التفسير و المفسرون في المغرب الأقصی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'گوشیری' به 'گوشه‌گیری'
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'گوشیری' به 'گوشه‌گیری')
خط ۶۴: خط ۶۴:
علمای مغرب (مراکش) نیز گرایش لغوی در تفسیر را شناخته و شهر سبته، محل تشکیل حلقات درسی در این‌باره بود. نویسنده در این‌باره تنها به «تفسير القرآن العظيم» ابن ابی‌ربیع سبتی (متوفی 688ق) اشاره می‌کند و می‌گوید: از میان مفسران مغرب اقصی، کسی را که در تفسیر با گرایش لغوی، صاحب تألیف باشد، جز ابن ابی‌ربیع نیافتیم<ref>ر.ک: همان، 224-225</ref>. [[اشقر، سعاد|اشقر]] در ادامه، بخش‌هایی از کتاب ابن ابی‌ربیع را می‌آورد که ایشان اهتمام ویژه‌ای به مسائل لغوی، نحوی، شواهد شعری و بلاغت داشته است<ref>ر.ک: همان، ص225-232</ref>.
علمای مغرب (مراکش) نیز گرایش لغوی در تفسیر را شناخته و شهر سبته، محل تشکیل حلقات درسی در این‌باره بود. نویسنده در این‌باره تنها به «تفسير القرآن العظيم» ابن ابی‌ربیع سبتی (متوفی 688ق) اشاره می‌کند و می‌گوید: از میان مفسران مغرب اقصی، کسی را که در تفسیر با گرایش لغوی، صاحب تألیف باشد، جز ابن ابی‌ربیع نیافتیم<ref>ر.ک: همان، 224-225</ref>. [[اشقر، سعاد|اشقر]] در ادامه، بخش‌هایی از کتاب ابن ابی‌ربیع را می‌آورد که ایشان اهتمام ویژه‌ای به مسائل لغوی، نحوی، شواهد شعری و بلاغت داشته است<ref>ر.ک: همان، ص225-232</ref>.


فصل دوم به گرایش صوفیانه (عارفانه) در آثار تفسیری مغرب (مراکش) اختصاص یافته است. نویسنده به نقل از ابن خلدون درباره تصوف می‌گوید: تصوف به معنای عکوف در عبادت و انقطاع الی الله تعالی و اعراض از زیبایی‌های دنیا و زهد ورزیدن از هر لذت و مال و مقامی که به شخص رو نماید و گوشیری برای درک بهتر عبادت است<ref>ر.ک: همان، ص241</ref>.
فصل دوم به گرایش صوفیانه (عارفانه) در آثار تفسیری مغرب (مراکش) اختصاص یافته است. نویسنده به نقل از ابن خلدون درباره تصوف می‌گوید: تصوف به معنای عکوف در عبادت و انقطاع الی الله تعالی و اعراض از زیبایی‌های دنیا و زهد ورزیدن از هر لذت و مال و مقامی که به شخص رو نماید و گوشه‌گیری برای درک بهتر عبادت است<ref>ر.ک: همان، ص241</ref>.


آثار عرفانی را می‌توان از حیث نظری، ارشادی و فیضی مورد بحث و بررسی قرار داد. در نوع اول، آیاتی از قرآن کریم بر نظرات صوفیانه تطبیق می‌شود؛ چنان‌که ابن عربی درباره آیه '''من يطع الرسول فقد أطاع الله''' (نساء: 80)، می‌گوید: خداوند در این آیه طاعت سول را طاعت خود دانسته؛ زیرا او جز از طرف خدا سخن نمی‌گوید، بلکه جز با خدا سخن نمی‌گوید، بلکه خداوند سخن نمی‌گوید جز از زبان او؛ زیرا او صورت خداست<ref>ر.ک: همان، 241-242</ref>. در تفاسیر ارشادی عارف به معانی باطنی آیات اکتفا نمی‌کند، بلکه به معانی ظاهری آنها نیز اقرار دارد؛ چون آن معانی، قبل از معانی دیگر مراد خداوند می‌باشد. سهل بن عبدالله (متوفی 283) از علمای پیشگام در این حوزه است<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. مفسرانی چون سعدالدین تفتارانی، ابن عطاءالله سکندری و شیخ زروق نیز بر این عمل صحه گذاشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص246-245</ref> و برخی دیگر برای این نوع تفسیر شروطی را در نظر گرفته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>.
آثار عرفانی را می‌توان از حیث نظری، ارشادی و فیضی مورد بحث و بررسی قرار داد. در نوع اول، آیاتی از قرآن کریم بر نظرات صوفیانه تطبیق می‌شود؛ چنان‌که ابن عربی درباره آیه '''من يطع الرسول فقد أطاع الله''' (نساء: 80)، می‌گوید: خداوند در این آیه طاعت سول را طاعت خود دانسته؛ زیرا او جز از طرف خدا سخن نمی‌گوید، بلکه جز با خدا سخن نمی‌گوید، بلکه خداوند سخن نمی‌گوید جز از زبان او؛ زیرا او صورت خداست<ref>ر.ک: همان، 241-242</ref>. در تفاسیر ارشادی عارف به معانی باطنی آیات اکتفا نمی‌کند، بلکه به معانی ظاهری آنها نیز اقرار دارد؛ چون آن معانی، قبل از معانی دیگر مراد خداوند می‌باشد. سهل بن عبدالله (متوفی 283) از علمای پیشگام در این حوزه است<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. مفسرانی چون سعدالدین تفتارانی، ابن عطاءالله سکندری و شیخ زروق نیز بر این عمل صحه گذاشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص246-245</ref> و برخی دیگر برای این نوع تفسیر شروطی را در نظر گرفته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش