التوحيد (مطهری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۹: خط ۴۹:
او در این‌باره می‌نویسد: آیه می‌خواهد بگوید انسان قبل از آنکه در این دنیا به شکل انسان به وجود بیاید، در خمیره‏‎اش اقرار به وجود خداوند هست؛ بلکه قرآن یک اصل کلى‌‏ترى را بیان مى‏کند؛ اصل کلى‏‌تر قرآن این است که در تمام موجودات تمایل به‌حق وجود دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/41 ر.ک: همان، ص41]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/44 همان، ص44-45]</ref>.
او در این‌باره می‌نویسد: آیه می‌خواهد بگوید انسان قبل از آنکه در این دنیا به شکل انسان به وجود بیاید، در خمیره‏‎اش اقرار به وجود خداوند هست؛ بلکه قرآن یک اصل کلى‌‏ترى را بیان مى‏کند؛ اصل کلى‏‌تر قرآن این است که در تمام موجودات تمایل به‌حق وجود دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/41 ر.ک: همان، ص41]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/44 همان، ص44-45]</ref>.


راه دوم، راه علمی یا شبه‌ فلسفی است. راه علمى محض، برخلاف نظریه بسیارى از افراد، محال است بتواند خدا را به انسان معرفى کند؛ یعنى علم به‌طور مستقیم نمى‌‏تواند خدا را به انسان نشان بدهد؛ چرا؟ چون کار علم این است که پدیده‏‌هاى عالم را به انسان مى‌‏نمایاند؛ یعنى شى‏ء، باید کوچک باشد تا علم بتواند آن را نشان بدهد. علم مى‏‌تواند عنصرى از عنصرهاى طبیعت را براى انسان کشف کند. این راه، شناختن خدا از طریق مخلوقات است؛ یعنى از طریق موجودات و واقعیاتى که ما مستقیم با آن‌ها در تماس هستیم‏<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/50 ر.ک: همان، ص50]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/60 همان، ص60]</ref>.
راه دوم، راه علمی یا شبه فلسفی است. راه علمى محض، برخلاف نظریه بسیارى از افراد، محال است بتواند خدا را به انسان معرفى کند؛ یعنى علم به‌طور مستقیم نمى‌‏تواند خدا را به انسان نشان بدهد؛ چرا؟ چون کار علم این است که پدیده‏‌هاى عالم را به انسان مى‌‏نمایاند؛ یعنى شى‏ء، باید کوچک باشد تا علم بتواند آن را نشان بدهد. علم مى‏‌تواند عنصرى از عنصرهاى طبیعت را براى انسان کشف کند. این راه، شناختن خدا از طریق مخلوقات است؛ یعنى از طریق موجودات و واقعیاتى که ما مستقیم با آن‌ها در تماس هستیم‏<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/50 ر.ک: همان، ص50]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/60 همان، ص60]</ref>.


این راه به سه قسم و کیفیت تقسیم می‌شود:
این راه به سه قسم و کیفیت تقسیم می‌شود:
خط ۶۸: خط ۶۸:
مقدمه سوم: بعد از اینکه مى‏‌دانیم حرکت در دنیا وجود دارد و به محرک هم‌زمان احتیاج دارد، مى‏‌گوییم آیا محرک خودش متحرک به معنى اعم (یعنى متغیر، متحول) است یا ثابت است؟ اگر ثابت است، مدعاى [[ارسطو]] ثابت است و اگر محرک، ثابت نیست و متحرک است، آن‌هم به یک محرک احتیاج دارد. باز صحبت در آن محرک می‌آید که متحرک است یا ثابت و در نهایت امر باید حرکت‌ها منتهى به ثابت بشوند که آن ثابت را «محرک اول» مى‌‏نامند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/172 ر.ک: همان، ص172-173]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/285 همان، ص285-286]</ref>.
مقدمه سوم: بعد از اینکه مى‏‌دانیم حرکت در دنیا وجود دارد و به محرک هم‌زمان احتیاج دارد، مى‏‌گوییم آیا محرک خودش متحرک به معنى اعم (یعنى متغیر، متحول) است یا ثابت است؟ اگر ثابت است، مدعاى [[ارسطو]] ثابت است و اگر محرک، ثابت نیست و متحرک است، آن‌هم به یک محرک احتیاج دارد. باز صحبت در آن محرک می‌آید که متحرک است یا ثابت و در نهایت امر باید حرکت‌ها منتهى به ثابت بشوند که آن ثابت را «محرک اول» مى‌‏نامند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/172 ر.ک: همان، ص172-173]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/285 همان، ص285-286]</ref>.


برهان سینوی: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] براى اولین بار از «وجوب و امکان» که مسئله‌‏اى است در فلسفه، استفاده کرده است. راهى که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] رفته است از راهى که ارسطو رفته فلسفى‏تر است؛ یعنى بیشتر جنبه عقلانى و محاسباتى دارد. راه [[ارسطو]] یک سرش به طبیعیات بستگى دارد که مسئله حرکت است، اما راهى که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] رفته است چنین نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/174 ر.ک: همان، ص174]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/288 همان، ص288]</ref>.
برهان سینوی: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] براى اولین بار از «وجوب و امکان» که مسئله‌‏اى است در فلسفه، استفاده کرده است. راهى که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] رفته است از راهى که ارسطو رفته فلسفى‏تر است؛ یعنى بیشتر جنبه عقلانى و محاسباتى دارد. راه [[ارسطو]] یک سرش به طبیعیات بستگى دارد که مسئله حرکت است، اما راهى که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] رفته است چنین نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/174 ر.ک: همان، ص174]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/288 همان، ص288]</ref>.


ما چشم‌هایمان را مى‌‏بندیم و تمام هستى را زیر نظر مى‌گیریم و نمى‏‌دانیم آنچه در عالم هست واجب‏‌الوجود است یا ممکن‌‏الوجود. اگر در میان آنچه در عالم هست، واجب‏الوجود هست، فهو المطلوب و اگر آنچه هست ممکن‏‌الوجود است، ممکن‌‏الوجود باید به واجب‏‌الوجود منتهى شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/175 ر.ک: همان، ص175]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/290 همان، ص290]</ref>.
ما چشم‌هایمان را مى‌‏بندیم و تمام هستى را زیر نظر مى‌گیریم و نمى‏‌دانیم آنچه در عالم هست واجب‏‌الوجود است یا ممکن‌‏الوجود. اگر در میان آنچه در عالم هست، واجب‏الوجود هست، فهو المطلوب و اگر آنچه هست ممکن‏‌الوجود است، ممکن‌‏الوجود باید به واجب‏‌الوجود منتهى شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/175 ر.ک: همان، ص175]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/290 همان، ص290]</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش