌الدين فارقى كه در فن بلاغت و شعر و تفسير و معانى و بيان و بديع و لغت مهارت داشت و رياست علوم ادبى و نقل حديث به وى منتهى مى‌شد. فارقى، سال‌ها در اين مدرسه به تدريس و اِفتاء اشتغال داشت و در سال 689ق، كشته شد.
مدرسه «ظاهريه جوانيه» در دمشق، در شماره 114 تشريح شده است. اين مدرسه، در اصل خانه ابوايوب، پدر صلاح‌الدين بود كه پيش از تأسيس مدرسه ظاهريه به «دار العقيقى» معروف بود، بعداً ملك ظاهر آن را خريد و مدرسه و دار الحديث و آرامگاهى در آن بنياد نهاد. اين اقدامات، حدود سال 670ق، انجام گرفت، اما بناى مدرسه چندين سال پس از اين تاريخ، بنا به فرمان سلطان ملك منصور قلاون تكميل گرديد. يكى از كسانى كه در اين مدرسه به تدريس پرداخت، عبارت بود از رشيد‌الدين فارقى كه در فن بلاغت و شعر و تفسير و معانى و بيان و بديع و لغت مهارت داشت و رياست علوم ادبى و نقل حديث به وى منتهى مى‌شد. فارقى، سال‌ها در اين مدرسه به تدريس و اِفتاء اشتغال داشت و در سال 689ق، كشته شد.


جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكى‌ها و حنبلى‌ها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاه‌ها، رباطات(خانه‌هايى كه براى بينوايان مى‌ساختند و وقف مى‌كردند)، زوايا و مقبره‌ها جداگانه ذكر شده است.
جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكى‌ها و حنبلى‌ها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاه‌ها، رباطات(خانه‌هایى كه براى بينوايان مى‌ساختند و وقف مى‌كردند)، زوايا و مقبره‌ها جداگانه ذكر شده است.


اولين مدرسه طب كه معرفى شده، «دخواريه» است. مهذب‌الدين، عبدالرحيم بن على، معروف به دخوار (متوفاى 628ق)، يكى از استادان بزرگ آموزش طب دمشق در قرن هفتم هجرى بوده است. نعيمى براى دخوار كار بزرگ و ارجمندى را ثبت كرده است و آن، بنيان‌گذارى نخستين مدرسه پزشکى ويژه در دمشق مى‌باشد كه دانش‌هاى پزشکى در آن تدريس مى‌شد و بنا بر وصيتش خانه او نيز پس از وفاتش در اختيار اين هدف قرار گرفت و تمام املاكش را وقف اين جهت كرد تا درآمدهاى آنها را صرف دانشجويان مدرسه و كارمزد مدرسان پزشکى و تشكيلات ادارى آن كنند.
اولين مدرسه طب كه معرفى شده، «دخواريه» است. مهذب‌الدين، عبدالرحيم بن على، معروف به دخوار (متوفاى 628ق)، يكى از استادان بزرگ آموزش طب دمشق در قرن هفتم هجرى بوده است. نعيمى براى دخوار كار بزرگ و ارجمندى را ثبت كرده است و آن، بنيان‌گذارى نخستين مدرسه پزشکى ويژه در دمشق مى‌باشد كه دانش‌هاى پزشکى در آن تدريس مى‌شد و بنا بر وصيتش خانه او نيز پس از وفاتش در اختيار اين هدف قرار گرفت و تمام املاكش را وقف اين جهت كرد تا درآمدهاى آنها را صرف دانشجويان مدرسه و كارمزد مدرسان پزشکى و تشكيلات ادارى آن كنند.
خط ۶۶: خط ۶۶:
# شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ابن عماد، جلد 10، ص210 - 211، انتشارات دار ابن الكثير، دمشق، بيروت. چاپ اول، 1414ق؛
# شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ابن عماد، جلد 10، ص210 - 211، انتشارات دار ابن الكثير، دمشق، بيروت. چاپ اول، 1414ق؛
# تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى، كراچكوفسكى، ص529 - 530، ترجمه [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]]؛
# تاريخ نوشته‌هاى جغرافيايى در جهان اسلامى، كراچكوفسكى، ص529 - 530، ترجمه [[پاینده، ابوالقاسم|ابوالقاسم پاينده]]؛
# فرهنگ و تمدن اسلامى / كثرت مدارس عالى در جهان اسلام، الهامى، على‌رضا، مجله درس‌هايى از مكتب اسلام، دى 1379، شماره 478، ص49 - 60.
# فرهنگ و تمدن اسلامى / كثرت مدارس عالى در جهان اسلام، الهامى، على‌رضا، مجله درس‌هایى از مكتب اسلام، دى 1379، شماره 478، ص49 - 60.
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:کلیات]]
[[رده:کلیات]]
[[رده:آثار کلی روش‌های تعلیم و تربیت، مدارس و حوزه‌های علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]]
[[رده:آثار کلی روش‌های تعلیم و تربیت، مدارس و حوزه‌های علمی، تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش