پرش به محتوا

الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> '
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۵: خط ۳۵:
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 2905
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 2905
| کد کنگره = ‏BBR‎‏ ‎‏1081‎‏ ‎‏1368
| کد کنگره = ‏BBR‎‏ ‎‏1081‎‏ ‎‏1368
| کد اتوماسیون = BOK01856
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE01856AUTOMATIONCODE
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از =  
| پیش از =  
خط ۶۹: خط ۶۹:
#:[[زنوزی، علی بن عبدالله|مدرس زنوزى]] درعين‌حال كه بسيارى از مبانى و تحليل‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را از قبيل حركت جوهرى، حدوث جسمانى نفس، تفاوت عالم دنيا و آخرت و مانند آنها مى‌پذيرد، ولى نظريه او را از يك‌سو و نظريه اشاعره را از سوى ديگر باطل اعلام مى‌كند. علت بطلان نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] اين است كه وى بدن دنيوى را به‌طور كلى از درجه اعتبار عود معاد ساقط كرده است؛ چراكه نزد او بدن‌هاى اخروى مجرد از ماده هستند و تنها داراى صورت‌هاى امتدادى هستند. اين نظريه با ظاهر شرع نمى‌سازد. همچنين بطلان نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اين امر استوار است كه طبق نظر وى «اين همانى» بدن اخروى با بدن دنيوى از هم گسسته شود و بدن اخروى غير بدن دنيوى بشمار نيايد؛ در اين صورت ممكن است گفته شود اين نظريه با آيات و روايات سازگار نيست؛ اما اگر نظريه وى بيانگر اين مطلب باشد كه بدن اخروى همان بدن دنيوى است و «اين همانى» بين آن دو محفوظ و تغيير و تفاوت تنها در مواد آنها پديد آمده است، مانند تغيير و تحول در بدن مادى دنيوى از اوان كودكى به نوجوانى و از آن به بزرگ‌سالى و پيرى كه در اين ايام و مراحل، مواد بدن چندين بار كاملاً تحول يافته، ولى درعين‌حال «اين همانى» بدن در تمام اين ايام محفوظ مانده و هيچ مشكلى در آن پديد نيامده است، در اين فرض نظريه مزبور با آيات و روايات تنافى نداشته و اشكال يادشده بى‌اساس خواهد بود.<ref>اكبريان، رضا و عارفى شيرازى، محمداسحاق، ص47-40</ref>
#:[[زنوزی، علی بن عبدالله|مدرس زنوزى]] درعين‌حال كه بسيارى از مبانى و تحليل‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را از قبيل حركت جوهرى، حدوث جسمانى نفس، تفاوت عالم دنيا و آخرت و مانند آنها مى‌پذيرد، ولى نظريه او را از يك‌سو و نظريه اشاعره را از سوى ديگر باطل اعلام مى‌كند. علت بطلان نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] اين است كه وى بدن دنيوى را به‌طور كلى از درجه اعتبار عود معاد ساقط كرده است؛ چراكه نزد او بدن‌هاى اخروى مجرد از ماده هستند و تنها داراى صورت‌هاى امتدادى هستند. اين نظريه با ظاهر شرع نمى‌سازد. همچنين بطلان نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اين امر استوار است كه طبق نظر وى «اين همانى» بدن اخروى با بدن دنيوى از هم گسسته شود و بدن اخروى غير بدن دنيوى بشمار نيايد؛ در اين صورت ممكن است گفته شود اين نظريه با آيات و روايات سازگار نيست؛ اما اگر نظريه وى بيانگر اين مطلب باشد كه بدن اخروى همان بدن دنيوى است و «اين همانى» بين آن دو محفوظ و تغيير و تفاوت تنها در مواد آنها پديد آمده است، مانند تغيير و تحول در بدن مادى دنيوى از اوان كودكى به نوجوانى و از آن به بزرگ‌سالى و پيرى كه در اين ايام و مراحل، مواد بدن چندين بار كاملاً تحول يافته، ولى درعين‌حال «اين همانى» بدن در تمام اين ايام محفوظ مانده و هيچ مشكلى در آن پديد نيامده است، در اين فرض نظريه مزبور با آيات و روايات تنافى نداشته و اشكال يادشده بى‌اساس خواهد بود.<ref>اكبريان، رضا و عارفى شيرازى، محمداسحاق، ص47-40</ref>
#«ل»: علامه اسماعيل بن ملا سميع اصفهانى (متوفى 1277ق). وى از علما و مدرسان معروف فلسفه، معاصر آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكيم متوطن اصفهان (متوفى 1246ق) بود و على التحقيق پيش از [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] فوت شده و تاريخ وفاتش ظاهراً حوالى 1243ق، سه سال قبل از نورى است. اينكه حاجى سبزوارى متوفى 1289ق در شرح حال خودش نوشته كه در ايام اقامت اصفهان چند سال نزد ملا اسماعيل اصفهانى درس حكمت و كلام مى‌خوانده و بعد از وفات او به خدمت استاد كل آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] پيوسته و حدود سه سال هم نزد وى تلمذ كرده، ظاهراً مقصودش همين محمداسماعيل است.<ref>همايى، جلال، ص127-126</ref>البته بسيارى از تعليقات كتاب با نام «اسماعيل» آمده است.<ref>ر.ک: جلدهاى چهارم و پنجم</ref>
#«ل»: علامه اسماعيل بن ملا سميع اصفهانى (متوفى 1277ق). وى از علما و مدرسان معروف فلسفه، معاصر آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكيم متوطن اصفهان (متوفى 1246ق) بود و على التحقيق پيش از [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] فوت شده و تاريخ وفاتش ظاهراً حوالى 1243ق، سه سال قبل از نورى است. اينكه حاجى سبزوارى متوفى 1289ق در شرح حال خودش نوشته كه در ايام اقامت اصفهان چند سال نزد ملا اسماعيل اصفهانى درس حكمت و كلام مى‌خوانده و بعد از وفات او به خدمت استاد كل آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] پيوسته و حدود سه سال هم نزد وى تلمذ كرده، ظاهراً مقصودش همين محمداسماعيل است.<ref>همايى، جلال، ص127-126</ref>البته بسيارى از تعليقات كتاب با نام «اسماعيل» آمده است.<ref>ر.ک: جلدهاى چهارم و پنجم</ref>
#«ه»: محمد بن معصوم‌على هيدجى زنجانى (متوفى 1349ق). وى اگرچه بر منظومه سبزوارى تعليقه زده است، اما در جايى به تعليقات او بر اسفار اشاره نشده و در كتاب هم تعليقات او مشاهده نشد. اما از سوى ديگر تعليقات اندك از [[جلوه، ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] (متوفى 1314ق) يا تعليقه‌هايى از فتحعلى خويى مشاهده گرديد.<ref>جلد چهارم، صفحات 76، 24، 36 و 44</ref>
#«ه»: محمد بن معصوم‌على هيدجى زنجانى (متوفى 1349ق). وى اگرچه بر منظومه سبزوارى تعليقه زده است، اما در جايى به تعليقات او بر اسفار اشاره نشده و در كتاب هم تعليقات او مشاهده نشد. اما از سوى ديگر تعليقات اندك از [[جلوه، ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] (متوفى 1314ق) يا تعليقه‌هایى از فتحعلى خويى مشاهده گرديد.<ref>جلد چهارم، صفحات 76، 24، 36 و 44</ref>
#«ط»: [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌‎محمدحسين طباطبايى]] (متوفى 1402ق). معرفت‌شناسى در فلسفه اسلامى تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] يك مسئله فلسفى بشمار نمى‌رفت... تا اينكه وى در مبحث عقل و معقول «اسفار» (جلد سوم) بر مسئله فلسفى بودن علم و ادراك، برهان اقامه كرد و به توجيه فلسفى آن پرداخت. اين امر باعث شد كه فيلسوفان نوصدرايى و در صدر آنها [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درصدد برآيند كه مجموعه مباحث مربوط به علم و ادراك را به شاخه مستقلى تبديل كنند. اختصاص چهار مقاله از مجموعه مقالات كتاب «[[اصول فلسفه و روش رئالیسم|اصول فلسفه و روش رئاليسم]]»، كه بسيارى از ابتكارات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] هم در ضمن آنها بيان شده است، دلالت بر آنچه گفتيم دارد.<ref>ر.ک: على‌زاده، بيوك، ص30-29</ref>علامه در تعليقات خود بر اسفار مى‌نويسد: اينكه در علوم برهانى فقط از اعراض ذاتى موضوع بحث مى‌كنند، صرفاً يك اصطلاح و يك قرارداد نيست، بلكه مطلبى است كه مقتضاى بحث‌هاى برهانى در علوم برهانى است؛ همان‌گونه كه در كتاب برهان از منطق تبيين شده است.<ref>صفدرى نياك، مرتضى، ص51</ref>
#«ط»: [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌‎محمدحسين طباطبايى]] (متوفى 1402ق). معرفت‌شناسى در فلسفه اسلامى تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] يك مسئله فلسفى بشمار نمى‌رفت... تا اينكه وى در مبحث عقل و معقول «اسفار» (جلد سوم) بر مسئله فلسفى بودن علم و ادراك، برهان اقامه كرد و به توجيه فلسفى آن پرداخت. اين امر باعث شد كه فيلسوفان نوصدرايى و در صدر آنها [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درصدد برآيند كه مجموعه مباحث مربوط به علم و ادراك را به شاخه مستقلى تبديل كنند. اختصاص چهار مقاله از مجموعه مقالات كتاب «[[اصول فلسفه و روش رئالیسم|اصول فلسفه و روش رئاليسم]]»، كه بسيارى از ابتكارات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] هم در ضمن آنها بيان شده است، دلالت بر آنچه گفتيم دارد.<ref>ر.ک: على‌زاده، بيوك، ص30-29</ref>علامه در تعليقات خود بر اسفار مى‌نويسد: اينكه در علوم برهانى فقط از اعراض ذاتى موضوع بحث مى‌كنند، صرفاً يك اصطلاح و يك قرارداد نيست، بلكه مطلبى است كه مقتضاى بحث‌هاى برهانى در علوم برهانى است؛ همان‌گونه كه در كتاب برهان از منطق تبيين شده است.<ref>صفدرى نياك، مرتضى، ص51</ref>


خط ۷۵: خط ۷۵:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
اين كتاب اولين بار در سال 1282ق در ايران در چهار مجلد، چاپ سنگى شده است.<ref>مقدمه مظفر، صفحه ف</ref>
اين كتاب اولين بار در سال 1282ق در ایران در چهار مجلد، چاپ سنگى شده است.<ref>مقدمه مظفر، صفحه ف</ref>


جلد اول كتاب مشتمل بر اغلاط فراوانى است كه در جداولى در انتهاى آن ذكر شده است. به‌جز جلدهاى چهارم، پنجم و هفتم كه در انتهاى آنها تنها فهرست مطالب آمده است، در باقى جلدها علاوه بر فهرست مطالب، فهرست اعلام و اسامى كتب نيز به ترتيب حروف الفبا ذكر شده است.
جلد اول كتاب مشتمل بر اغلاط فراوانى است كه در جداولى در انتهاى آن ذكر شده است. به‌جز جلدهاى چهارم، پنجم و هفتم كه در انتهاى آنها تنها فهرست مطالب آمده است، در باقى جلدها علاوه بر فهرست مطالب، فهرست اعلام و اسامى كتب نيز به ترتيب حروف الفبا ذكر شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۸۹: خط ۸۹:
#تويسركانى، سيد‌‎احمد، «نگاهى بر قديمى‌ترين نسخه كامل كتاب اسفار»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله خردنامه صدرا، شهريور 1374، شماره 2، صفحه 92 تا 95.
#تويسركانى، سيد‌‎احمد، «نگاهى بر قديمى‌ترين نسخه كامل كتاب اسفار»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله خردنامه صدرا، شهريور 1374، شماره 2، صفحه 92 تا 95.
#على‌زاده، بيوك، «[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، فيلسوفى نوصدرايى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله دين و ارتباطات، بهار 1385، شماره 29، صفحه 23 تا 38.
#على‌زاده، بيوك، «[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، فيلسوفى نوصدرايى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله دين و ارتباطات، بهار 1385، شماره 29، صفحه 23 تا 38.
#همائى، جلال، «ملا اسماعيل اصفهانى حكيم»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله فرهنگ ايران‌زمين، 1354، شماره 21، صفحه 124 تا 133.
#همائى، جلال، «ملا اسماعيل اصفهانى حكيم»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله فرهنگ ایران‌زمين، 1354، شماره 21، صفحه 124 تا 133.
#دائرةالمعارف تشيع، جلد اول، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ سوم، 1375.
#دائرةالمعارف تشيع، جلد اول، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ سوم، 1375.
#امين، سيد‌‎حسن، دائرةالمعارف تشيع، جلد نهم، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1381.
#امين، سيد‌‎حسن، دائرةالمعارف تشيع، جلد نهم، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1381.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش