التوحيد و الشرك في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
خط ۴۳: خط ۴۳:
# توحيد در عبادت.
# توحيد در عبادت.


مراد از توحيد در عبادت، آن است كه تنها ذات بارى تعالى شايسته پرستش است و اين امرى است كه تمام مسلمانان درباره آن اتفاق نظر دارند. اما گروهى از ايشان در برخى مصاديق آن ترديد روا داشته؛ بلكه آن‌ها را مصداق شرك تلقى كرده‌اند؛ اما گروه مورد اتهام (شيعه) اين امور را تكريم و تجليل اولياء الهى دانسته و هيچ گونه منافاتى ميان آنها با توحيد در عبادت نمى‌بينند.
مراد از توحيد در عبادت، آن است كه تنها ذات بارى تعالى شايسته پرستش است و اين امرى است كه تمام مسلمانان درباره آن اتفاق نظر دارند. اما گروهى از ايشان در برخى مصاديق آن ترديد روا داشته؛ بلكه آن‌ها را مصداق شرك تلقى كرده‌اند؛ اما گروه مورد اتهام (شيعه) اين امور را تكريم و تجليل اولیاء الهى دانسته و هيچ گونه منافاتى ميان آنها با توحيد در عبادت نمى‌بينند.


مؤلف براى حل اين مشكل لازم ديده، ابتدا به تعريف دقيق مفهوم «عبادت» از ديدگاه قرآن كريم و سنت نبوى پرداخته شود. وى قبل از ارائه تعريف مورد نظر، در فصل اول، برخى امور را به عنوان مقدمه يادآور مى‌شود.
مؤلف براى حل اين مشكل لازم ديده، ابتدا به تعريف دقيق مفهوم «عبادت» از ديدگاه قرآن كريم و سنت نبوى پرداخته شود. وى قبل از ارائه تعريف مورد نظر، در فصل اول، برخى امور را به عنوان مقدمه يادآور مى‌شود.
خط ۷۹: خط ۷۹:
مؤلف هر دو نوع تفويض را موجب شرك دانسته و منافى با توحيد در عبادت مى‌داند.
مؤلف هر دو نوع تفويض را موجب شرك دانسته و منافى با توحيد در عبادت مى‌داند.


با توجه به تعاريف شده از عبادت، مؤلف بر اين باور است كه چنانچه خضوع در مقابل ديگرى از روى تكريم و تعظيم او صورت گيرد، نه از سر اعتقاد به الوهيت او، نه شرك محسوب مى‌شود و نه عبادت. بنابراین احترام به انبياء و اولياى الهى، چه در زمان حيات و چه بعد از رحلت ايشان، بدون اعتقاد به الوهيت و ربوبيت ايشان عبادت ايشان محسوب نمى‌شود، بنابراین شرك آميز نخواهد بود.
با توجه به تعاريف شده از عبادت، مؤلف بر اين باور است كه چنانچه خضوع در مقابل ديگرى از روى تكريم و تعظيم او صورت گيرد، نه از سر اعتقاد به الوهيت او، نه شرك محسوب مى‌شود و نه عبادت. بنابراین احترام به انبياء و اولیاى الهى، چه در زمان حيات و چه بعد از رحلت ايشان، بدون اعتقاد به الوهيت و ربوبيت ايشان عبادت ايشان محسوب نمى‌شود، بنابراین شرك آميز نخواهد بود.


در ادامه اين فصل مؤلف به نقد و بررسى ديدگاه‌هاى صاحب تفسير المنار مى‌پردازد.
در ادامه اين فصل مؤلف به نقد و بررسى ديدگاه‌هاى صاحب تفسير المنار مى‌پردازد.
خط ۸۹: خط ۸۹:
#آيا باور به تسلط غيبى موجودى غير از خداوند مى‌تواند معيار توحيد و شرك باشد يا نه؟
#آيا باور به تسلط غيبى موجودى غير از خداوند مى‌تواند معيار توحيد و شرك باشد يا نه؟
#: مؤلف در اين قسمت به نقد ديدگاه ابوا الاعلى مودودى مى‌پردازد كه معتقد است، اعتقاد به سلطه غيبى هر موجود ملازم با باور به الوهيت آن موجود است. مؤلف در نقد اين ديدگاه به عقائد مشركان عصر جاهليت استناد مى‌كند كه على رغم اينكه به الوهيت بتان باور داشتند و به شفاعت و آمرزش آنها اميد بسته بودند؛ اما به هيچ وجه به سلطه غيبى آنها باور نداشتند. بنابراین هيچ ملازمه‌اى بين اعتقاد به سلطه غيبى موجودى با اعتقاد به الوهيت آن وجود ندارد.
#: مؤلف در اين قسمت به نقد ديدگاه ابوا الاعلى مودودى مى‌پردازد كه معتقد است، اعتقاد به سلطه غيبى هر موجود ملازم با باور به الوهيت آن موجود است. مؤلف در نقد اين ديدگاه به عقائد مشركان عصر جاهليت استناد مى‌كند كه على رغم اينكه به الوهيت بتان باور داشتند و به شفاعت و آمرزش آنها اميد بسته بودند؛ اما به هيچ وجه به سلطه غيبى آنها باور نداشتند. بنابراین هيچ ملازمه‌اى بين اعتقاد به سلطه غيبى موجودى با اعتقاد به الوهيت آن وجود ندارد.
#:در ادامه مؤلف به بيان شواهدى از قرآن كريم درباره سلطه غيبى برخى از انبياء و اولياء الهى نظير يوسف، موسى، سليمان(ع) و ياران وى و... مى‌پردازد.
#:در ادامه مؤلف به بيان شواهدى از قرآن كريم درباره سلطه غيبى برخى از انبياء و اولیاء الهى نظير يوسف، موسى، سليمان(ع) و ياران وى و... مى‌پردازد.
#آيا عادى و غير عادى بودن سبب، ملاك توحيد و شرك است؟
#آيا عادى و غير عادى بودن سبب، ملاك توحيد و شرك است؟
#: مؤلف بر اين باور است كه نگاه غير استقلالى به اسباب طبيعى عين توحيد و نگاه استقلالى به آنها عين شرك است. درباره علل و اسباب غير طبيعى؛ مانند توسل و شفاعت و... نيز وى همين ديدگاه را دارد؛ در حالى كه وهابيان توسل به علل غير طبيعى، يعنى توسل به انبياء و اولياء الهى را آميخته با شرك مى‌دانند.
#: مؤلف بر اين باور است كه نگاه غير استقلالى به اسباب طبيعى عين توحيد و نگاه استقلالى به آنها عين شرك است. درباره علل و اسباب غير طبيعى؛ مانند توسل و شفاعت و... نيز وى همين ديدگاه را دارد؛ در حالى كه وهابيان توسل به علل غير طبيعى، يعنى توسل به انبياء و اولیاء الهى را آميخته با شرك مى‌دانند.
#آيا مرگ و زندگى در مفهوم توحيد و شرك مدخليت دارند؟
#آيا مرگ و زندگى در مفهوم توحيد و شرك مدخليت دارند؟
#: مؤلف با يادآورى اين نكته كه استمداد انسان‌ها از يكديگر امرى حقيقى و پذيرفته شده در زندگى اجتماعى ايشان است به نقد ديدگاه وهابيان در زمينه استمداد از انبياء و اولياء الهى اشاره مى‌كند كه معتقدند استمداد از ايشان تنها در زمان حيات جائز است نه پس از وفاتشان.
#: مؤلف با يادآورى اين نكته كه استمداد انسان‌ها از يكديگر امرى حقيقى و پذيرفته شده در زندگى اجتماعى ايشان است به نقد ديدگاه وهابيان در زمينه استمداد از انبياء و اولیاء الهى اشاره مى‌كند كه معتقدند استمداد از ايشان تنها در زمان حيات جائز است نه پس از وفاتشان.
#آيا توانايى و ناتوانى كسى كه به او استغاثه مى‌شود حد و مرز توحيد و شرك به شمار مى‌آيد؟
#آيا توانايى و ناتوانى كسى كه به او استغاثه مى‌شود حد و مرز توحيد و شرك به شمار مى‌آيد؟
#:وهابيان معتقدند توانايى و ناتوانى كسى كه در برآورده كردن حاجت به او استغاثه مى‌شود، ملاك توحيد و شرك است. اما مؤلف معتقد است توان يا ناتوانى مستغاث، معيار عقلى براى جواز يا عدم جواز استغاثه به اوست نه معيار توحيد و شرك.
#:وهابيان معتقدند توانايى و ناتوانى كسى كه در برآورده كردن حاجت به او استغاثه مى‌شود، ملاك توحيد و شرك است. اما مؤلف معتقد است توان يا ناتوانى مستغاث، معيار عقلى براى جواز يا عدم جواز استغاثه به اوست نه معيار توحيد و شرك.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
# آيا درخواست شفا از غير خداوند شرك محسوب مى‌شود؟
# آيا درخواست شفا از غير خداوند شرك محسوب مى‌شود؟
# آيا طلب شفاعت از بندگان خدا شرك است؟
# آيا طلب شفاعت از بندگان خدا شرك است؟
# آيا كمك خواستن از اولياء الهى شرك است؟
# آيا كمك خواستن از اولیاء الهى شرك است؟
# آيا زيارت قبور شرك است؟
# آيا زيارت قبور شرك است؟


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش